این س mostال اغلب زنانی را که از وجود یک رقیب اطلاع دارند نگران می کند اما بنا به دلایلی آن را تحمل می کنند و رابطه خود را با چنین مردی ادامه می دهند. زنان به آنچه در روح مردی با عشق مضاعف می گذرد علاقه مند هستند و این امر می تواند منجر به آن شود.
افشاگری های گروهی از مردانی که صمیمانه پذیرفتند در مورد موقعیت هایی که در زندگی آنها بود صحبت کرد. افکار و تجربیات آنها در آن زمان به درک دلایل بروز عشق دوم کمک می کند.
در حال حاضر هر زن تنها یک زن است
یک مرد دائماً فراموش می شود ، با یک معشوق است ، سپس با دیگری. او آنقدر عاشق هر زنی است که وقتی ملاقات می کند ، کاملاً تسلیم عشق خود می شود ، با هر دو بسیار خوب است. گاهی روشنگری در زندگی وارد می شود و وجدان او را رنج می دهد ، اما او نمی تواند انتخاب کند. به عنوان یک قاعده ، چنین رابطه ای به جدایی از هر دو علاقه ختم می شود ، زیرا رابطه سه گانه مناسب زنان نیست و صبر آنها پایان می یابد.
مردی باطل خود را چاپلوسی می کند
مردان ذاتاً چند همسری هستند و وفادار ماندن به تنها یک شریک برای آنها بسیار دشوار است و اگر هر دو زن از جانب خود عاشقانه عاشق یکدیگر باشند و از محبوب خود معاشرت کنند ، پس مرد آرام می گیرد و از زندگی لذت می برد. او به خودش افتخار می کند که می تواند هر دو را راضی کند ، همه چیز برابر است و هیچ کس چیزی را نمی داند. به دوستان خود می بالد که خوب کار می کند.
روح صدمه می زند اما وجدان عذاب می دهد
خواص طبیعت انسان بی حد و حصر است و همیشه قابل توضیح نیست. در واقع ، گاهی اوقات شرایطی پیش می آید که فرد به یک اندازه عاشق دو بلافاصله است. مردانی وظیفه شناس هستند که می فهمند این اشتباه است و دائماً از فریب هر دو احساس شرمندگی و گناه می کنند. و این احساسات او را در زندگی شادی نمی آورد. بودن با یک زن ، او دائماً به دیگری فکر می کند ، اینکه چقدر او اکنون تنهاست و اگر همه چیز را بداند چقدر بد خواهد شد. چنین رابطه ای نمی تواند طولانی باشد ، زیرا دیر یا زود حالت تحریک کننده افسردگی مرد مناسب نخواهد شد ، زیرا فرد نمی تواند دائماً در زندگی منفی زندگی کند ، که به زنان نیز منتقل می شود.
گزینه سودآورتری را ترک خواهد کرد
در این حالت ، مرد از نظر عملی به روابط نزدیک می شود ، اگر چنین شرایطی قبلاً ایجاد شده باشد و حق انتخاب پیش رو باشد ، در این صورت مرد در جاهایی که برای او راحت تر و راحت تر است ، باقی خواهد ماند. در این شرایط ، زن باید ثابت کند که بهترین است و شاید حتی برای معشوق خود بجنگد. در طی یک رابطه ، یک مرد به هر طریقی تنظیمات شخصی خود را برای هر علاقه (جنس ، شکل ، شرایط مادی ، خصوصیات شخصی ، توانایی های آشپزی) تشکیل می دهد ، و با مقایسه آنها ، انتخاب خود را انجام می دهد.
همسر دوست مبارز است ، معشوقه موز است
در این شرایط ، مرد خانواده را ترک نمی کند ، اما یک معشوقه را در کنار خود می پیچد. او هر زنی را به روش خودش دوست دارد. چیزهای زیادی او را با همسرش ارتباط می دهد: سالهای طولانی زندگی ، بچه ها ، موانع عبور کرده و مشکلات با هم حل شده است. شوهر بسیار به همسرش احترام می گذارد ، او در همه کارها برای او همراه و پشتیبان است. آنها زندگی سنجیده ای دارند: آسایش خانوادگی ، یقه های اتو خورده ، یک شام خوشمزه ، اما شور و اشتیاق در این سالهای طولانی از بین می رود. و وقتی مردی در زندگی با زن جوان ، بی دغدغه و سکسی ملاقات می کند ، نمی تواند این وسوسه را برای خودش انکار کند. برای او زندگی پر از احساسات می آید ، زیرا در حال حاضر او همه چیز را دارد. شاید در ابتدا او نسبت به همسرش احساس گناه می کند ، اما عمدتا زنان خردمند در سن بلوغ همسران خود را "می بخشند" و به آنها اجازه می دهند در کنار زندگی کنند. چنین زنانی به سادگی نمی خواهند خانواده های خود را خراب کنند ، فرزندان خود را ناراحت کنند و چیزی را در زندگی خود تغییر دهند. بنابراین ، با گذشت زمان ، چنین روابطی عادی برای این مثلث عشقی می شود.