روانشناسان پنج نوع زن را شناسایی می کنند که نه تنها شوهر خود را تقلب می کنند ، بلکه تقریباً همیشه مطمئن هستند که اقدامات آنها قابل درک است. به طور کلی ، چنین همسرانی پشیمان نیستند و اگر احساسات خودسرانه ای دارند ، سطحی اند.
نوع اول - "گل رز"
"رز" اولین بار در لیست همسران تقلب است. او درخشان ، گسترده و عاشق معاشقه است ، اما هیچ چیز را پشت سر نمی گذارد. این زن عادت دارد که در یک محیط طلا الماس باشد ، ارزش خود را بداند و تمام قدرت خود را در جستجوی ایده آل بگذارد. او شریک زندگی جدید خود را "همان" می داند ، اما در بیشتر موارد ، پس از هر خیانت ، "رز" متوجه می شود که همسرش هنوز بهتر است. وجدان ، مانند احساس گناه ، او را عذاب نمی دهد. یک ساعت پس از زنا ، او می تواند با آرامش با شوهرش صحبت کند ، قهوه معطر یا شراب قرمز مورد علاقه خود را بنوشد ، و به زودی دوباره معاشقه کند. "رز" به عنوان یک عاشق نیازی ندارد ؛ او قبل از هر چیز به دنبال یک شخص است. "من همیشه خودم را زنی باهوش می دانستم و به همین دلیل به یکی از ضعیف ترین مکان های زره پوش بودن مرد - جنسیت او اعتماد کردم. وقتی آزاد شدم مرا شل کن ، اما به خودت زحمت نده که به دنبال تنها باشی …"
نوع دوم - "گل سرخ"
چنین زنی این روال را قبول ندارد. اگر این گزینه شماست ، زن نه به دلیل اشتیاق یا هر فایده ، بلکه به دلیل خستگی بیش از حد خیانت می کند. او تقریباً هرگز موافقت نمی کند که با یک مرد ناآشنا رابطه معمولی داشته باشد - او خودش را دوست دارد و دردسر نمی خواهد. او از میان افرادی که اتفاق افتاده و در جامعه به جایگاه یا شناختی دست یافته اند ، شریکی را انتخاب می کند. هوشمندانه عمل می کند ، اما نه به اندازه کافی با تدبیر ، اما این چیزی بیش از آن است که با جلا دادن خارجی او نتیجه بدهد. او سلیقه بسیار خوبی دارد ، از نزدیک به خودش رسیدگی می کند و از تمام اخبار مد روز آگاه است. از کارهای قدیمی و روابط طولانی مدت بدش می آید. او به سرعت شرکا را پرتاب می کند و همیشه "به خانه" برمی گردد. معمولاً شوهر او در نادانی خوشحال باقی می ماند ، زندگی وارد روده معمول خود می شود و تا رودخانه بعدی در رودخانه ای آرام و عمیق جریان می یابد. "تقلب در همسر بالاترین قیمت برای پرداختن به شکستن از قفس و لرزیدن نیست …"
نوع سوم "لیلی" است
نوع سوم همسرانی که شوهر خود را تقلب می کنند - "لیلیا" - نمی دانند چگونه "نه" بگویند و به همان اندازه قادر است توسط همسر بهترین دوست خود و رئیس او نیز برده شود. همکاران همسر تحت یک مقاله خاص قرار می گیرند. زنان از این نوع کمی کودک شیرخوار هستند و بنابراین به نظر می رسد بار جستجوی شیئی از شور و اشتیاق در جایی دور از خانه ، بار غیر قابل تحملی است. آنها با کمال میل این نگرانی را به گردن شوهرشان می اندازند ، زیرا همه مشکلات دیگرشان را به راحتی منتقل می کنند. "لیلی" به نظر می رسد نرم ، ملایم و متواضعانه است ، تا حدی در واقع چنین است. اما ویژگی اصلی که چنین زنانی را متمایز می کند ، هنوز حیا نیست ، بلکه علاقه واقعی برای دلگرمی است. شرکای خیلی اعتماد به نفسی به سمت آنها کشیده نشده اند و منتظر یک شام گرم ، یک گفتگوی دلسوزانه و فقط یک اسکله آرام هستند. "لیلی" با داشتن فرصتی برای دادن همه اینها ، شکوفا می شود و بوی خاصی را بو می کند ، که البته بدون رد پایی برای مردی که به دنبال تسلیت های او است ، نمی گذرد. نتیجه قابل پیش بینی است: چنین همسری تقلب می کند. "این اتفاق افتاد که من از معشوقم جدا شدم ، اما بعد از آن برای او متاسف شدم ، و همه چیز از نو شروع شد …"
نوع چهارم - "Astra"
او در حال خیانت به شوهرش است زیرا بسیار مستعد خودشیفتگی است. این زیبایی فکری غالباً نه احساسات ، بلکه جلوه ای که او بر دیگران ایجاد می کند را در اولویت قرار می دهد. شناختن او در جامعه آسان است: چه کسی نفیس ترین لباس شب را بر تن می کند یا کسی هرگز کینه خود را نشان نمی دهد (بدخلقی ، میگرن ، مشکلات داخلی)؟ آیا او جذاب ترین ، جالب ترین را از میان مهمانان انتخاب می کند و با برخی لرزش های نامرئی او را مورد علاقه قرار می دهد ، افسون می کند ، او را وادار می کند که او را دنبال کند؟ - البته که او است.این نوع همسرانی است که شوهر خود را تقلب می کنند و در هر چیزی که مربوط به پیشنهادات و عرفان است قدرت فوق العاده دارند. یک زن - "آسترا" هرگز بهانه ای به شوهر یا شریک زندگی خود نمی دهد ، او به عنوان بخشنده مورد علاقه خود عمل می کند ، زیرا آنها با خوشحالی هدیه را قبول می کنند ، بدون اینکه فکر کنند دقیقاً از چه چیزی تشکیل شده است. "مرد من ممکن است به اندازه کافی خوش تیپ و باهوش نباشد ، اما مطمئناً در این صورت ، من خودم را در جمع با او نشان نمی دهم …"
نوع پنجم - "گل داودی"
"گل داوودی" لیست همسران تقلب را می بندد. این نسخه زنانه کازانوا است. او بسیار مناسب ، اقتصادی و خانه دار است. شوهر آراسته است ، والدین سالم هستند ، بچه ها در اردوگاه هستند. بدنبال "اوقات فراغت" است که می توانید آن را به خود اختصاص دهید. "گل داودی" ناگهان متوجه می شود که ، در میان چیزهای دیگر ، او نیز یک زن است. و بعد از بیدار شدن رنجش "اپی فانی" به نظر می رسد که همان شوهر "آراسته" مدتهاست که این موضوع را فراموش کرده است. سپس ، پس از ساعت ها مکالمه با بهترین دوست او ، روزنامه ای از تبلیغات خریداری می شود و شماره تلفن شخصی با انگشتان لرزان شماره گیری می شود. تقریباً به صورت تصادفی سپس "گل داودی" شروع به عذاب وجدان می کند (چگونه او ، یک همسر نمونه ، می تواند شوهرش را تقلب کند؟). و همچنین - تجربه یک میل رنج آور برای اعتراف به همه چیز به همسرتان. اما ، سرانجام ، آرام خواهد شد. "من فکر می کنم او یک معشوقه نیز دارد ، اما این خیلی آزارم نمی دهد …"