طلاق ، یا بهتر بگوییم انحلال قانونی ازدواج ، یک پدیده اجتماعی و نقطه مقابل ازدواج است. هنگام تجزیه و تحلیل دلایل طلاق ، شما باید قبل از هر چیز به مشکلات موجود در ازدواج بپردازید. تجزیه و تحلیل موفقیت آمیز درک صحیحی از ماهیت طلاق و همچنین جایگاه آن در میان سایر پدیده های اجتماعی را فرض می کند.
درباره ماهیت طلاق به عنوان یک پدیده اجتماعی
جامعه می تواند از موقعیت های مختلف - اقتصادی ، حقوقی ، عقیدتی و … بر ازدواج تأثیر بگذارد. با این حال ، تأثیر در ازدواج تنها درصورتی توصیه می شود که روندهای عمومی رشد خانواده ، علل درگیری ، جهت گیری ارزشی اعضای خانواده و غیره شناخته شود.
طلاق اغلب به عنوان نوعی شر اجتماعی تلقی می شود. این نگرش موجه است ، زیرا جامعه به ثبات روابط خانوادگی علاقه مند است. به لطف خانواده های مستحکم ، تعدادی از مشکلات حل شده است - تربیت فرزندان ، یافتن کار ، مسکن و غیره. بر این اساس ، نگرش عمومی جامعه نسبت به طلاق باید منفی باشد.
در همان زمان ، ممکن است طلاق در مواردی که روابط بین همسران به شدت غیر دوستانه شود ، لازم باشد. اگر طلاق غیرممکن باشد ، جامعه مجبور است ایمنی و سلامتی همه اعضای خانواده را تنظیم کند ، که این همیشه ممکن نیست. علاوه بر این ، ازدواج به درخواست شخصی همسران انجام می شود و روابط آنها در روند زندگی مشترک ممکن است تغییراتی بدتر داشته باشد. جامعه علاقه مند به روابط آرام و برابر در خانواده است ، زیرا سلامت روحی و جسمی هر فرد به آنها بستگی دارد. و اگر ازدواج مانع چنین سلامتی شود ، فسخ آن کاملاً منطقی است. با این حال ، تقویت روابط خانوادگی یکی از اهداف اصلی یک جامعه سالم است. یک خانواده سالم به شما امکان می دهد کودکان سالم را به تمام معنا تربیت کنید ، که به نوبه خود بر همه ساختارهای اجتماعی تأثیر مفیدی دارد.
دلایل طلاق
دلایل زیادی برای طلاق وجود دارد و اغلب آنها فقط عدم امکان ادامه حیات افراد به عنوان یک خانواده را تأیید می کنند.
یکی از دلایل ناتوانی در بچه دار شدن است. از این نظر ، ارزیابی اجتماعی از طلاق به سختی می تواند منفی باشد ، زیرا جامعه علاقه مند به تولد و پرورش فرزندان سالم است.
بیماری روانی ، غیبت ناشناخته طولانی مدت ، حبس طولانی - این دلایل نیز باعث درک می شود. در هر یک از این موارد ، طلاق توجیه پذیر است ، زیرا خانواده در واقع وجود ندارد. چنین دلیلی برای انحلال ازدواج ، به عنوان "با شخصیت ها موافق نبود" ، نیز مهم است. او می تواند تفسیرهای زیادی داشته باشد - شروع با زنای محصنه و پایان دادن به علایق تغییر یافته ، که باعث می شود همسران در کنار هم احساس راحتی نکنند. چرا خانواده از هم پاشیده می شود ، آیا می توان ازدواج را نجات داد و آیا حفظ آن منطقی است - در هر مورد باید به طور جداگانه تصمیم گیری شود. به عبارت دیگر ، بسیاری از دلایل طلاق به نفع همسران و منافع کل جامعه است.