فرزندپروری به عنوان یک پدیده روانشناختی

فهرست مطالب:

فرزندپروری به عنوان یک پدیده روانشناختی
فرزندپروری به عنوان یک پدیده روانشناختی

تصویری: فرزندپروری به عنوان یک پدیده روانشناختی

تصویری: فرزندپروری به عنوان یک پدیده روانشناختی
تصویری: 5 سبک فرزندپروری و تأثیر آنها بر زندگی 2024, دسامبر
Anonim

دست بالا گرفتن نقش والدین در شکل گیری شخصیت کودک دشوار است. تربیت فرزند دختر یا پسر ، ایجاد مهارت های سلف سرویس و همچنین سیستم ارزش های پذیرفته شده در خانواده ، پدر و مادر تا حد زیادی شخصیت کودک ، عادات ، آداب و رفتار او نسبت به دیگران را شکل می دهند.

فرزندپروری به عنوان یک پدیده روانشناختی
فرزندپروری به عنوان یک پدیده روانشناختی

دستورالعمل ها

مرحله 1

مراقبت از فرزندان ، تربیت او ، گرما ، مراقبت ، توجه به او ، والدین نیز بر خود تأثیر می گذارند. بنابراین ، فرزندپروری نوعی پدیده روانشناختی است. پدر و مادر بزرگتر ، باتجربه تر از فرزندشان هستند (مخصوصاً وقتی که او هنوز کوچک ، کاملاً درمانده و بی دفاع است). بنابراین ، والدین تمایل غریزی دارند که از کودک خود محافظت کنند ، از او مراقبت کنند ، او را از مشکلات ، خطرات ، آموزش و تعلیم محافظت کنند. رفتار آنها غالباً یکسان است ، حتی وقتی کودک بزرگسال شده و قادر است از خودش مراقبت کند. آنها فقط فکر می کنند که علی رغم سن و تجربه زندگی ، ممکن است فرزندشان زمین گیر شود.

گام 2

از ویژگیهای مهم والدین از نظر روانشناسی احساس مسئولیت است. وقتی نوزادی در خانواده ظاهر می شود ، پدر و مادر همراه با شادی زیاد ، همان مسئولیت بزرگ را احساس می کنند. پس از همه ، اکنون به آنها بستگی دارد که کودک نه تنها به عنوان یک فرد سالم ، خوش اخلاق ، باهوش رشد کند ، بلکه به یک شهروند شایسته کشورش تبدیل شود ، و یک عضو مفید جامعه باشد.

مرحله 3

والدین همچنین در تقویت روابط زناشویی نقش زیادی دارند ، می توانند انگیزه جدیدی به احساسات بین زن و شوهر بدهند. همسران به خاطر خوشبختی بی نظیر پدر و مادری از یکدیگر سپاسگزارند. اولین لبخند کودک (البته هنوز بیهوش) ، اولین تلاش های مردد او برای گرفتن یک اسباب بازی ، خزیدن و غلت زدن - همه اینها باعث می شود که آنها نه تنها حساسیت و احساسات داشته باشند ، بلکه باعث غرور غریزی این فکر شوند: "این فرزند ماست!"

مرحله 4

حضور کودک در خانواده والدین را نظم می بخشد ، آنها را آگاهانه مایل می کند که نیازهای خود را در جهت منافع کودک محدود کنند. وقتی کودک بزرگ می شود و شروع می کند ، مانند یک اسفنج ، هر آنچه را که در حلقه خانواده می بیند و می شنود "جذب" می کند ، واقعیت حضور او تأثیر نظم و انضباطی دارد. والدین مجبور می شوند که خود ، عملکرد و گفتار خود را به دقت کنترل کنند تا الگوی بدی برای پسر یا دختر خود قرار ندهند. از نظر روانشناسی ، این یک روش آموزشی بسیار مثر است.

مرحله 5

سرانجام ، از نظر روانشناختی برای والدینی که می دانند آنها ، مانند همه موجودات زنده ، مهلت خود را دارند ، راحت تر است که در صورت داشتن فرزند - ادامه زندگی خود در این زمین - با ایده مرگ قریب الوقوع کنار بیایند. آنها درک می کنند که کودک آنها را در سنین پیری رها نخواهد کرد ، حمایت می کند ، همانطور که از او در حالی که هنوز کوچک بود حمایت می کردند.

توصیه شده: