زن و مرد به دلایل مختلف عاشق و معشوقه دارند. مردان در این موارد ، غالباً توسط شهوت پیش پا افتاده ، زنان - توسط تمایل به انتقام از شکایت های خود و تحقیر همسر بی مهری خود رانده می شوند. زن با لذت بردن از انتقام ، گاهی اوقات بیش از حد پیش می رود و شوهرش را در مقابل معشوق تحقیر می کند ، نه تنها به صورت غیابی.
رویاهای همسر آزرده
آرزوهای همسران آزرده این است که به بهترین شکل ممکن از شوهرشان انتقام بگیرند. باور کنید یا نکنید ، بسیاری از خانم ها صحنه های خیانت را در حضور همسر خود در ذهن خود پخش می کنند. همه جرأت تحقق بخشیدن به رویاهای خود را ندارند ، اما هنوز درصد معینی از زنان هر از گاهی پا را فراتر می گذارند و برای جبران بی توجهی همسر خود به خیانت می پردازند. ظاهراً در تقلب از شخصی که خود را مجرم خود می دانید ، چیزی درخشان ، هوس انگیز و بسیار خوشایند وجود دارد. شخصیت عاشق در این مورد به سادگی مهم نیست. عاشق فقط هدف این رابطه است ، افراد رابطه همسران هستند.
اگر معشوقی در طول سالها از یک شریک زندگی گاه به گاه به یکی از عزیزان خود تبدیل شود ، در این صورت وضعیت جدیدی از تحولات را به دست می آورد. یک زن به این نتیجه می رسد که خیانت جسمی به خیانت اخلاقی تبدیل می شود. عاشق محرمانه می شود ، "جلیقه" ای است که یک زن در آن مشکلات خود را می گریزد. اسرار خانوادگی و اسرار صمیمی به این شخص داده می شود. همسر یک شوهر دوست داشتنی نیازی نیست که به معشوق خود در مورد چگونگی موفقیت همسرش در رختخواب بگوید ، یا به "احمقی" که هنوز موفق به کسب درآمد نشده است بخندد.
اگر همسر و عاشق یکدیگر را بشناسند اوضاع پیچیده است. گاهی زن برای اینکه همسرش را در این خدمت ارتقا دهد و در عین حال او را به یک بی اهمیت اخلاقی تبدیل کند ، با رئیس وفادار خود رابطه برقرار می کند. صادقانه بگویم ، اغلب اتفاق می افتد که همسر قانونی در مورد شرایط حدس می زند و این وضعیت برای او مناسب است. در این حالت ، می توان گفت که هر کس خود را بدست می آورد: یک عاشق - جنس ، یک همسر - رضایت اخلاقی از تحقیر ممنان ، یک شوهر - ارتقا سطح و از بین رفتن عزت نفس کامل.
تحقیر جسمی
باید گفت که دو نفر همیشه از وضعیت توصیف شده لذت نمی برند. گاهی اوقات شخص سوم درگیر در خیانت نیز لذت می برد: شوهر. در منابع انگلیسی زبان ، می توانید مفهوم اصطلاح Cuckold را پیدا کنید - "cuckold". این یک خروس معمولی "خانگی" نیست که نمی داند همسرش در کنار چه کاری انجام می دهد. این یک شرکت کننده مستقیم در این فرایند است ، که یاد گرفته است از تحقیر خود لذت ببرد.
سه بازیگر در این بازی شرکت می کنند. نقش اصلی به عاشق - مرد غالب - داده می شود. عاشق مسلط زن و مرد را کاملاً مطیع خود می کند و زن و شوهر را وادار می کند هر کاری می خواهند انجام دهند. عاشق دگرجنسگراست ، شوهر نیز دگرجنس گراست ، اما در روند بازی شوهر می تواند زنانه شود و به یک برده جنسی برای همسر خودش و شریک زندگی اش تبدیل شود.