اکثریت قریب به اتفاق دلایل خیانت به شوهران در حد نیازهای برآورده نشده است. پیدا نکردن فرصتی برای تأمین نیازهای خود در خانواده ، یک مرد البته از آنها دست نمی کشد. یا این نیازها را سرکوب خواهد کرد ، یا شروع به جستجوی فرصت هایی برای ارضای آنها در خارج از خانواده خواهد کرد.
زنای زنا ، به استثنای موارد نادر ، همیشه سابقه چند ماه تا چند ساله دارد. پیش نیازهای خیانت در روابط زن و شوهر نهفته است. در بیشتر مواقع ، شوهر از این طریق به همسرش علامت می دهد که زن یکی از نیازهای او را برآورده نمی کند. با این حال ، زن بدون از بین بردن دلایلی که احتمالاً شوهر را به شروع رابطه در کنار خود سوق می دهد ، چنین علائم را نادیده می گیرد.
درک دلایل خیانت ، پیش نیازهای آنها ، نیازهای اساسی که مردان گاهی اوقات از طریق خیانت برآورده می کنند و همچنین اهداف مردان ، درک بهتر یکدیگر و عدم آوردن داستان های خانوادگی به واقعیت های خیانت را ممکن می سازد.
بیایید دلایل اصلی تقلب را با جزئیات بیشتر بررسی کنیم.
1. موفقیت همسر در برابر شکست شوهر
هدف: بالا بردن عزت نفس.
رضایت (رضایت اخلاقی) را برای ناراحتی عاطفی ، عزت نفس تحقیر شده بدست آورید. خود را به عنوان یک مرد ادعا کند ، اما از جنبه دیگری
موفقیت یک همسر در حرفه خود ، در تجارت ، در سطح درآمد برخی از مردان باعث می شود که آنها در مقابل زمینه های خود احساس عدم موفقیت کنند ، حس حسادت را تحریک می کند ، و گاهی اوقات نفرت از موفقیت همسرش. به طور سنتی ، در آگاهی عمومی چنین شرط می شود که شوهر باید درآمد بیشتری از همسر خود داشته باشد ، باید در محل کار خود موقعیت و موقعیت بالاتری را بدست آورد و خانواده خود را تأمین کند. همه اینها با نقش مرد در خانواده مرتبط است. در اعماق زندگی ، شوهر قطعاً به همسر خود افتخار می کند. با این حال ، همسر موفق تر به شوهرش این فرصت را نمی دهد تا به عنوان حمایت از خانواده خود ، در چشمان خود و اطرافیانش نگاه کند. او شروع به احساس یک مرد فرومایه می کند. و این فشار روحی بر عزت نفس او ، غرور و غرور او را تحت فشار قرار می دهد. درک عینی این که برای تقویت تصویر خود از یک مرد با موفقیت در حرفه خود ، درآمد و غیره او هیچ فرصتی ندارد ، یک مرد می تواند راه دیگری را انتخاب کند - "قدرت" مردانه خود را به عنوان یک شریک جنسی ثابت کند. انتخاب این گزینه برای ادعای خود آن چیزی است که مرد را به سمت معشوقه سوق می دهد. به طور معمول ، این مردان ارتباطات زیادی را در کنار خود برقرار می کنند. به طور معمول ، چنین رمان هایی کوتاه هستند ، یک مرد از نظر روحی و معنوی خود را غرق در آنها نمی کند. با این حال ، اگر او با زنی در کنار او احساس موفقیت کند ، رابطه با او طولانی می شود و عمیق می شود ، و همچنین می تواند یک مرد را ترک خانواده کند.
اگر همسر دائماً بر درآمد بالاتر خود ، موفقیت ها و ناکامی های همسرش تأکید کند ، هرچه بیشتر این کار را علنی انجام دهد ، یک مرد می تواند با شروع آشکار رابطه در یک طرف ، راهی برای انتقام از همسرش انتخاب کند در این صورت ، هدف او تحمیل درد اخلاقی به همسرش ، رنج بردن او خواهد بود.
2. بیگانگی عاطفی و معنوی بین همسران
هدف: نزدیکی عاطفی و معنوی با یک زن.
تمایل به یک موضوع مراقبت و توجه ، جستجوی حمایت ، درک ، همدردی و همدلی برای مشکلات او ، میل به پذیرش و نشان دادن حساسیت و غیره
اگر خانواده های آنها "زندگی روزمره" ، مشکلات و مشکلات خانوادگی ، امور و نگرانی ها ، رسوائی ها و … را از بین ببرد ، بیگانگی عاطفی و معنوی در خانواده هایی بوجود می آید که سالهاست ازدواج کرده اند. احساسات و عاشقانه های قبلی محو می شوند ، در پس زمینه عقب می مانند و با روال زندگی جایگزین می شوند. برخی از همسران ممکن است بدون توجه کافی به شوهر یا اصلاً در مراقبت از کودکان غوطه ور شوند. از یک همسر مهربان ، او به یک مادر مهربان تبدیل می شود. تمام توجه و لطافت زن فقط به بچه ها می رسد و شوهر احساس می کند از این کار محروم است.اگر ، در میان چیزهای دیگر ، او از همسرش بسیاری از سرزنش ها ، ادعاها ، نارضایتی ها ، خواسته ها را بشنود ، نسبت به مشکلات ، خواسته ها و علایق خود بی تفاوتی ببیند ، احساس می کند خود را در زندگی زائد می داند. در عین حال ، نیازهای او برای درک ، پشتیبانی ، گرما ، لطافت ، البته در هیچ کجا از بین نمی رود. و اگر همسر این نیازها را برآورده نکند ، ممکن است بدنبال رضایت آنها در زن دیگری باشد. در رابطه با یک معشوقه برای یک شوهر ، رابطه جنسی نقش دوم را بازی می کند. زیرا در این شرایط جنسیت برای او مهم نیست ، بلکه ارتباط معنوی ، احساس نیاز صادقانه به زن ، هرچند متفاوت است.
3. برخورد تجاری زن با شوهرش
هدف: جستجوی صداقت از طرف یک زن.
صادقانه مورد نیاز یک زن باشد ، برای او به عنوان یک شخص جالب باشد. تمایل به کسب رضایت برای رنجها و تجارب اخلاقی.
دلیل اینکه شوهر به دنبال علاقه ای صادقانه و واقعی به خود ، گرمی ، مراقبت ، لطافت باشد نیز می تواند نگرش تجاری همسرش نسبت به او باشد. موقعیتی را تصور کنید: شوهر بسیار بیشتر از همسرش درآمد کسب می کند ، یا او اصلاً کار نمی کند ، در حالی که زن دائماً از او پول می خواهد ، از صمیمیت به دلیل مجازات نکردن چیزی برای خریدن یا دادن چیزی به او امتناع می ورزد ، فقط به فکر خودش است. به شوهرش باور کند که در واقع او او را دوست ندارد ، بلکه پولش را دوست دارد؟ در بیشتر مواقع ، این چیزی است که اتفاق می افتد. حتی لطافت ، مراقبت ، شوهرش می تواند به عنوان دستکاری درک کند تا پول بیشتری از او بگیرد. در چنین مواردی خیانت شوهر پاسخی به نگرش مصرف کننده زن است. خیانت او می تواند به منظور یافتن شخصی باشد که در وهله اول شخص ، شخص یا شخص دیگری را ببیند و یا آسیب رساندن همسرش به همان اندازه که زن او را آزار دهد.
4. رکود فکری همسر
هدف: ارتباط هوشمند
ارتباط با افراد جالب ، ذهنی ، همه کاره ، رشد فکری.
روزگاری ، از میان میلیون ها دختر ، مردی فقط یکی را به عنوان همسر خود انتخاب کرد. مانند بقیه ، شگفت انگیز ، مرموز ، مورد نظر نیست. و اگر در طول سالهای زندگی خانوادگی او با زندگی در زندگی روزمره فرو رفت ، رشد فکری ، معنوی را رها کرد ، سرگرمی های خود را رها کرد ، از مراقبت از خود دست کشید ، دیگر به نظر همسرش به عنوان آن زن استثنایی نگاه نمی کند تمام افکار او او دیگر تعجب نکرد. او در سطح رشد یک دختر جوان یخ زد. در بعضی از مواقع ، او خودش را گرفت که فکر می کند چیزی به جز کتلت برای شام با او حرفی ندارد.
بسیاری از زنان دیگر در اطراف او هستند که علاقه زیادی به ورزش ، برخی از سیاست ها ، برخی از اقتصاد ، برخی دیگر دارند. چیزی برای بحث و گفتگو با آنها وجود دارد. می توانید به سرگرمی های آنها بپیوندید. می توانید چیزهای زیادی از آنها یاد بگیرید. می توانید با آنها مشورت کنید. با آنها بو می گیرید. و داشتن رابطه جنسی با آنها اصلاً ضروری نیست. نکته دیگر مهمتر است - علاقه به شخصیت آنها ، زندگی پرحادثه آنها. رابطه جنسی از قبل بعنوان یک ادامه منطقی از صمیمیت معنوی و فکری ظاهر می شود.
5. کمبود عاقبت و عاطفی زندگی خانوادگی
هدف: تجارب احساسی.
تجربه انواع احساسات ، برداشت ها ، احساسات "مهیج".
بسیاری از مردان و زنان دارای روح ذاتی ماجراجویی ، تشنگی برای ماجراجویی ، آدرنالین ، هیجان ، احساسات زنده هستند … "زندگی روزمره" چنین افرادی خیلی سریع تسخیر می شود. بدون هیچ گونه سرگرمی مالی و مالی ، مردان می توانند معشوقه داشته باشند. آنها از "پنهان شدن در گوشه و کنار او" ، نوشتن مخفیانه پیام های متنی ، "قلقلک" کردن اعصاب خود با تهدید قرار گرفتن در معرض لذت می برند ، یا اینکه فقط دوست دارند احساسات زنده را تجربه کنند و شور دیگری را بدست آورند. هدف آنها نتیجه نیست ، بلکه روند کار است. اگر زن نتواند به طور مداوم احساسات را در زندگی خانوادگی در او برانگیزد ، و متنوع ترین ، لزوماً خوب ، شوهر منبع خود را خارج از خانواده جستجو خواهد کرد. و کاملاً احتمالاً در زنان دیگر.
6. سردی عاطفی همسر
هدف: تجارب احساسی.
برای احیای زمینه عاطفی روابط با همسرش ، تجربه احساسات زیاد ، بازگشت احساسات.
برخی از زوج های متاهل به راحتی با خیانت های همسرشان زندگی می کنند. معمولاً اینطور به نظر می رسد: شوهر با بانوی دیگری رفت و آمد داشت ، زن همه چیز را فهمید ، رسوایی کرد ، آن را لگد کرد ، او درخواست بخشش کرد ، آنها با خشونت جبران کردند ، برای مدتی با افزایش شور و احساسات ، پس از آن همه چیز محو شد ، شوهر خودش یک معشوقه دیگر … و بنابراین تا بی نهایت. احساساتی که مرد در هنگام آشتی با همسرش تجربه می کند ، نمی تواند از راه های دیگر در زن تحریک کند یا آن را غیرممکن می داند. و نه برای اینکه این احساسات را با یک زن دیگر به دست آورد ، بلکه برای اینکه آن را با همسرش بدست آورد ، همسرش را فریب می دهد. خیانت در این مورد به عنوان یک روش دستکاری ، تحریک همسر به احساسات عمل می کند.
از طرف دیگر ، مردی که هر روز در هنگام آشتی با همسر خود ارتباط برقرار می کند ، که باعث جذابیت جنسی او نمی شود ، اشتیاق زیادی به همسرش دارد. با این حال ، این موج کوتاه مدت است و برای موج جدیدی از شور ، شوهر به خیانت جدید و صحنه ای جدید از آشتی طوفانی نیاز دارد.
7. تجربه یک مرد از یک بحران میانسالی
هدف: روابط جدید.
صمیمیت با زنی که طیف وسیعی از نیازهای او را برآورده می کند.
مردان در زندگی خود چندین بحران سنی را پشت سر می گذارند. بحران میانسالی با این واقعیت همراه است که یک مرد مرحله زندگی خود را ارزیابی می کند ، خود را در زمان حال جستجو می کند و فکر می کند که چگونه و برای چه چیزی باید بیشتر زندگی کند. در این مرحله از زندگی ، مردی آن دسته از افرادی را که اکنون در کنارش هستند ، به طور انتقادی ارزیابی می کند. آیا او زندگی خود را با آن زن پیوند داده است؟ آیا او می خواهد بقیه زندگی خود را با او زندگی کند؟ آیا او پس از سالها پیش ، اشتباه نکرده بود که این زن را به عنوان همسر خود انتخاب کرده است؟ چنین تأملاتی می تواند او را به این نتیجه برساند که در انتخاب شریک زندگی اشتباه کرده است ، او آنچه را که نیاز دارد به او نمی دهد و نمی دهد. اگر نتیجه گیری مرد دقیقاً همین باشد ، او می تواند همسرش را طلاق دهد یا به سادگی به دنبال زن دیگری بگردد. کاملاً ممکن است ، با یافتن چنین مواردی ، او خانواده را ترک کرده و خانواده جدیدی را با آن ایجاد خواهد کرد.
8- تجربه یک مرد از یک بحران 50-55 ساله
هدف: بالا بردن عزت نفس
تأیید جذابیت جنسی و توانایی پرداخت جنسی آنها ، به ویژه در رابطه با زنان جوان.
احتمالاً همه این جمله را شنیده اند: "خاکستری در ریش ، شیطان در دنده". در دوره بحران سنی 50-55 سال ، وقتی توانایی های جنسی مرد از بین می رود ، ممکن است تمایل داشته باشد که به خود ثابت کند که هنوز به عنوان یک مرد ثروتمند است و مورد پسند خانم های جوان قرار گیرد. جستجوی چنین شواهدی است که می تواند شوهر را به ارتکاب زنا سوق دهد. شوهر پس از تأیید در مورد پرداخت بدهی جنسی خود ، به احتمال زیاد خانواده را ترک نخواهد کرد.
9. تجربه بحران در زندگی خانوادگی
هدف: روابط جدید.
صمیمیت با زنی که طیف وسیعی از نیازهای او را برآورده می کند.
پیش نیازها:
خانواده به عنوان اتحادیه ای از یک زن و مرد ، یک سری بحران ها را پشت سر می گذارند. بعد از حدود 2-5 سال ، زن و شوهر شک دارند که آیا زندگی خود را با فرد مناسب پیوند داده اند. به طور معمول ، در این زمان آنها قبلاً نحوه تعامل ، ایجاد روابط ، توزیع حقوق و مسئولیت ها ، مسئولیت های خانواده را یاد گرفته اند. مرحله "سنگ زنی" همیشه با مشاجره ، اختلاف نظر ، کینه توزی همراه است … پس از جمع شدن ، آنها فقط فرآیند تفکر درباره صحت انتخاب انجام شده را آغاز می کنند. بین همسران نه تنها خنک کننده وجود دارد ، بلکه گاهی اوقات نیز بیگانگی است. هر دو یا یکی از آنها ممکن است شروع به جستجوی اتصالات کناری کنند. اگر خانواده بتواند از پس بحران برآید ، فقط قویتر خواهد شد. بنابراین خیانت شوهر پس از چندین سال ازدواج ممکن است م componentلفه منطقی بحران در روابط زناشویی باشد.
10. نارضایتی جنسی
هدف: ارضای نیازهای جنسی.
غنی سازی رابطه جنسی با تجربیات عاطفی ، ایجاد تنوع در رابطه جنسی ، دریافت طیف وسیعی از برداشت ها از رابطه جنسی.
حیله گر نباشید وقتی می گویید رابطه جنسی در زندگی مرد مهمتر از زندگی زن است. عدم رضایت از زندگی جنسی با همسرتان بیشترین دلیل تقلب در شوهران است. عدم رضایت از جنبه جنسی زندگی می تواند از اجزای مختلفی تشکیل شود: رابطه جنسی نادر است ، رابطه جنسی کسل کننده و یکنواخت شده است ، زن ابتکار عمل در رابطه جنسی را نشان نمی دهد و به شوهرش یک شارژ عاطفی نمی دهد ، زن دارای تابوهای زیادی است ارتباط جنسی…. در این حالت ، ما در مورد از دست دادن علاقه شوهر به رابطه جنسی با همسر خود به عنوان یک روند ، کاهش کیفیت رابطه جنسی و میزان رضایت از آن صحبت می کنیم.
11. عدم جذابیت جنسی همسر
هدف: ارضای نیازهای جنسی.
تجربه جذابیت جنسی ، برانگیختگی ، رضایت احساسی و زیبایی شناختی از رابطه جنسی.
دلیل خیانت همسرش ممکن است این واقعیت باشد که همسرش دیگر از نظر جنسی برای او جذاب نیست. جذابیت جنسی فقط به لباس و ظاهر همسر محدود نمی شود. گرچه این البته از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر کسی کارتون های مجلات شوروی را با موضوع روابط خانوادگی به یاد بیاورد ، هنرمندان از آنها برای کشیدن زنان خانه دار با لباس های کوتاه ، پیش بند و پاشنه استفاده می کردند. به گفته نویسندگان چنین نقاشی هایی ، همسر در خانه باید به این شکل باشد. حداقل آنها دوست دارند اینگونه همسران را ببینند. شما می توانید هر چقدر دوست دارید در مورد این موضوع صحبت کنید که انجام کارهای منزل در این شکل راحت نیست. با این حال ، شوهر احتمالاً دوست دارد همسر زیبایش را در خانه ببیند. وقتی زنان بیرون می روند ، همیشه سعی می کنند خود را جذاب نشان دهند: آرایش می کنند ، لباس می پوشند ، پاشنه می پوشند. فقط اینجا در خانه در مقابل شوهرش وارد هر چیز وحشتناکی می شوند. چون از این طریق راحت تر است. زنان نباید فراموش کنند که همسرانشان هر روز زنان جذاب بسیاری را در خیابان های اطراف خود می بینند. آیا زنان باید به خاطر راحتی از ظاهر خود در خانه غافل شوند؟ همانطور که بیان شد ، جذابیت جنسی فقط مربوط به ظاهر نیست. او مانند ابر ، یک زن و رابطه او با یک مرد را در بر می گیرد. این از درون می آید و در همه چیز آشکار می شود: حرکات ، حالت های چهره ، حالت ها ، لحن صدا ، کلماتی که زن هنگام خطاب به شوهرش بیان می کند ، قالب ارتباط با شوهرش ، جایی که برای او مناسب است. مردان همیشه می فهمند که همسرانشان کار سختی دارند: آنها نگرانی ها و مشکلات زیادی دارند. اما اگر در همان زمان آنها هنوز هم می توانند زیبا به نظر برسند …
با آشکار کردن این جنبه از جذابیت جنسی زن ، شایان ذکر است که زنانی که رفتار مردانه نشان می دهند ، از نظر جنسی نیز برای مردان جذاب نیستند. این نه تنها به زبان فحاشی ، بلکه به طور کلی رفتار بی ادبانه غالب ، تحت فشار قرار دادن شوهر بر روی موضوعات مختلف ، نشان دادن برتری نسبت به همسرش و غیره است.
12. همسر تقلب
هدف: جلب رضایت
تجربه های عاطفی منفی خود را "تمرین" کنید ، برای همسرتان درد عاطفی یکسانی ایجاد کنید.
اعتماد به نفس شوهر نسبت به اینکه زنش او را فریب داده یا مرتباً این کار را انجام می دهد ، می تواند خود شوهر را به زنا سوق دهد. برای برخی از مردان ، سو susp ظن در خیانت همسر کافی است. با این کار ، شوهر شکل انتقام را دنبال می کند ، که در آگاهی عمومی بسیاری از نسل ها جا افتاده است: "چشم برای چشم ، دندان برای دندان". با تغییر در پاسخ ، شوهر نه تنها آرامش عاطفی ، بلکه رضایت کامل نیز دریافت می کند. برای برخی از مردان قصاص پیش شرطی است که وی می تواند خیانت همسرش را ببخشد. تقلب به همین دلیل به ندرت منجر به داشتن یک معشوقه دائمی توسط شوهر می شود.
13. سو Sus ظن ها و سرزنش های زن در خیانت فرضی به همسرش
هدف: جلب رضایت
احساسات و تجارب منفی اجتناب ناپذیر ناشی از سرزنش ها و سو susp ظن های همسر را با وقایع واقعی همسو کند ، تا ناهماهنگی را از بین ببرد
تقلب در شوهر همچنین می تواند پاسخی به تظاهرات مداوم حسادت بی اساس از طرف همسر باشد.خسته از سو susp ظن مداوم ، بی اعتمادی ، سرزنش ها ، صحنه های حسادت ، سرانجام شوهری که حتی به معشوقه خود فکر نمی کرد ، می تواند دقیقاً همان کاری را انجام دهد که همسرش هرگز متهم به او نمی شود. چرا؟ بله ، حداقل برای گوش دادن به همه ملامت ها غیر منطقی نیست ، زیرا در حال حاضر جایی برای فرار از آنها وجود ندارد. مدام بهانه آوردن ، اثبات اینکه اتفاقی نیفتاده کار خسته کننده ای است که انرژی و احساسات زیادی را می گیرد. و اگر آن هم بی فایده باشد … حسادت بدون دلیل دلیل بی اعتمادی به شوهرش است. بی اعتمادی بی دلیل را شوهر می تواند توهین تلقی کند. به طور معمول ، چنین واکنشی مردان را به تقلب سوق نمی دهد. با این وجود ، او به وضوح روابط مثبتی در روابط خانوادگی ندارد.
