صدای بسیار خوب - "زن نگه داشته شده" به نمونه های تاریخی و ادبی روابط نابرابر بین یک مرد ثروتمند و یک زن فقیر اشاره دارد ، که گاهی اوقات ، به دلیل شرایط ، گاهی با فریب ، به پشتیبانی کامل او تبدیل می شود.
شما نباید یک زن نگه داشته شده و یک زن انحلال را برابر کنید. یکی از زنان افسانه ای نگهدار Scheherazade بود که شاه شهریار را نه تنها مجبور به تأمین مایحتاج زندگی خود کرد ، بلکه سرانجام تمام فرزندانش را که در طول هزار و یک شب به خاطر قصه های افسانه ای به دنیا آمده بود ، شناخت.
در ژاپن این ضرب المثل وجود دارد: همسر برای خانه است ، فاحشه برای رابطه جنسی ، گیشا برای روح است. همین تعریف در مورد گیرندگان باستان و کورتسان های اروپایی نیز صادق است.
نقش یک زن نگه داشته شده همیشه توسط زن به عنوان یک نعمت درک نمی شد. به عنوان مثال ، قهرمان نمایشنامه "مرغ دریایی" اثر A. Ostrovsky ، لاریسا اوگودالووا است. پس از آنكه پاراتوف از ازدواج قانونی خود امتناع كرد ، وی پیشنهادی از بازرگان كرانوف دریافت كرد كه در آن كلمات كلیدی توصیف موقعیت زن نگهداری شده گفته شد: «شرمنده نباشید ، هیچ محكومیتی وجود نخواهد داشت. مرزهایی وجود دارد که محکومیت از آن عبور نمی کند: من می توانم چنین محتوای عظیمی را به شما ارائه دهم که شرورترین منتقدان اخلاق شخص دیگری مجبور به بستن و باز کردن تعجب دهان خود را باز کنند."
با این وجود ، معلوم شد که مرگ لاریسا رهایی از چنین سرنوشتی است ، که آخرین "تشکر" او از کاراندیشف ، که او را شلیک کرد ، گواه است.
بنا به دلایلی ، همه زنان داوطلبانه به نگهداری یک مرد نمی روند. به عنوان یک قاعده ، این محتوا قدرت کامل "خیرخواه" را بر زن به عهده می گیرد. علاوه بر این ، این قدرت او را دارد که هر وقت اشتیاق قدیمی را ترک کند. تغییر وضعیت "زن نگه داشته شده" به وضعیت همسر قانونی عملاً غیرواقعی است ، زیرا همه "پدران" دارای همسران قانونی هستند که اغلب حتی در مورد زنان همسر نیز مطلع می شوند. خوب است اگر نیکوکار ، زن نگه داشته شده را از حمایت مادی محروم نکند ، یا حداقل "آنچه را که با او آمده است" ترک نکند. اما عادت دریافت همه چیز ، چیزی جز جذابیت های جسمی و فیزیولوژیکی آنها ، روانشناسی یک زن را از بین می برد. غالباً او باید به دنبال "مالک" بعدی باشد که بعید به نظر می رسد از نظر وضعیت بالاتر از صاحب قبلی باشد.
علاوه بر این ، اگر توهم رابطه در حین نگهداری حفظ شود ، زن نمی تواند بدون از دست دادن روانشناختی رابطه را ترک کند.
در همین زمان ، مواردی وجود دارد که محتوای زن به افتخاری برای یک مرد تبدیل می شود و او تمام تلاش خود را می کند تا رابطه حداقل در قالب موجود حفظ شود.
مارکی دو پمپادور ، اما همیلتون ، ماتا هاری ، مریلین مونرو ، لیلیا بریک ، ماریا آندریوا - لیست ناقصی از زنانی که خوشبختی در آنها توسط مردان نگهداری می شود.
ما در مورد زنانی صحبت می کنیم که شخص هستند. یک مثال کلاسیک رابطه بین مرلین مونرو و رئیس جمهور آمریکا جان کنادی است. در تاریخ مثالهای کافی وجود دارد که یک زن فقط با ذهنیت و جذابیت شخصی خود باعث شده مرد مرد سر خود را از دست بدهد و هر آنچه در محدوده توانایی های او بود را به پای او بیندازد. اما حتی چنین نگرشی نیز زن را از هزینه های مرتبط با وضعیت "زن نگه داشته شده" نجات نداد. در هر صورت ، همان مرلین مونرو در شرایط بسیار مرموزی درگذشت ، که بسیاری از مورخان آن را با اطرافیان رئیس جمهور مرتبط می دانند.
به احتمال زیاد ، تا زمانی که روابط کالا و پول برقرار باشد و زن و مرد وجود داشته باشند ، افرادی نیز با حمایت مرد زندگی می کنند. اما حتی در این قالب ، یک زن می تواند روی احترام هم از طرف مردان و هم از جامعه حساب کند. برای این کار باید به خود احترام بگذارید و محاسن خود را به عنوان یک کالا در نظر نگیرید. حضور یک زن دیدنی و باهوش همیشه مرد را چاپلوس می کند و هرچه مقام وی بالاتر باشد ، زن باید ادعا کند حمایت مادی از او می شود ، غیر قابل مقایسه است.