افرادی هستند که خلوت و ساکت بودن در خانه را به شرکت ها و ارتباطات ترجیح می دهند. چنین افرادی عمداً از برقراری ارتباط جلوگیری می کنند و نمی خواهند از دنیای کوچک و دنج خود خارج شوند.
روانشناسی ارمیت
بعضی از افراد از معاشرت با دیگران پرهیز می کنند. این رفتار حتی می تواند فردی را که قبلاً بسیار اجتماعی بود ، مشخص کند. مرد زاهد با دقت از خود در تماس با دیگران محافظت می کند. فقط اعضای خانواده وی می توانند وارد حلقه دوستان وی شوند.
اگر یک گوشه نشین به محل کار خود برود ، سعی می کند حرفه ای را انتخاب کند که شامل کار گروهی یا ارتباط مکرر با افراد دیگر نباشد. در خدمت ، چنین فردی فقط در صورت لزوم با همکاران ارتباط برقرار می کند ، هرگز به عنوان آغازگر مکالمه عمل نمی کند و در مقابل سایر کارمندان ظاهر نمی شود.
چنین شخصی در خانه احساس راحتی می کند. او جمعیت زیادی را دوست ندارد ، از هر طریق ممکن سعی می کند از وقایع دسته جمعی جلوگیری کند. کشاندن یک گوشه نشین به جلسه همکلاسی ها یا دوستان قدیمی تقریباً غیرممکن است. چنین مهمانی هایی برای او جالب نیست.
از جمله سرگرمی های این زاهد ، می توان به خواندن یا تماشای فیلم ، راه رفتن به تنهایی در مکان های غیر شلوغ اشاره کرد. چنین فردی ممکن است توسط نوعی خلاقیت رانده شود ، اما برای عضویت در هیچ باشگاه مورد علاقه ای عجله نخواهد کرد.
دلایل ارتداد
روانشناسی یک زاهد نزدیک به درون گراها است. این افراد غالباً بر دنیای درونی خودشان تمرکز دارند. او بیش از واقعیت پیرامون مورد توجه آنها است. برخی از ارزشهایی که در جامعه به طور گسترده ای پذیرفته شده است ، برای درون گراها بیگانه است. آنها نظر خودشان را درباره آنچه واقعاً در زندگی مهم است ، دارند.
وارده به افرادی گفته می شود که در داخل انرژی جمع می کنند. در هنگام برقراری ارتباط افراد با اجتماع بیشتری انرژی می گیرند. افرادی که دوست دارند تنها باشند نیازی به این تغذیه ندارند. برعکس ، زاهد مبادله انرژی نمی کند ، بلکه فقط آن را می دهد.
همچنین افرادی که علاقه زیادی به کار خود دارند ، زاهد می شوند. به عنوان مثال ، دانشمندی که حوزه تحقیقاتی وی کاملاً افکار وی را به خود اختصاص داده است ، نمی خواهد وقت خود را صرف نوعی سرگرمی در بیرون از خانه یا ارتباط با دیگران کند. حرفه وی ، کار زندگی او مورد توجه اصلی او قرار گرفته و بیشترین لذت و رضایت را به همراه دارد.
اگر عادت شخص به ماندن در خانه کسب شده باشد ، توضیحات مختلفی در این باره وجود دارد. شاید این فرد به دلیل نارضایتی از خودش سبک زندگی خود را تغییر داده باشد. به عنوان مثال ، به دلیل اضافه وزن ، برخی از افراد کم کم جامعه می شوند و سپس راه رفتن در جایی را کاملا متوقف می کنند. و همه به این دلیل که آنها از بدن خود شرم دارند و از بیرون رفتن به دنیا لذت نمی برند. فرد از دریافت ارزیابی منفی از دیگران می ترسد و گوشه گیر می شود. در عین حال ، او در خانه احساس اطمینان و امنیت می کند.
دسته دیگری از افراد ، که ترجیحات آنها در مورد اوقات فراغت تغییر کرده است ، بنابراین از ارتباطات که قبلاً به وفور یافت می شد ، فاصله می گیرند. این اتفاق می افتد که یک نفر در محل کار خود می سوزد ، و سپس نجات خود را در یک سبک زندگی آرام تر پیدا می کند. این احتمال وجود دارد که پس از چنین تعطیلاتی ، فرد دوباره با قدرت دوباره به یک نقش اجتماعی فعال بازگردد.