بدون شک والدین بهترین آرزوها را برای فرزندشان دارند ، او را دوست دارند و سعی می کنند او را از همه مشکلات احتمالی محافظت کنند. عشق بی قید و شرط والدین و مراقبت از آنها کودک را خوشحال می کند. این کودکان به اندازه کافی مورد توجه قرار می گیرند تا احساس اعتماد به نفس و دوست داشتن داشته باشند.
عشق والدین به عنوان اساس آموزش
لازم به ذکر است که عشق والدین پایه و اساس رشد عاطفی کودکان است. کودکانی که محبت والدین خود را دریافت نکرده اند ، در سطح ناخودآگاه احساس ناراحتی و تنهایی می کنند.
آنها معمولاً کمتر اجتماعی ، فعال و خیرخواه هستند. آنها فاقد نمونه ای از عشق بی قید و شرط ، آنها معتقدند که عشق را باید کسب کرد. این موقعیت احتمالاً در آینده ، در زندگی بزرگسالی آنها ، به ویژه در روابط خانوادگی ، برای آنها مشکل ایجاد خواهد کرد.
کودک به شدت احساس محبت والدین بدون قید و شرط می کند: او به شناخت و تأیید اعمال خود ، پذیرش والدین با تمام کاستی ها و نقص ها نیاز دارد.
عشق والدین احساس امنیت روانی ، امنیت و آسایش می کند. چنین کودکی احساسات خود را بازتر بیان می کند ، آزاد می شود ، شکست ها و دشواری ها را به راحتی تحمل می کند و کمتر در معرض نظرات و ارزیابی های دیگران قرار می گیرد.
خطر عدم دریافت محبت والدین این است که حتی با بزرگ شدن فرد ، فراموش شدن زخم ها و کینه های روحی دریافت شده برای فرد دشوار است. او بی تفاوتی والدین ، بی توجهی و سرزنش آنها را به وضوح به یاد می آورد. در بزرگسالی ، چنین کودکانی مدل تحریف شده ای از روابط را دریافت می کنند ، زیرا حتی در کودکی به نظر می رسید که آنها از دیگران بدتر هستند.
معایب بیش از حد فرزندپروری
برعکس ، مراقبت بیش از حد والدین می تواند به کودک آسیب برساند. کودک شیرخوار بزرگ می شود: برای او دشوار است که خودش تصمیم بگیرد و مسئولیت آن را بپذیرد.
کودک بیش از حد از نظر عاطفی بسیار کندتر رشد می کند ، یادگیری استقلال برای او دشوار است و در نتیجه ، مهارت های اجتماعی لازم را کندتر می کند. غالباً ، چنین کودکی شروع به ایمان به درماندگی خود می کند ، زیرا والدین به او فرصتی برای انجام هر کاری بدون کنترل و کمک آنها نمی دهند. کودک بی قرار ، ناامن ، فاقد ابتکار عمل ، تحت فشار قرار می گیرد.
مراقبت بیش از حد والدین به کودک اجازه انتخاب و یادگیری حل و فصل شرایط جنجالی را نمی دهد. با توجه به این واقعیت که والدین مانع از یادگیری کودک برای به دست آوردن تجربه مورد نیاز او می شوند ، او خودآگاهی کاذب دارد ، یعنی ایده تحریف شده ای از خود ، توانایی های بالقوه خود ، اقدامات او. چنین کودکانی می توانند بزرگ شوند تا دمدمی مزاج ، لمس ، تحریک پذیر ، تنبل باشند.
لازم به یادآوری است که محافظت از کودک خود در برابر همه چیز در دنیا غیر ممکن است ، به هر روشی ، برای اینکه کودک با اعتماد به نفس ، هدفمند و قوی رشد کند ، او نیز به یک تجربه منفی نیاز دارد. او باید بیاموزد که چگونه در از دست دادن موقعیت ها ، درگیری ها ، در مشکلات مختلف رفتار صحیح داشته باشد. توصیه می شود به کودک مشاوره دهید ، با او صحبت کنید ، اما کاملاً همه چیز را برای او تصمیم نگیرید.