هفت سال مرحله مهمی در زندگی کودک است. دوران کودکی پیش دبستانی به پایان می رسد ، مدرسه ای در پیش است ، حقوق و مسئولیت های جدید ، دوستان و سرگرمی های جدید. مادر و بابا هنوز افراد اصلی زندگی او هستند ، اما نظر آنها به تدریج از تنها نظر واقعی کودک متوقف می شود. از طرف دیگر ، والدین گاهی اوقات به سادگی متوجه نمی شوند.
آیا اجبار ضروری است؟
مدتهاست که ثابت شده است که روشهای قدرت در آموزش و پرورش بی تأثیر هستند ، حتی اگر صحبت از تنبیه بدنی نباشد ، بلکه در مورد فشار روانی باشد. کودک پیش دبستانی جوان هنوز هم می تواند با این واقعیت کنار بیاید که مجبور به انجام کاری برخلاف میل خود شود. والدین قدرت کافی برای شکستن مقاومت او را دارند. اگر این اقدام اجباری باشد و بندرت مورد استفاده قرار گیرد (به عنوان مثال ، فقط در مواردی که کودک نیاز به معالجه و یا سریعاً از خطر خارج شود) ، اتفاق بدی رخ نخواهد داد. فشار مداوم منجر به این واقعیت خواهد شد که کودک شایان ستایش کاملاً بدون ابتکار به موجودی شکسته شده توسط زندگی تبدیل خواهد شد.
گزینه مخالف نیز ممکن است - یک شخصیت قوی شکل می گیرد ، توانایی مقاومت در برابر هر موقعیت زندگی را دارد ، اما والدین هیچ نقشی در زندگی او ندارند. کودک هفت ساله از قبل قدرت کافی برای مقاومت در برابر فشار مداوم بزرگسالان را دارد. نافرمانی یکی از واضح ترین و فعال ترین اشکال چنین مقاومتی است.
چگونه از نافرمانی جلوگیری کنیم
کودک وقتی والدین بیش از حد از او محافظت می کنند مقاومت می کند ، اجازه نمی دهد استقلال نشان دهد. یک کودک پیش دبستانی مسن تر می تواند کارهای زیادی انجام دهد. دامنه مسئولیتهای مداوم وی را مشخص کنید. شاید او قبلاً به یک حلقه ، یک مدرسه ورزشی یا یک استودیوی آموزش زیبایی رفته باشد. وظیفه شما این است که شرایطی را برای آموزش او فراهم کنید و به موقع او را به درس و آموزش بفرستید. برای انجام تکالیف ، او باید قبلاً مسئول خودش باشد. البته ، شما باید کنترل کنید ، اما این کار را با احتیاط انجام دهید.
کودک علاوه بر آموزشی ، باید کارهای منزل را نیز داشته باشد. تمیز کردن قفس قناری ، آبیاری گل ها ، جاروبرقی فرش اتاق ، مرتب کردن تخت گل خود در این کشور - لیست کاملاً کامل نیست. کودک باید احساس کند که در حال حاضر بزرگ است ، که می تواند کارهایی را انجام دهد که برای دیگران مهم است. ممکن است اتفاق بیفتد که کودک پیش دبستانی بزرگتر کاری را فراموش کند. لازم نیست او را مجبور نکنید ، بلکه یادآوری کنید که دیگران از بی عملی او رنج برده اند: قناری ممکن است بمیرد ، گلها پژمرده می شوند و بهتر است با پای خالی روی فرش راه نروید.
کودک نیز دارای روحیه است
تقریباً هر شخصی لحظاتی را سپری می کند که همه چیز از دست او می افتد. کودکان نیز چنین لحظاتی را سپری می کنند. درک این نکته برای والدین مهم است. شاید کودک با بهترین دوست یا معلم خود درگیر شده باشد ، شاید او اسباب بازی مورد علاقه خود را از دست داده یا بهترین کتاب توسط سگ خورده باشد. ممکن است مشکلات او برای شما چیزهای جزیی به نظر برسد ، اما برای یک کودک دبستانی یا دبیرستان ، چنین مشکلاتی بسیار جدی است. در این مورد صحبت کنید ، همدردی کنید ، نحوه رفتار را راهنمایی کنید ، زیرا نظر شما هنوز برای او بسیار مهم است.
مذاکره را یاد بگیرید
در خانواده هایی که رابطه اعتماد بین بزرگسالان و کودکان برقرار شده است ، معمولاً مشکلات اطاعت پیش نمی آید. به سادگی به ذهن کودک خطور نمی کند که می توان کاری خلاف او انجام داد ، زیرا همه مسائل با او در یک سطح مساوی بحث می شود ، نظر او در نظر گرفته می شود ، والدین از او مشاوره می خواهند. عمل به توافقات و وعده ها مهم است. كودك هفت ساله كاملاً آنچه را كه قول داده و آنچه را كه به او وعده داده شده است به خاطر مي آورد. او که فریب انتظارات خود را خورده است ، دیگر ادراک کلمات یک بزرگسال را متوقف می کند و علی رغم همه کارها ، همه کارها را انجام می دهد.