داستان افسانه ای در مورد Kolobok چه چیزی را به کودکان می آموزد؟

فهرست مطالب:

داستان افسانه ای در مورد Kolobok چه چیزی را به کودکان می آموزد؟
داستان افسانه ای در مورد Kolobok چه چیزی را به کودکان می آموزد؟

تصویری: داستان افسانه ای در مورد Kolobok چه چیزی را به کودکان می آموزد؟

تصویری: داستان افسانه ای در مورد Kolobok چه چیزی را به کودکان می آموزد؟
تصویری: قصه خوانی کودکان: داستان درخت پول 2024, نوامبر
Anonim

افسانه ها همیشه یک معنی پنهان دارند. کودکان اخلاق را دوست ندارند ، بنابراین از طریق داستان ها است که می توان چیز مهمی را به آنها منتقل کرد. در داستان کلوبوک ، چندین تز مهم وجود دارد که برای کودک روشن است.

داستان افسانه ای در مورد Kolobok چه چیزی را به کودکان می آموزد؟
داستان افسانه ای در مورد Kolobok چه چیزی را به کودکان می آموزد؟

خوب و بد

اساسی ترین مفهومی که هر افسانه ای آشکار می کند این است که خیر و شر چیست. در داستان Kolobok ، شما بلافاصله می توانید بفهمید که چه کسی قهرمان خوب است و چه کسی نیست. پدربزرگ و مادربزرگ مانند پیرمردهای خسته ضعیف که تمایل زیادی به بچه دار شدن دارند به نظر می رسند. در آنها می توانید مجموع والدین دلسوز را مشاهده کنید. کولوبوک به عنوان یک قهرمان مثبت عمل می کند ، زیرا شخصیت اصلی است ، البته با کمبودهای خودش. اما حیوانات از جنگل بلافاصله خود را به عنوان دشمن مستقیم نشان می دهند. آنها بلافاصله تمایل خود را برای آسیب رساندن به کولوبوک اعلام می کنند. بنابراین ، این داستان به کودکان می آموزد که بین مفاهیم خوب و بد تفاوت قائل شوند.

غلبه بر موانع

در داستان از همان ابتدا مشخص است که کولوبوک شجاع است. او از سختی ها نمی ترسد. وقتی آنها را در راه می بیند ، گم نمی شود ، بلکه آهنگی را می خواند که به او کمک می کند. این داستان نشان می دهد که حتی در یک موقعیت استرس زا نیازی به از دست دادن کنترل خود نیست.

پرهیز از دردسر

مرد شیرینی زنجفیلی وقتی برای نجات حیوانات ترانه می خواند حیله گر است. در اینجا می بینید که بهتر است با کمک زیرکی از چیزهای بد اجتناب کنید تا اینکه خود را لرزانید و در دام بیندازید. کولوبوک با دیدن حریفی که بسیار قدرتمندتر و بزرگتر است ، با برتری در سرعت فرار می کند. این درسی است که اگر کودکان در خیابان با خطری روبرو شوند می تواند برای آنها مفید باشد.

نافرمانی

پایان داستان گواهی می دهد که ایده قهرمان داستان برای ترک خانه ناموفق بود. تمایل وی به خارج شدن از مراقبت از والدین فقط به این واقعیت منجر شد که وی دچار مشکل شده است. داستان Kolobok انگیزه های غلط رفتار را برای کودکان آشکار می کند. اگر او نزد مادربزرگ و مادربزرگ خود می ماند ، همه چیز طور دیگری رقم می خورد. راحتی و عشق برای او فراهم شده بود ، اما او عدم اطمینان و ماجراجویی را ترجیح داد ، که منفی شد. از طرف دیگر ، همه چیز با نظارت مادربزرگ و پدربزرگ اتفاق افتاد. در حال حاضر این درسی است که داستان افسانه ای به والدینی می آموزد که ممکن است از شوخی بچه ها مطلع نشوند.

حیله گر

شخصیت های داستان پریا رفتار متفاوتی دارند. روباه تصویری جمعی از شر در کسوت خیر است. حیله روباه شبیه ریا است. او کلوبوک را فریب می دهد تا باور کند به زیبایی او علاقه دارد. چاپلوسی به او یک مزیت می دهد و به او کمک می کند تا به هدف خود برسد ، یعنی قربانی را بخورد. داستان Kolobok به کودکان می آموزد که تعارف دروغ می تواند دردسر ساز شود. واژه ها همیشه درست نیستند و کسانی که دوست به حساب می آمدند می توانند دشمنانی وحشتناک باشند. اعتماد به افراد غریبه و ناآشنا می تواند فاجعه بار باشد. بهتر است این درس را از یک افسانه یاد بگیریم تا اینکه از روی تجربه شخصی با آن روبرو شویم.

توصیه شده: