مدتی پس از عروسی می گذرد و اشتیاق در روابط بین همسران با یک عادت جایگزین می شود. غالباً آن خصوصیاتی که در یک دوره شریک زندگی در یک شریک پنهان بودند ، دلیل نارضایتی و تحریک پذیری می شوند.
وقتی دو نفر وارد یک رابطه زناشویی می شوند و می خواهند زندگی طولانی و خوشی را در زیر یک سقف داشته باشند ، هر کدام از آنها عادت های خوب خود را دارند. اگر در مرحله اولیه رابطه بر اساس تفاهم و امتیازات متقابل پیش نرفت ، ممکن است وجود بدون ابر خانواده بیشتر به خطر بیفتد. به هر دلیلی ، تحریک شروع می شود ، علت آن چیزهایی است که به موقع برداشته نشده اند یا عبارتی است که با لحن اشتباه گفته شده است. در کنار این ، ترس از ترک عشق وجود دارد و بازگشت گرما و لطافت قبلی به خانواده غیرممکن است.
حتی اگر شوهر شروع به تحریک بسیار شدید کرد و افکار طلاق به ذهن شما خطور کرد ، شما نباید بدون تصمیم نهایی احساسات خود برای تصمیم گیری عجله کنید.
قبل از نتیجه گیری چنین غم انگیز ، شما باید بفهمید که در زندگی خانوادگی با همسرتان واقعاً چه اتفاقی می افتد. حتی اگر نمی توان صدا و رفتار او را آرام گرفت ، شاید دلیل این امر کینه ناگفته ای بود که طعم مطبوعی را در روح برجای گذاشت و اکنون اجازه نمی دهد رابطه مانند گذشته صادقانه و نزدیک باشد. یک مکالمه قلب به قلب به درک وضعیت کمک می کند ، سنگینی روح را از بین می برد و به احتمال زیاد تحریک به خودی خود از بین می رود.
این اتفاق می افتد که خستگی انباشته از کار و کارهای بی پایان خانه منجر به تحریک مداوم می شود و این احساس در رابطه با همسر خود را نشان می دهد. وقتی زنی به جای کمک و حمایت ، شوهرش را روی صندلی جلوی تلویزیون می یابد و انبوه وعده های تحقق نیافته را به یاد می آورد ، درک واکنش او آسان است. در این شرایط ، جریان سرزنش ها و ادعاها فقط اوضاع را بدتر می کند. اگر خانواده اصلی ترین چیز را داشته باشد - احساسی قوی که همسران را به هم پیوند می دهد ، یک زن عاقل همیشه راهی پیدا می کند که یک مرد را با درایت و بی سر و صدایی کنترل کند و اقدامات لازم را به او انجام دهد.
مردان غالباً در كمك كردن ابتكار ندارند. برای آنها آسان تر است که یک درخواست خاص را تحقق بخشند تا اینکه خودشان حدس بزنند که از آنها چه خواسته شده است.
زندگی خانوادگی در خانواده هایی که زن و شوهر کاملاً صمیمانه با یکدیگر صحبت می کنند بهترین زندگی است. افراد کاملاً بی عیب وجود ندارند و وقتی نارضایتی یا کینه به سرعت مورد بحث قرار گیرد و ماه ها در اعماق روح نرسد ، هیچ تحریکی ایجاد نمی شود که عمدتاً در اثر کشمکش های عمیق پنهان ایجاد می شود. یک مکالمه صریح می تواند نشان دهد که این عبارتی اشتباه درک شده یا لحن غلط در مکالمه ای بوده که مقصر بوده است و همه چیز می تواند به آشتی بازیگوشانه ختم شود و تمام خاطرات پرخاشگری گذشته را پاک کند.
اگر شرایط به قدری دشوار و غفلت شده است که نمی توانید به تنهایی از پس آن برآیید ، ارزش دارد که از یک متخصص کمک بگیرید. یک روانشناس واجد شرایط علل تحریک مداوم را شناسایی کرده و راه هایی را پیشنهاد می کند که از طریق آن می توانید با این وضعیت کنار بیایید. اما قبل از آن ، بهتر است به طور مستقل رفتار خود را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید آیا فقط شوهر مقصر تغییر نگرش نسبت به او است. شاید شما باید نسبت به خود انتقاد کنید و به دنبال ریشه آنچه در اعماق روح خودتان می گذرد باشید.