اسرار حرمسرا ، یا صیغه سلطان بودن خوب است

اسرار حرمسرا ، یا صیغه سلطان بودن خوب است
اسرار حرمسرا ، یا صیغه سلطان بودن خوب است

تصویری: اسرار حرمسرا ، یا صیغه سلطان بودن خوب است

تصویری: اسرار حرمسرا ، یا صیغه سلطان بودن خوب است
تصویری: حکم خود ا رضا یی از دیدگاه شرع 2024, ممکن است
Anonim

مفاهیمی مانند "حرمسرا" ، "سلاطین" ، "صیغه" برای اکثر مردم فقط از طریق فیلم و کتاب آشناست. با این حال ، برای برخی از زنان ، همه این عجیب و غریب به واقعیت تبدیل می شود ، زیرا در بسیاری از کشورها حرمسراها هنوز وجود دارند.

اسرار حرمسرا ، یا صیغه سلطان بودن خوب است
اسرار حرمسرا ، یا صیغه سلطان بودن خوب است

یکی از حرمسراهای برجسته کاخ Seral در استانبول بود که در اختیار امپراتوری عثمانی بود. حدود 2000 صیغه در چهارصد اتاق کاخ زندگی می کردند. این قلعه با دیوارهای بلندی احاطه شده بود که آن را از استانبول جدا می کرد.

فقط زیبایی های واقعی می توانستند وارد Seraglio شوند ، هر دختر "ریخته گری" سختی را تجربه کرد. برخی از آنها را با زور به حرمسرا منتقل کردند ، والدین دیگر آنها را تحمل کردند ، بدون اینکه در برابر اراده سلطان مقاومت کنند. همه صیغه های سراگلیو به زیبایی غیراخلاقی و پوستی ظریف و شگفت آور مشهور بودند. کارهای روزمره مورد علاقه های سلطان شامل روشهای غیرقابل آب بودن آب است که در حمام انجام می شود. صیغه ها برای نرم و لطیف بودن پوستشان ، از روغنهای معطر مخصوصی استفاده می کردند ، لباسهای آنها را با بخور بخور می زدند.

بسیاری از سلاطین عادت داشتند که در مورد زنان خود جاسوسی کنند. پنجره های مخفی مختلف به عنوان وسیله ای برای مشاهده بدون مانع عمل می کردند. به عنوان مثال ، سلطان ابراهیم اول مخصوصاً سنگهای قیمتی و مرواریدها را در قلمرو صیغه های خود پراکنده می کرد ، و سپس با احتیاط دختران را تماشا می کرد.

دختران در سنین پایین برای حرمسرا خریداری می شدند و عملاً کودک بودند ، به طوری که تا شانزدهمین سالگرد تولد آنها می توانستند بر تمام پیچیدگی های هنر اغوای یک مرد مسلط شوند. متوسط سن صیغه ها 17 سال بود. به دختران آواز و رقص ، شعر خواندن ، صحبت زیبا ، بازی آلات موسیقی آموختند. اما دانش اصلی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شد ، دانش چگونگی دوست داشتن یک مرد بود و حداکثر لذت را به او می داد. علاوه بر این ، اطاعت بی چون و چرا در صیغه ها مطرح شد.

وقتی سلطان می خواست شب را با غلام جدید بگذراند ، چیزی شبیه نمایش ترتیب داده شد. صیغه ها پشت سر هم ایستادند و مأمور حرمسرا آنها را جمع کرد. سلطان به نزد آنها رفت و هرکدام را معاینه کرد - کسی که نگاهش بر روی آن آهسته بود یا روسری او در پای او قرار داشت ، به عنوان یکی از برگزیده ها در نظر گرفته شد.

پس از یک شب زرق و برق دار ، لباس جدیدی برای سلطان آوردند ، اما او لباس های قدیمی را روی تخت گذاشت. صیغه ای که شب را با او گذرانده بود حق داشت جیب های استادش را چک کند و هر آنچه در آنها ارزش داشت را بگیرد. این هزینه تشویقی برای یک شب عشق بود.

وقتی صیغه در موقعیت "جالبی" قرار گرفت ، عنوان "سلطانای سال" به او اعطا شد. اگر پسری متولد می شد ، مادر او از نردبان شغلی بالا می رفت ، او حتی حق مدیریت حرمسرا را برای مدت کوتاهی دریافت کرد و سلطان می توانست با او ازدواج کند. اما چنین ازدواج هایی بسیار نادر بود ، غالباً پس از تولد کودک ، صیغه به حرمسراهای شاهنشاهی فرستاده می شد یا به شخصی که ازدواج می کرد ، داده می شد.

مادر سلطان معمولاً رهبری حرمسرا را بر عهده می گرفت ، وی را "والیده سلطان" می نامیدند. او خواجه ها را دفع کرد ، نظم را حفظ کرد ، و غیره پیرزن حرمسرا وظایف دستیار خود را انجام می داد. علاوه بر این ، آنها موقعیت هایی مانند معشوقه لباس و حمام ، نگهدارنده جواهرات ، قاری قرآن و سایر موقعیت ها داشتند.

در مورد رابطه صیغه ها ، اغلب هیچ اشاره ای به دوستی بین آنها وجود نداشت. دختران به سلطان نسبت به یکدیگر حسادت می ورزیدند ، شیفته خود شدند و یک مسابقه بلند را برگزار کردند ، که به همین دلیل ناگزیر مجازات شدند. شورشیان و توطئه گران می توانند با شرم از حرمسرا بیرون رانده شوند و یا حتی مجازات فیزیکی شوند.

اگر از احتمال تبدیل شدن به همسر پنجم یا سی ام در حرمسرا سلطان نمی ترسید ، می توانید شانس خود را در کشورهایی با روابط چند همسری توسعه یافته امتحان کنید. اینها نیجریه ، مالی ، سنگال ، سوریه ، زامبیا ، مراکش ، اردن ، زیمبابوه ، مصر ، الجزایر و برخی دیگر هستند.

توصیه شده: