مشکلات در ازدواج گاهی از همان ابتدای زندگی مشترک آغاز می شود: مشاجرات ، مصاف های دائمی … با این حال ، اتفاق می افتد که همه چیز خوب است ، خانواده بداخلاق هستند. و ناگهان … شوهر پیش دوستش می رود. چه باید کرد؟ وحشت ، افسردگی؟ همه چیز ممکن است خیلی ترسناک نباشد. نکته اصلی این است که خود را ببخشید و درک کنید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
اول از همه ، شما باید از خود س questionsال کنید:
- این مرد برای شما چه معنی دارد ، از این واقعیت که شوهر شما است جدا می شود.
- چه احساساتی در رابطه با شوهر خود دارید: عشق یا فقط محبت؟
- آیا می توانید بدون شوهر خود به زندگی خود ادامه دهید؟
گام 2
نکته اصلی که شما باید در اینجا درک کنید این است که فقط شما مقصر آنچه اتفاق افتاده است هستید. زیرا اولاً ، اگر شوهر نمی خواست ، او نمی رفت ، یعنی چیزی در شما بود که اجازه می داد او را ترک کند. شاید این ادعایی از طرف شما نسبت به او باشد ، عشق کافی نیست. در مرحله دوم ، لازم است درک کنیم که شوهر از مجموع عوامل داخلی خود چنین تصمیماتی گرفته است ، که به او می گفتند لازم است همه چیز را تغییر دهد ، زندگی جدیدی را شروع کند. و باور کنید که او را بهتر نمی کند. ثالثاً ، شما نمی توانید شوهر خود را تغییر دهید ، بلکه فقط خود را تغییر دهید تا این شخص بخواهد به شما بازگردد.
مرحله 3
کاملاً ممکن است که یک درگیری و سوerstand تفاهم بسیار شدیدی بین شما وجود داشته باشد که باعث عزیمت شود ، یعنی در این حالت ، عمل از طرف شوهر برای انتقام از چیزی انجام شده باشد. در این حالت ، شما باید دلایل درگیری را درک کنید ، قبل از هر چیز رفتار خود را ارزیابی کنید و سپس رفتار طرفین را ارزیابی کنید. در این مورد مهم است که از طرف شخص دیگری به وضعیت نگاه کنید ، مثل اینکه خودتان باشید. این یک ترفند روانشناختی بسیار خوب است. غالباً پس از آن ، همه چیز در جای خود قرار می گیرد ، زیرا خود شما احساس می کنید که دقیقاً چه چیزی او را وادار به تصمیم گیری چنین کرده است.
مرحله 4
در این شرایط ، دوست خود را سرزنش نکنید ، زیرا در این حالت او فقط به عنوان یک حلقه اتصال است ، یعنی برعکس ، یک اتصال قطع کننده ، که دلیل جدا شدن از همسرش بود. بدانید که اگر شوهر شما نمی خواست برود ، او نمی رفت. یعنی او دلایلی برای آن داشت. و این دلایل را باید در خود فرد جستجو کرد.