چگونه کودکان بزرگتر را متقاعد کنیم که از اشتباهات والدین خود درس بگیرند

فهرست مطالب:

چگونه کودکان بزرگتر را متقاعد کنیم که از اشتباهات والدین خود درس بگیرند
چگونه کودکان بزرگتر را متقاعد کنیم که از اشتباهات والدین خود درس بگیرند

تصویری: چگونه کودکان بزرگتر را متقاعد کنیم که از اشتباهات والدین خود درس بگیرند

تصویری: چگونه کودکان بزرگتر را متقاعد کنیم که از اشتباهات والدین خود درس بگیرند
تصویری: دکتر هلاکویی - چگونه با فرزندانمان رفتار کنیم تا از مشکلاتشان آگاه شویم 2024, نوامبر
Anonim

اقناع نوجوان در انجام کاری امری غیرممکن است. در این سن ، کودکان خود را برای تصمیم گیری جدی به اندازه کافی بزرگ می دانند. برای اینکه کودک اشتباهات والدین خود را تکرار نکند ، آنها باید بهترین دوستان او شوند و شرایط را بر اساس تجربه زندگی توضیح دهند.

چگونه کودکان بزرگتر را متقاعد کنیم که از اشتباهات والدین خود درس بگیرند
چگونه کودکان بزرگتر را متقاعد کنیم که از اشتباهات والدین خود درس بگیرند

اعتماد اعتماد

باید بین نوجوانان و والدین آنها اعتماد و درک متقابل مطلق وجود داشته باشد ، فقط در این صورت کودکان مشکلات خود را در میان می گذارند و به نصایح گوش می دهند. اغلب اوقات شرایطی پیش می آید که بزرگسالان می بینند فرزندشان اشتباهاتی مرتکب می شود که زمانی برای او خاص بوده است. برای محافظت از یک نوجوان در برابر مشکلات احتمالی ، بزرگسالان بیش از حد مداوم رفتار می کنند ، عقاید خود را تحمیل می کنند ، سعی می کنند دستکاری کنند ، تهدید به برداشتن پول جیب می کنند ، و غیره در واقع ، این رویکرد اساساً غلط است ، زیرا در دوران نوجوانی ، کودکان واکنش بسیار تندی نسبت به انتقاد و نقض حقوق خود نشان می دهند. برای کمک به کودکی که روی همان چنگک پا نگذارد ، والدین قبل از هر چیز باید برای او دوست شوند که نظر خودش را بشنود. معمولاً یک رابطه قابل اعتماد بین والدین و فرزندان در سنین پایین شکل می گیرد ، اگر بنیان آنها به موقع "ریخته نشود" ، یک نوجوان هرگز رازها و تجربیات خود را با بزرگسالان در میان نمی گذارد.

برای اینکه کودک از کودکی یاد بگیرد به والدینش اعتماد کند ، باید تا آنجا که ممکن است با او باشید ، با دوستانش ارتباط برقرار کنید و حتی یک لحظه مهم از زندگی خود را از دست ندهید.

مکالمه را از کجا شروع کنیم؟

هنگام تلاش برای هشدار به کودک در مورد مشکلات احتمالی ، والدین نباید مکالمه را با منفی شروع کنند. به عنوان مثال ، اگر یک نوجوان نمی خواهد به دانشگاه برود ، نباید بگویید که در زندگی به چیزی نمی رسد و مانند پدرش یک ناکام خواهد بود. در این حالت بهتر است تأکید کنیم که زمانی والدین با امتناع از تحصیلات عالیه اشتباه کردند و این امر برای آنها در زندگی بسیار مفید خواهد بود. برای اینکه بی اساس نباشد ، می توان موارد مختلفی را مثال زد ، به عنوان مثال ، عدم پذیرش کارفرمایان به دلیل نداشتن مدرک دیپلم ، عدم امکان رشد شغلی و غیره. ذکر این نکته نیز مهم است که بزرگسالان ، با تجربه تلخ ، در صورت امکان برگرداندن ساعت ، قطعاً به دانشگاه می روند.

گفتگو با نوجوان نباید مبتنی بر پرخاشگری و سرزنش باشد. بزرگسالان باید با درایت به اشتباهات وی اشاره کرده و نسبت به عواقب احتمالی آن هشدار دهند.

اشتباهات رایج

والدین که می خواهند یک نوجوان را نسبت به اشتباهات خود هشدار دهند ، غالباً فراموش می کنند که او دیگر کوچک نیست و باید به طور مستقل تصمیمات سرنوشت ساز اتخاذ کند. بزرگسالان مجبور به اقناع نیستند ، آنها فقط می توانند توصیه کنند ، هشدار دهند ، اما در چرخش وقایع دخالت نکنند ، البته اگر ما در مورد سلامتی کودک صحبت نکنیم. فرد نه تنها باید از غریبه ها بلکه از اشتباهات خود نیز درس بگیرد ، در غیر این صورت با جهان خارج سازگار نخواهد شد. فقط با دادن فرصت انتخاب کامل به کودک ، والدین می توانند او را برای بزرگسالی آماده کنند.

توصیه شده: