چرا این اتفاق می افتد که یک مرد آماده حمل یک زن در آغوش خود باشد ، به او هدایای گران قیمت بدهد ، هر یک از هوی و هوس های او را برآورده کند ، به محض این که لب هایش کمی پف کند ، و دیگری باقی مانده است تا با این واقعیت کنار بیاید که شوهرش توجه نشان نمی دهد ، فقط به خودش فکر می کند و به سرزنش های او پاسخ نمی دهد؟ در نگاه اول ، این در مورد عشق است. اما در حقیقت ، یک راز زنانه در اینجا وجود دارد.
دستورالعمل ها
مرحله 1
مهم نیست که آنها چه کلمات زیبایی در مورد عشق می گویند ، قاعدتاً رابطه زن و مرد یک جنگ واقعی جنسیت است. از نظر ظاهری ، روابط معمولاً مانند عشق به نظر می رسند ، اما اگر عمیق تر به نظر برسید ، این یک مبارزه واقعی برای کسب قدرت است. در مورد مردان ، تمایل به انقیاد زن سابقه طولانی دارد. از بسیاری جهات ، این امر با پدرسالاری تسهیل می شد ، در آن مرد می توانست با كمك قدرت ، وابستگی مادی ، كنترل و در بدترین حالت - با كمك نیروی جسمی بی رحم ، زن را مقهور خود كند. تمام این روش ها با هدف ایجاد احساس ترس در زن بود. "اگر می خواهید شخصی را مقهور خود کنید - به او احساس ترس دهید" (پائولو کوئلیو). این استراتژی کنترل مرد بر یک زن است.
گام 2
استراتژی و تاکتیک های زنان در مدیریت یک مرد کاملاً متفاوت است. اگرچه طبیعت به مرد نیرو داده است ، اما او به زن حیله گری ("خرد زنانه") داده است. بیایید همین داستان را بگیریم. تاریخ توسط مردان - پادشاهان ، ژنرال ها ، شخصیت های عمومی و غیره ایجاد شده است. اما تقریباً در پشت هرکدام از آنها یک زن وجود داشت. به هر حال ، فرانسوی ها یک ضرب المثل معروف در این مورد دارند - "cherche la femme" ("به دنبال یک زن"). و در زبان روسی یک ضرب المثل وجود دارد: "یک مرد یک سر است ، یک زن یک گردن ، جایی که گردن می چرخد ، سر به آنجا نگاه می کند." مادربزرگهای بزرگ ما چیزهای زیادی در مورد مدیریت یک مرد می دانستند. آنها از نظر زنانه حیله گر (عاقل) بودند تا درک کنند: بهترین مدیریت ، مدیریت پنهانی است. زیرا "مرد حکومت می کند ، و زن سلطنت می کند". بله ، حداقل کلئوپاترا را به خاطر بسپارید - کسی که ، و او می دانست چگونه مردان را با کمک جذابیت های زنانه و حیله گری خود کنترل کند.
مرحله 3
مردان زنان را بسیار دست کم می گرفتند و آنها را "جنس ضعیف تر" می دانستند. و زنان از زمان های بسیار قدیم از "ضعف" خود به عنوان م manipثرترین دستکاری استفاده می کردند ، به همین دلیل است که آنها می گویند: "قدرت زن در ضعف اوست." یک نمونه معمولی: یک زن با اشک می تواند بیش از جیغ زدن ، سرزنش و اقناع به موفقیت برسد. یک مرد تحمل اشک ندارد ، او به یک زن ترحم می کند - و بنابراین او آنچه را که می خواست انجام داد. درست است که این روش "مادربزرگ" حداقل 3 اشکال دارد: اولاً ، این روش نمی تواند خیلی وقتها استفاده شود ، ثانیا ، این برای همه مردان جواب نمی دهد ، و سوم ، دیر یا زود او به راحتی از آن خسته خواهد شد.
مرحله 4
اما روش دیگری برای مقهور شدن یک مرد وجود دارد. این مورد توسط علاقه مندی ها ، مجلسی ها ، زیبایی ها و زنانه استفاده شد. این روش این است که عاشق خود شوید ، اما عاشق خود نشوید. یک مرد عاشق ، آماده دیوانگی است ، اما او سر خود را "هوشیار" نگه می دارد و از آن استفاده می کند: به عنوان مثال ، با خودش ازدواج می کند یا خود را با هدایای گران قیمت "طلاق" می دهد که باید قدرت عشق او را ثابت کند ، که در آن او "نمی کند" ایمان داشتن". و برای اینکه عشق یک مرد به مدت طولانی ادامه یابد (به هر حال ، همانطور که می دانید ، مردان چند همسری و متزلزل هستند) ، زیبایی موذی تحسین او را تحریک کرد. به عنوان مثال ، امروز او او را دوست دارد ، و در چند روز او سرد و غیرقابل دسترسی است. او جایزه ای است که یک مرد باید برنده شود. و از آنجا که یک مرد ذاتاً یک شکارچی قمار است ، می خواهد برنده شود و بارها و بارها توجه او را جلب می کند.
مرحله 5
یکی دیگر از سلاح های قدرتمند زن در کنترل یک مرد ، ایجاد علاقه و اغوا است. بیهوده نیست که همه مجلات زنان توصیه می کنند که همیشه متفاوت باشند ، یک مرد را غافلگیر کنند ، او را اغوا کنند. واقعیت این است که یک مرد باید منافع داشته باشد تا او تسلیم یک زن شود. زیرا هرکسی که علاقه بیشتری به رابطه داشته باشد فرومایه است. به همین دلیل است که یک مرد در ابتدای رابطه بسیار "قابل انعطاف" است. وقتی مرد به خواسته خود برسد علاقه او از بین می رود.بنابراین ، گفته می شود که "زن باید برای یک مرد رمز و راز باشد". همیشه باید چیزی در آن حل نشده باشد که علاقه او را بارها و بارها برانگیزد.
مرحله 6
بنابراین ، از قدیم الایام ، زنان به طور پنهانی مردان را دستکاری می کردند. به عنوان مثال ، آنها می دانستند که یک مرد اگر خودش بخواهد آنچه را که می خواهد انجام می دهد و فکر می کند این تصمیم خود او است. برای انجام این کار ، باید انگیزه ایجاد کنید (به یاد داشته باشید "جایی که گردن می چرخد ، سر به آنجا نگاه می کند").
مرحله 7
به طور کلی ، روش های زیادی برای کنترل یک مرد وجود دارد - از تکنیک های NLP گرفته تا "عوضی ها" مختلف. اما باید بگویم که مدیریت یک مرد (و همچنین یک زن) یک شمشیر دو لبه است. زیرا آنجا که برنده شوید ، در آنجا بازنده خواهید شد. آیا دستکاری ارزش این را دارد که در تمام زندگی خود بازی "چه کسی را تسلیم کند" انجام دهد؟ یا شاید ما فقط باید همدیگر را دوست داشته باشیم ، تسلیم یکدیگر شویم و از هم مراقبت کنیم و بازی کودکی به نام "نبرد جنسیت" را انجام ندهیم؟