14. کمبود تجربه جنسی مرد
هدف: گسترش تجربه جنسی با سایر شرکا
ارضای کنجکاوی ، علاقه شناختی.
هرچقدر که در عصر آزادی جنسی ما باورنکردنی به نظر برسد ، بعضی از مردان با زنی ازدواج می کنند که اولین زن او بود و برای سالها آخرین شریک جنسی باقی مانده است. کنجکاوی ساده ممکن است دلیل خیانت همسرش شود. مخصوصاً اگر این مرد در سن خیلی کم ازدواج کرده باشد.
15. ادغام شرایط
هدف: هیچ کدام
غایب.
بعضی اوقات خیانت در زندگی زناشویی نتیجه برخی از دلایل و بحرانهای عمیق در خانواده یا شخصیت همسران نیست. تقلب می تواند کاملاً تصادفی باشد. به نظر می رسد که در خانواده همه چیز خوب است و روابط بین همسران عالی است ، اما این اتفاق می افتد. و ، به عنوان یک قاعده ، به طور تصادفی: در یک مهمانی شرکتی ، در یک سفر کاری ، در تعطیلات … هر یک از ما می توانیم در معرض وسوسه قرار بگیریم ، به خصوص اگر شرایط و وضعیت برخی از مستی آن را داشته باشد ، زن مداوم در نزدیکی است. البته هر مردی تسلیم وسوسه نمی شود. اما ، با این وجود ، این مورد مستثنی نیست. چنین خیانت به ندرت ادامه دارد. اما پشیمانی می تواند شوهر را برای سالها رنج دهد.
16. عزت نفس پایین یک مرد به عنوان یک شریک جنسی جذاب
هدف: بالا بردن عزت نفس.
تأیید جذابیت جنسی آنها برای طیف وسیعی از شرکا.
ظهور عزت نفس پایین یک مرد به عنوان یک شریک جنسی جذاب می تواند به دلایل ذهنی و عینی شکل بگیرد.
از جمله دلایل ذهنی می توان به عنوان مثال اظهارات منفی درباره جذابیت خارجی وی از مادر ، سایر بزرگسالان نزدیک و همچنین همسالان در دوره بلوغ یا نوجوانی اشاره کرد.
علاوه بر این ، یک مرد خودش می تواند از نظر ظاهری برای زنان غیر جذاب باشد ، زیرا خود را زشت می داند یا بیشتر از رضایت از ملاقات با دختران امتناع می ورزد. عدم جذابیت خارجی یک مرد می تواند به صورت عینی اتفاق بیفتد ، یا در سطح وهم باشد.
دلیل دیگر اعتماد به نفس پایین در این جنبه ممکن است اندازه آلت تناسلی مرد باشد. و علاوه بر این ، تجربه جنسی یک مرد ، همراه با این واقعیت که او قادر به آوردن شریک زندگی در ارگاسم نبوده است.
برای یک مرد با چنین عقاید نقص یا عدم جذابیت جنسی ، هر یک از شرکای جدید دلیلی برای افزایش ارزیابی خود است. حتی ممکن است متاهل باشد ، میل به بهبود عزت نفس او از بین برود و مرد را وادار به گسترش حلقه شرکای خود کند.
17. معشوقه به عنوان صفتی از منزلت
هدف: مطابقت با وضعیت
وضعیت یا وضعیت اجتماعی خود را در هر گروه تأیید کنید ، با این وضعیت مطابقت داشته باشید
برخی از مردان با اطمینان اقتصادی متقاعد شده اند که قرار است وضعیت آنها یک معشوقه داشته باشد. از نظر آنها حضور آن به اندازه ویژگی های یک ساعت یا اتومبیل گران قیمت ویژگی اقتصادی آنها است. معشوقه همان چیزی است که می تواند از عهده آن برآید ، یا بهتر بگوییم ، برای حمایت از یک معشوقه ، پول خرج کردن او.
در محافل جنایی ، در میان افراد اصلی گروه های مختلف ، بیایید آنها را چنین بنامیم ، یک معشوقه نیز یک وضعیت است.اگر معشوقه نداشته باشد ، زیردستان به او احترام نمی گذارند ، اقتدار او را به رسمیت نمی شناسند.
به نظر من توضیحات اضافی در اینجا زائد است.
18. تقلب به عنوان آسیب شناسی روانی شخصیت یک مرد
این سوال در حال حاضر در صلاحیت روانپزشکان است. بنابراین ، ما آن را بدون هیچ توضیحی ترک خواهیم کرد.