درباره اعتماد به کودکان: چگونه اعتماد سازی کنیم

فهرست مطالب:

درباره اعتماد به کودکان: چگونه اعتماد سازی کنیم
درباره اعتماد به کودکان: چگونه اعتماد سازی کنیم

تصویری: درباره اعتماد به کودکان: چگونه اعتماد سازی کنیم

تصویری: درباره اعتماد به کودکان: چگونه اعتماد سازی کنیم
تصویری: چگونه اعتماد خود را بالا ببرید !! 2024, دسامبر
Anonim

اعتماد بین فرزندان و والدین آنها کلید رفاه خانواده است. در خانواده هایی که اعتماد وجود دارد ، فرزندان والدین خود را نه به عنوان محدود کننده آزادی ، بلکه به عنوان دوستان خود می دانند.

درباره اعتماد به کودکان: چگونه اعتماد سازی کنیم
درباره اعتماد به کودکان: چگونه اعتماد سازی کنیم

والدین نوجوانان که با مشکلاتی مانند درگیری ، از دست دادن کنترل فرزندان ، بی احترامی و نافرمانی والدین ، مشکلات در مدرسه ، رفتار خود تخریبی ، مقاربت زودرس جنسی و حاملگی های نوجوان روبرو هستند ، معمولاً با یک روانشناس خانواده روبرو می شوند. با درک همه این شرایط ، متخصصان اغلب به این نتیجه می رسند که اگر نوجوانان به والدین خود اعتماد کنند ، و کسانی که به نوبه خود به زندگی فرزندان خود علاقه مند هستند ، می توان به راحتی از بسیاری از مشکلات جلوگیری کرد.

برای اکثر والدین علاقه به زندگی کودک این است که اوضاع در مدرسه چگونه است ، از نمرات س askingال می کند ، آمادگی تکالیف را بررسی می کند و تمام. اما زندگی یک نوجوان ، به دلیل ویژگی های سنی دوره انتقال ، فراتر از مدرسه است. و خارج از مدرسه است که بیشتر مشکلات بوجود می آید. بنابراین ، ایجاد روابط مطمئن با فرزندان بسیار مهم است.

تصویر
تصویر

چگونه می توان اعتماد کودکان را جلب کرد؟

اعتماد کودک به والدین از همان کودکی ذاتی ذاتی است. نوزادان به مادران و پدران خود اعتماد می کنند ، زیرا او را تغذیه می کنند ، از او مراقبت می کنند ، از او محافظت و محافظت می کنند. وظیفه والدین حفظ این اعتماد است. و انجام این کار چندان آسان نیست.

روانشناسان چندین توصیه برای حفظ اعتماد یا ایجاد اعتماد از ابتدا ارائه داده اند:

  • به حرف فرزند خود گوش فرا دهید. کودکان صدها زبان دارند که با آنها در مورد خود صحبت می کنند. اینها عبارتند از گفتار شفاهی معمول ، نقاشی ، بازی ، کتابهای مورد علاقه ، موسیقی ، لباس ، فعالیتها. همه اینها به ساخت تصویری از دنیای کودک کمک می کند. کودکان نیاز به توجه دارند ، اما حتی بیشتر ، آنها نیاز به والدین خود دارند که به آنها گوش دهند. و بدون قطع صحبت ، بدون بحث و جدال ، بدون ابراز عقیده ارزیابی خود. باید به کودک فرصت گفتن داده شود. سپس می فهمد که والدینش به افکار و احساسات او احترام می گذارند.
  • درک کودک خود را بیاموزید. در روانشناسی تمرینی به نام "میله گوینده" وجود دارد: کسی که در دست اوست می تواند صحبت کند تا زمانی که گفتگو کنندگان او را درک کنند. در عین حال ، در حالی که میله در دست گوینده است ، گفتگو از طرف صحبت ها منع می شود. این تمرین از این جهت مفید است که هر شرکت کننده را قادر می سازد درک شود. و این برای کودکان و بزرگسالان مهم است.
  • فرصتی را برای شرکت در مجالس خانواده فراهم کنید. شوراهای خانواده فقط متحد نمی شوند بلکه این احساس را برای کودک ایجاد می کنند که نظر او مهم است. و رمز موفقیت در بحث درباره مشکلات نیست ، بلکه یافتن راه های مشترک برای حل آنها است. اعضای خانواده باید بدانند که مشاوره نه مقصر دانستن آنها در ایجاد مشکلات و ایجاد ناراحتی عاطفی در آنها ، بلکه کمک به آنها در یافتن راه حل است.
  • روی جنبه هایی از رفتار تمرکز کنید که ممکن است به سلامت کودک یا دیگران آسیب برساند. کودکان در طول زندگی خود نقش های مختلفی را امتحان می کنند. و اشکالی ندارد! اگر نوجوان شما لباس گشاد پوشیده و رنگ موهایش را روشن می زند ، زیاد نگران نباشید. اما اگر او تصمیم به خال کوبی یا اسکار گرفت ، در حال حاضر ارزش بحث در مورد این مشکل در شورای خانواده را دارد.
  • آزادی و مسئولیت بیشتری به آنها بدهید یکی از قوانین اصلی تربیت کودکان این است که آنچه را که خودشان قادر به انجام آنها هستند برای آنها انجام ندهد. با پیروی از این قانون ، والدین فرزندان خود را مستقل و مسئولیت پذیرتر می کنند. همچنین اختصاص موارد مهم به کودکان تا آنجا که ممکن است مهم است. به عنوان مثال ، تهیه یک لیست مواد غذایی ، تهیه یک وعده آخر هفته یا مراقبت از حیوانات خانگی.
  • دستکاری نشود هر کودکی هر از گاهی والدین خود را از نظر قدرت آزمایش می کند و سعی می کند آنها را دستکاری کند.از تکنیک های مورد علاقه مانند "شما من را نمی فهمید" ، "شما مرا دوست ندارید" ، "چرا من همیشه به همه بدهکارم؟" استفاده خواهد شد. و غیره. برای همه تلاش ها برای دستیابی به خواسته های خود با هزینه کودک متولد نشده ، توصیه می شود نه "نه" ساده پاسخ دهید ، بلکه "من را متقاعد کنید". به تدریج ، کودک درک می کند که آنچه درست است باید بر انگیزه ها و اقدامات ساده غلبه داشته باشد.
  • به فضای شخصی احترام بگذارید. هرچه والدین بیشتر بر یک نوجوان وارسته کنترل کنند ، حیله گری او بیشتر می شود. نوجوانانی که والدین آنها برای یافتن "شواهد سازش" کیف و صفحات شخصی خود را در شبکه های اجتماعی بررسی می کنند ، فقط می توانند با دقت بیشتری آن را پنهان کنند. در این صورت نمی توان هیچ گونه اعتمادی را مطرح کرد.
  • زیر متن را بخاطر بسپارید. وقتی عصر یک نوجوان به والدینش زنگ می زند و می گوید "مرا بردار ، لطفاً ، من بیش از حد با الکل سر زدم" ، پس او 100٪ به والدینش اعتماد دارد. اما به دلایلی همین رفتار باعث عصبانیت و رسوایی خانوادگی آنها می شود. سپس دفعه بعدی که کودک فکر می کند بهتر است چیزی نگوید. اما در این صورت عواقب آن می تواند بسیار بدتر باشد.
تصویر
تصویر

درباره احساسات فرزندان و والدین

از همان ماه های اول زندگی ، کودک احساسات مختلفی را تجربه می کند: شادی ، عصبانیت ، هیجان ، غم ، اندوه ، ترس. بنابراین ، در روابط خانوادگی ، تشخیص اینکه هرکسی نسبت به احساسات خود حق دارد: مادر ، پدر و کودک بسیار مهم است. همه اعضای خانواده می توانند خسته ، آزرده ، ناراحت شوند و یا برعکس ، احساس قدرت ، انرژی و شادی کنند. یک رویداد می تواند احساسات مختلفی را برای همه ایجاد کند.

برای همه اعضای خانواده مهم است که یاد بگیرند از بیان صریح احساسات خود نترسند و به احساسات دیگران احترام بگذارند. آنچه والدین فکر می کنند بی اهمیت است ، می تواند برای فرزندانشان بسیار مهم باشد و بالعکس.

توصیه شده: