آنچه نباید به خاطر آن مردان مقصر شناخته شود

فهرست مطالب:

آنچه نباید به خاطر آن مردان مقصر شناخته شود
آنچه نباید به خاطر آن مردان مقصر شناخته شود

تصویری: آنچه نباید به خاطر آن مردان مقصر شناخته شود

تصویری: آنچه نباید به خاطر آن مردان مقصر شناخته شود
تصویری: آنچه مردان در مورد زنان باید بدانند 2024, ممکن است
Anonim

سرزنش ها همراهان همیشگی روابط هستند. به طور معمول ، زنان با نارضایتی بیشتری ابراز نارضایتی می کنند. اگرچه به نظر می رسد لیستی از ادعاهایی که آنها به مردان وارد می کنند بدون تغییر از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.

آنچه نباید به خاطر آن مردان مقصر شناخته شود
آنچه نباید به خاطر آن مردان مقصر شناخته شود

سوء تفاهم

سو Mis تفاهم یک مفهوم گسترده است ، و زمینه ساز بیشتر درگیری ها است. ریشه آن در اختلافات روانی بین جنسیت نهفته است. اگر خانم ها بیشتر عادت دارند که با گفتن بی وقفه مشکلات را حل کنند ، پس مردان چنین نیازی ندارند. بنابراین ، هنگام فراخوانی یک شریک به مشارکت کلامی ، خانم ها با بیگانگی روبرو می شوند ، که آنها آن را نشانه بی تفاوتی و سردی می دانند.

تصویر
تصویر

در حقیقت ، مردان مقصر نیستند كه نتوانند پاسخ احساسی مورد نیاز افراد منتخب خود را بدهند. حتی در سطح فیزیولوژیک ، آنها 17 درصد نورون در مراکز گفتاری مغز کمتر از زنان دارند. علاوه بر این ، پسران از کودکی به گفتگوی صمیمی و ابراز احساسات عادت ندارند. آنها از گفتار فقط در تجارت و در قالب محدود استفاده می كنند. و دخترانی که عادت دارند اسرار را با مادر خود حفظ کنند ، به دنبال همان مکالمه حساس و توجه در خانواده خود هستند. غالباً ، آنها آن را پیدا نمی کنند ، بنابراین آنها دائماً جنسیت قوی را برای سو mis تفاهم سرزنش می کنند. چگونه می توان در این شرایط قرار گرفت؟

روشن است که تغییر نگرشهایی که در طی سالها شکل گرفته و از سنین پایین گذاشته شده بسیار دشوار است. از طرف یک زن ، قطعاً باید از شر سرزنش ها خلاص شد. مرحله دوم پایین آوردن انتظارات است. در حال حاضر بین افرادی که با هم رابطه دارند نوعی گفت و گو وجود دارد. از طریق آن ، می توانید در مورد موارد مهم بحث کنید ، مشاوره بخواهید ، پشتیبانی بخواهید. بهتر است بقیه مظاهر احساسات را به همان مادر یا دوست دختر بسپارید.

اجتناب از مشکلات

تصویر
تصویر

زن که پاسخ کلامی کامل از طرف مرد دریافت نمی کند ، فکر می کند که او از مشکلات فرار می کند. به هر حال ، جنس قوی معمولاً تاکتیک های سکوت را در شرایط درگیری انتخاب می کند. در واقع ، این ویژگی های رفتاری نیز از کودکی ناشی می شود. پسران هر چه بزرگتر می شوند ، پیوندشان با مادرشان را از دست می دهند ، رابطه ای که در سال های اولیه زندگی بسیار قوی است. این بدان معنا نیست که برای آنها اولین ضرر بدون هیچ اثری رد می شود. برعکس ، در سطح ناخودآگاه ، مرد از ترس تکرار "خیانت" شروع به اجتناب از دلبستگی عاطفی می کند. بنابراین برای او دشوار است که به روی زن باز شود ، به او اعتماد کند. و او فرار خاموش را به عنوان راه حل مشکل انتخاب می کند.

