آیا دوست داشتن همسر سابق خود طبیعی است که در ازدواج دوم هستید

فهرست مطالب:

آیا دوست داشتن همسر سابق خود طبیعی است که در ازدواج دوم هستید
آیا دوست داشتن همسر سابق خود طبیعی است که در ازدواج دوم هستید

تصویری: آیا دوست داشتن همسر سابق خود طبیعی است که در ازدواج دوم هستید

تصویری: آیا دوست داشتن همسر سابق خود طبیعی است که در ازدواج دوم هستید
تصویری: 10 نشانه خیانت زنان در زندگی زناشویی از نظر متخصصان روان شناسی - کابل پلس | Kabul Plus 2024, آوریل
Anonim

ازدواج ناموفق پشت سر گذاشت. این مرد خانواده جدیدی ایجاد کرده است و به نظر می رسد اکنون هیچ چیز مانع از شروع زندگی جدید و شادتر نخواهد شد. اما چیزی مانع آن می شود - معلوم می شود که احساسات نسبت به همسر سابق وی هنوز فراموش نشده است.

ازدواج دوم درمانی برای عشق قدیمی نیست
ازدواج دوم درمانی برای عشق قدیمی نیست

شرایطی که مردی که برای ازدواج دوم ازدواج کرده است ، همچنان به همسر سابق خود عشق می ورزد ، می تواند باعث سرگردانی شود. اگر مردی هنوز آن زن را دوست دارد ، درک اینکه چرا او را طلاق داده و با دیگری ازدواج کرده دشوار است. اگر عشق به همسر اول از بین رفته باشد ، مشخص نیست که چرا او را به یاد می آوریم. با این وجود ، در زندگی این اتفاق اغلب به حدی می افتد که قابل تأمل است.

دلایل عشق "مضاعف"

همیشه مرد به خواست خود زن خود را طلاق نمی دهد. غالباً اتفاق می افتد که شوهرها همسر خود را رها می کنند ، اما وضعیت متضادی نیز وجود دارد ، هنگامی که زن آغازگر طلاق است. دلایل ممکن است متفاوت باشد: زنی عاشق دیگری شد ، از حقوق کم شوهرش راضی نبود. در بعضی موارد ، شوهر خود زن را به طلاق تحریک می کند - به عنوان مثال ، با مستی ، دیکتاتوری داخلی یا "لاس زدن سبک" در کنار. اما حتی در حالت دوم نیز ممکن است شوهر محبت خود را نسبت به همسرش از دست ندهد و مایل نباشد از او جدا شود.

مردی که نه به خواست خود بلکه در خواست همسر سابق خود در وضعیت مطلقه قرار گرفته است ، ممکن است احساسات خود را نسبت به او حفظ کند. این ممکن است اتفاق بیفتد حتی اگر مرد قبل از همسرش گناهی نداشته باشد ، اگر زن او را آزرده باشد - احساس غرور مجروح به دور از این است که همیشه بتواند بر عشق غلبه کند.

در چنین شرایطی ، فرد ممکن است بخواهد در یک ازدواج جدید آرامش یابد. بعید است که چیز خوبی از این امر حاصل شود: اصل "حذف یک گوه توسط یک گوه" نمی تواند در روابط انسانی اعمال شود. احساس برای همسر سابق به جایی نخواهد رسید و همسر جدید که مقصر هیچ کاری در مقابل شوهرش نیست ، رنج خواهد برد ، احساس می کند این مرد بدون عشق با او زندگی می کند.

انتخاب حافظه

حتی اگر همدردی با همسر اول پس از طلاق کمرنگ شود ، او می تواند در یک ازدواج جدید متولد شود. ملاقات غیر منتظره با همسر سابق می تواند "محرک" شود.

روان انسان دارای مکانیسم های دفاعی است ، یکی از آنها توانایی حافظه در جلوگیری از خاطرات منفی است. اگر پرونده به طلاق ختم شود ، به این معنی است که جنبه های ناخوشایند بیشتری در ازدواج وجود دارد تا جنبه های دلپذیر ، اما حافظه باعث حفظ خوبی ها می شود و بدی ها "دور ریخته می شوند". چند سال پس از طلاق ، یک مرد اغلب به یاد نمی آورد که چگونه همسرش وی را با رسوائی عذاب داده است ، بلکه چقدر او در رختخواب خوب بوده و چقدر خوب طبخ کرده است. این او را مجبور می کند همسر سابق خود را با حال مقایسه کند ، که کاستی های او را "در اینجا و اکنون" مشاهده می کند - و البته ، مقایسه به نفع همسر دوم نخواهد بود. این وقایع به ویژه اگر ازدواج قبلی خوشبخت بوده و نه به طلاق ، بلکه به مرگ همسر ختم شود ، بسیار محتمل است.

یک مرد بیوه یا مطلقه باید به یاد داشته باشد که ازدواج یک راه حل روانشناختی نیست. فقط با اطمینان به اینکه گذشته تأثیر منفی بر روابط در حال ظهور نخواهد گذاشت ، می توانید یک خانواده جدید ایجاد کنید.

توصیه شده: