زندگی مشترک فقط یک رابطه شخصی نیست. هر کس یک شغل ، یک سرگرمی ، ایده های مختلف در مورد اوقات فراغت دارد. گاهی اوقات به نظر می رسد که کار تمام وقت و تلاش را "می خورد". چگونه زندگی شخصی و کار را با هم ترکیب کنیم؟
اگر به دلیل اینکه کار در زندگی شخصی ما تداخل ایجاد می کند یا بالعکس احساس ناراحتی می کنیم ، در زندگی شخصی ما مشکلی وجود دارد. اگر به نظر شما شریک زندگی شما مانع برقراری یک زندگی شخصی تمام عیار می شود ، این به این معنی نیست که او شغل بدی دارد و دلیل آن هم نیست.
آیا کم توجهی دارید؟ به نظر می رسد شریک زندگی شما وقت و انرژی زیادی را برای کار اختصاص داده است؟ به دنبال برتری در زندگی او ، شما به یک دیوار از تحریک کسل کننده و سو mis تفاهم مواجه می شوید؟ به رفتار خود نگاهی دقیق بیندازید ، نه به کار او. شاید رابطه شما نیاز به یک اصلاح اساسی داشته باشد.
به ظاهر و محتوای داخلی خود توجه کنید. گاهی اوقات اتفاق می افتد که ما توجه خود را طلب می کنیم ، کاملاً جذابیت خود - چه خارجی و چه داخلی - را فراموش می کنیم.
با این سوال شروع کنید: عزیزم از رابطه شخصی چه چیزی می گیرد؟ آیا من یک محاوره جالب هستم؟ آیا عزیز من از گرما ، مشارکت ، مراقبت کافی برخوردار است؟
اگر شریک زندگی در کنار شما راحت نیست ، اگر احساس نمی کند در برابر حملات خانگی ، ادعاها محافظت می شود و زندگی روزمره در حال فروپاشی قادر به عصبانیت هر کسی است ، در این واقعیت که یک شخص "بی سر و صدا" به کار خود می رود هیچ چیز تعجب آور نیست ، نه گاهی اوقات مردم فقط از این طریق از درگیری دور می شوند ، در حالی که وقت خود را پشت میز کار نمی گذارند ، در انبوهی از مسائل کاری پنهان می شوند. به عبارت دیگر ، آنها همه کارها را انجام می دهند تا دیگر به محیط ناخوشایند برنگردند.
از طرف دیگر ، در برابر وسوسه دیر ماندن در محل کار فقط برای جلب رضایت رئیس یا به سادگی از سکون و عادت "پایان دادن به آن" مقاومت کنید. به این فکر کنید که کدام یک برای شما مهمتر است: اضافه کاری یا روحیه خوب یک عزیز؟ روابط انسانی دقیقاً به دلیل عادت بیش از حد در کار کردن ، به زمان احتیاج دارد که گاهی کافی نیست. شما هنوز نمی توانید کل پول را بدست آورید و هیچ موفقیت تولیدی نمی تواند جایگزین ارتباط با عزیزان شود. در چنین مواردی بهتر است به "میانگین طلایی" پایبند باشید ، وعده های داده شده در خانه را بخاطر بسپارید و از اهمیت کار در زندگی خود غلو نکنید.
در این شرایط ، زندگی مشترک مشترک خطر تبدیل شدن به وجود مکانیکی دو تنهایی در زیر یک سقف را دارد. این نمی تواند برای همیشه ادامه داشته باشد ، دیر یا زود تنهایی با کسی پر می شود. شرایطی که کار تمام زندگی شما را به خود اختصاص می دهد خطرناک است زیرا ممکن است شخص دیگری "در افق" ظاهر شود که می تواند به همسر روح شما عشق و مراقبت ، درک و زندگی تثبیت شده ، استراحت خوب و ارتباطات جالب را ارائه دهد. اگر نمی خواهید شریک زندگی شما فضای شخصی شما را با شخص دیگری تقسیم کند ، از خودتان شروع کنید ، این س askال را از خود بپرسید: آیا خودتان به اندازه کافی وقت و عشق را به عزیزانتان اختصاص می دهید؟
اگر کار مانع نظم بخشیدن به امور با همسرتان شد و شما می خواهید فضای خانه را به سمت بهتر تغییر دهید ، از خود شروع کنید. سعی کنید شریک زندگی خود را با شکایت و سرزنش آزار ندهید ، وقت خود را اختصاص دهید تا شخصی را که دوست دارید در خانه بودن لذت ببرد. فضای خانه باید راحت و مطلوب باشد. این امر در مورد همه موارد صدق می کند: نظافت در آپارتمان ، و غذاهای کاملاً خوشمزه و نبود مواد تحریک کننده که می توانند تعادل را برهم بزنند و خیرخواهی. سپس نیمی از شما با اطمینان کامل که در خانه دنج و خوب است ، از محل کار به خانه پرواز می کند. اما این بدان معنا نیست که همه کارهای خانه باید شانه خالی شود. شریک زندگی باید مطمئن باشد که بدون او قادر به حل بسیاری از مشکلات در خانه نخواهید بود. این احساس نیاز و مسئولیت پذیری را افزایش می دهد.
اوقات فراغت را فراموش نکنید. آخر هفته خود را به کارهای بی پایان در خانه تبدیل نکنید.شاید پیاده روی در طبیعت ، بازدید از دوستان ، بازدید از تئاتر ، نمایشگاه مد ، گردش در شهر یا یک شام عاشقانه برای دو نفر ، باعث ایجاد طراوت ، روشنایی ، لذت در روابط شخصی شما شود.
با هم صحبت کنید برداشت های خود را به اشتراک بگذارید ، اطلاعات را تبادل کنید. سعی کنید هیچ موضوعی از مکالمه را به یک رابطه شخصی تبدیل نکنید. مردم وقتی یکدیگر را یاد می گیرند ، درباره برنامه های آینده بحث می کنند ، افکار جالبی درباره دنیای اطرافشان بیان می کنند ، به یکدیگر علاقه مند می شوند. نباید به احساسات خود بپردازید ، به سرعت خسته کننده می شود. پر کردن تمام وقت و توجه فقط با روابط شخصی ، اشتیاق ، مسابقه های طوفانی و تقاضای توجه استثنایی حداقل غیر منطقی است.
علاوه بر روابط کاری و شخصی ، هر شخصی باید زمانی را داشته باشد که بتواند به خودش اختصاص دهد: فکر کردن ، تأمل کردن ، نظم و ترتیب امور در افکار و احساسات ، انجام بازی آنلاین مورد علاقه خود ، خواندن کتاب ، سکوت ، تعادل درونی ، در صلح باشید ، انرژی زندگی را جمع کنید. اگر چنین "شکاف" ای بین روابط کاری و شخصی وجود نداشته باشد ، دیر یا زود ممکن است فرد از بین برود و درگیری اجتناب ناپذیر شود.
بین زن و شوهر - غیر از تخت و بورچر - هنوز هم باید چیز دیگری وجود داشته باشد: کارهای مشترک ، سرگرمی ها ، ایجاد مشترک وقتی زندگی شخصی و کار در یک بطری باشد خوب است. وقتی مردم با یک فعالیت مشترک متحد شوند. سپس س questionsالات "کار یا زندگی شخصی" بوجود نمی آیند - زندگی شخصی به کار تبدیل می شود ، و کار - به زندگی شخصی تبدیل می شود. اشتباه شرکا این است که برخی تقاضای انتخاب را شروع می کنند: یا من یا کار. توجه بیشتر را مطالبه کنید. و بعد هم کار و هم زندگی شخصی فرو می ریزند …