شما نمی خواهید به مادرش بروید ، زیرا شما باید به مادربزرگ خود مراجعه کنید. شما کاملاً مخالف "ترانسفورماتورها" هستید ، زیرا یک ماه پیش بلیط "Doctor Zhivago" را خریداری کردید. شما سگ را دوست ندارید ، اما گربه را دوست دارید. پس چی؟ ولی هیچی! شما وقتی در محل مادرش چای می نوشید ، خود را گویی از حاشیه مشاهده می کنید ، سپس در ردیف نهم می نشینید و سعی می کنید بفهمید که "ترانسفورماتورها" چه کسی خوب است ، و سپس ، آه بله ، با سگ او راه می روید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
روانشناسان می گویند توانایی امتناع نشانه شخصیت بالغ است. اگر شخصی به خود اطمینان نداشته باشد ، نظر مثبت دیگران در مورد اعمال و اعمال او بسیار مهم می شود. او "گلو آواز خود را پا می گذارد" تا واکنش منفی برانگیزد و کسی را آزرده نکند. اما یک روز خسته می شود. او می فهمد كه زندگی یكی است و نباید با اغماض خواسته ها و هوی و هوس دیگران عوض شود. پس چگونه می توانید از این دور باطل خارج شوید؟
گام 2
اول ، یک بار برای همیشه تصمیم بگیرید که اکنون همه چیز متفاوت خواهد بود. خوب نیست که برای همه خوب باشد ، حتی اگر در میان آنها نزدیک ترین و محبوب ترین فرد باشد. ثانیا ، برای یادگیری قاطع گفتن "نه" ، باید این قوانین ساده را دنبال کنید: کلمه "نه" را مستقیماً نگویید. به صورت محجبه از درخواست فاصله بگیرید. به عنوان مثال: "بله ، بسیار حیرت انگیز است که تمام تختخوابهای خود را بچرخانید ، اما ما خود علفهای هرز رشد کرده ایم. خیلی متاسفم."
مرحله 3
به نظر یک شخص معتبر مراجعه کنید: "من دوست دارم به شما کمک کنم گزارش سالانه را تکمیل کنید ، اما رئیس در حال آماده سازی یک کار جدید برای من است."
مرحله 4
خود را مجبور به احترام کنید. با این کار عزت نفس شما نیز بالا می رود. در دفتر کار خود ، گواهینامه ها و مدارک تحصیلی خود را در خانه آویزان کنید - عکسهایی که لحظاتی را که به ویژه به آنها افتخار می کنید ثبت می کند.
مرحله 5
با ترس های خود ، از جمله ترس از طرد شدن ، کار کنید. ادبیات روانشناسی را بخوانید (می توانید با مقاله اقتباسی شروع کنید) ، در سمینارها و آموزش ها شرکت کنید ، برای مشاوره با روان درمانگر ثبت نام کنید. گاهی اوقات ، دو یا سه جلسه برای "سر جای خود قرار گرفتن" سر کافی است.
مرحله 6
اگر دوست پسر شما را دوست داشته باشد ، مطمئناً به انتخاب ها و خواسته های واقعی شما احترام می گذارد. اگر در حین "درمان" معلوم شد که او آمادگی تحمل شما را ندارد ، حیف است … شما برای خود مهمتر هستید.