"به طور تصادفی ذره ای از گرد و غبار کشورهای دور را بر روی یک چاقوی جیبی پیدا کنید - و جهان دوباره عجیب به نظر می رسد ، در مه رنگی پیچیده شده است ،" - این بیت از شعر الکساندر بلوک است. و این یک مورد دیگر وجود دارد - از آنا آخماتوای بزرگ: "… اگر شما می دانستید که شعر آشغال بدون دانستن شرم از چه چیزهایی رشد می کند …". هر دو در مورد منابع معجزه ای به نام الهام هستند.
الهام … الهی و شیطانی ، کور و نورانی ، کم نور و روشن. اساتید بزرگ قافیه ها در غیاب او نمی توانستند خلق کنند: پوشکین او را بالدار ، Sologub - وحشی ، Nadson - تخمگذاری ، Zhukovsky - سبک نامید. شخصی آنرا مهمان نادری دارد و علاقه مندان به موسیقی اینگونه صنعتگران را صدا می زنند. یک افراط دیگر وجود دارد - انفجارهای الهام ، شبیه به تظاهرات بیماری روانی ، خالق را به یک آزمایش جدی برای اطرافیان تبدیل می کند.
الهام: هدیه ای برای همه یا فقط برای افراد منتخب؟
شايد هيچ حوزه فعاليتي وجود ندارد كه در آن الهام بخش از شخصي ديدار نكند. سپس یک معجزه اتفاق می افتد و هر اقدامی مانند گل در گلدان معدن زغال سنگ از "قایق های قرمز مایل به قرمز" مانند یک سبد گل "گل سرخ" می کند. اما برنامه روزمره فرد را نسبت به شغلی که اخیراً هیجان انگیز و جالب به نظر می رسد بی تفاوت می کند. دلیل رکود ، عدم الهام است.
الهام مهمان عزیز و خوش آمدید ، اما وقت شناس نیست. دیر رسیدن او ، یا حتی یک بازدید به تعویق افتاده ، قابل درک است: اوج گرفتن همیشه با مشکلات روزمره ، مشکلات مادی ، مشکلات اخلاقی کنار نمی آید. نتیجه کار "بدون جرقه" لزوماً بد نیست ، خصوصاً اگر کار توسط استاد پیشه وری انجام شده باشد. با این حال ، اعتقاد بر این است که شاهکارها در هر ژانر هنری ثمره روشنایی از بالا هستند.
چیزی که موسیقی دوست ندارد
ایجاد شرایط ایده آل برای آینده الهام یک اشتباه جدی است. درخشان آشپزخانه با آخرین فن آوری ، ایجاد یک معجزه آشپزی را به میزبان تضمین نمی کند. یک استودیوی دنج و آرامش خاطر در زندگی روزمره ، یک مجسمه ساز یا یک هنرمند را با خلاقیت های شگفت انگیز تنها فراهم نخواهد کرد. آهنگساز ، نوازنده یا خواننده ای که دارای یک استودیوی ضبط صدا است ، در برابر پس زمینه افراد کم درآمد در کارگاه ، همیشه از مزیت برخوردار است.
مردم اغلب در ابتدای کار خلاق با الهام گرفتن روبرو می شوند ، افراد امیدوارند که از نردبان اجتماعی بالا رفتن ، بهبود شرایط برای خلاقیت و بهبود زندگی مشابه ، فقط توانایی "الهام" و تعداد بینش ها را افزایش دهد. و در نتیجه ، آنها آرامش ، خودشیفتگی پیدا می کنند ، کنجکاوی و علاقه خود را از دست می دهند و روح را از احساساتی که زمانی انگیزه های خلاقانه را بیدار می کردند ، می بندند.
چگونه کلیدهای الهام را پیدا کنیم
الهام به کجا می رود؟ جایی نمی رود این در نزدیکی باقی می ماند ، قادر به شکستن موانع عادات ، بی تفاوتی ، دزدکی نیست. گاهی اوقات عمداً اخراج می شود ، زیرا با تصورات کسی در مورد سطح یا شدت انگیزه های خلاقانه مطابقت ندارد. اما بسیاری از افرادی که عاشق کار خود هستند ، می گویند که منبع الهام با جادو در دسترس است: شما باید محیطی را که در آن یکبار شادی به شما الهام گرفته است ، دوباره بسازید.
الهام در موج با صدای ملودی فراموش شده هجوم می آورد ، هنگام خواندن یک کتاب خوب قلب شما را می فشرد ، قاصدکی را با چتر در بینی خود قلقلک می دهید. یک پیاده روی در گوشه ای آرام از پارک ، سفر به طبیعت احساس تازگی هر روز را به روح باز می گرداند. برقراری ارتباط با افراد جالب ، تمایل به آشنایی آنها با جنبه خلاق ذات خود نیز منجر به جلسه ای با الهام خواهد شد. راه واقعی دیگر که منجر به جلسات مکرر با موزه می شود ، میل به دیدن موارد جدید در مورد شناخته شده ، مورد مطالعه ، برای حفظ ایمان کودک به نزدیکی و واقعیت یک افسانه جذاب است.