تصویر
تصویر

و دختر در یک محیط کاملاً متفاوت بزرگ می شود. به او قوی و مستقل بودن آموزش داده نمی شود ، بنابراین در خانواده نزدیكی عاطفی بیشتری پیدا می كند ، هم با مادر و هم با پدر. زن در بزرگسالی به دنبال محبت مشابهی در ازدواج است. یک مرد ، به عنوان یک قاعده ، نمی تواند آن را بدهد. او هنوز از دوران کودکی وضعیت آسیب زا را به یاد می آورد ، اما به دنبال درک آن نیست. با اجتناب از مشکلات ، نماینده جنس قوی تر سعی در محافظت از خود و خلاص شدن از اضطراب دارد. او امیدوار است که این زن به تنهایی این موضوع را کشف کند ، در حالی که شریک زندگی او در منطقه راحتی شخصی او باقی مانده است. در اصل ، این اغلب موارد است.

نیاز مداوم به رابطه جنسی

تصویر
تصویر

برای زن ، عشق و رابطه جنسی مفاهیم جدا نشدنی هستند. بنابراین ، فقط با یک عزیز می توانند لذت و لذت ببرند. مردان بسیار جنس گرا هستند. اگر این فرصت را داشته باشند که بلافاصله به خواسته خود برسند ، آنها با کمال میل بدون اعتراف و خواستگاری اقدام می کردند. علاوه بر این ، یک زن از این واقعیت که رابطه جنسی با او برای مرد به اندازه خودش مهم نیست ، ناراحت است.

او از طریق عشق به دنبال این است که منحصر به فرد خود را برای فرد برگزیده احساس کند. از این گذشته ، ادراک مرد ، برخلاف زن ، به وضوح احساسات و ارضای نیازهای فیزیولوژیکی را که شامل جنس است ، از هم جدا می کند. در یک کلام ، سرزنش نمایندگان جنس قوی تر منطقی نیست که ترتیب میل جنسی آنها متفاوت است.

چند همسري

از آنجا که مردان در عشق و رابطه جنسی مشترک هستند ، پس چند همسری برای آنها آسان است.زنی در صف عاشقان مطمئناً شخصی را پیدا می کند که به خصوص برای او عزیز باشد و احترام آمیزترین احساسات را برانگیزد. یک مرد ، در حال تغییر شریک جنسی ، ممکن است هرگز فقط در یک مورد متوقف شود. برای برخی از آنها ، عشق هرگز به وجود نمی آید و زن اصلی زندگی مادر است.

حتی تصور از زنای بدنی برای هر دو جنس کاملاً متفاوت است. خانم ها آن را به عنوان یک خیانت تجربه می کنند و باعث رنج اخلاقی می شوند ، دلیلی برای شک به خود. یک مرد ، به احتمال زیاد ، حتی به دنبال روابط علت و معلولی و درگیر شدن با خود غرق شدن نخواهد بود. او ممکن است نگران باشد ، مگر شاید از تخیل تصویب شده ، که یک خائن موذی را در آغوش یک رقیب به رنگ می کشد.

جاذبه جسمی قدرتمند ذاتی نمایندگان جنس قوی تر در اولین مرحله از رابطه با زن بازی می کند. در حقیقت ، اسیر کردن یک مرد بسیار آسان تر از نگه داشتن او است. در ابتدا ، او بدون تسلیم شدن ، تحت قدرت جذابیت های زنانه و جذابیت جنسی ، تسلیم می شود. اما هرچه دو نفر به هم نزدیکتر می شوند ، ناگزیر با هم درگیر می شوند. یک زن آماده حل شدن در یک شریک زندگی است ، در حالی که شبانه روز است. یک مرد ، همانطور که قبلا ذکر شد ، ترجیح می دهد فاصله خود را حفظ کند ، داشتن فضای شخصی به او کمک می کند تا احساس امنیت کند. او جرم و سرزنش می کند ، او صادقانه نمی فهمد مشکل چیست …

این مخالفت به همان اندازه تفاوت بین دو جنس طبیعی است که هیچ انقلابی جنسی نمی تواند آن را پاک کند. زنان و مردان فقط با پذیرش ماهیت واقعی خود ، از خود در برابر بسیاری از مشکلات در روابط محافظت می کنند و یاد می گیرند که از سرزنش های متقابل ، که فقط منجر به افزایش شکاف بین آنها می شود ، جلوگیری کنند و به هماهنگی واقعی نرسند.

توصیه شده: