معمول است که فردی را که رفتار او به طور منفی با رفتار کلی پذیرفته شده متفاوت است ، ناکافی بنامیم. در کنار چنین فرد عجیبی می تواند ناراحت کننده و حتی ترسناک باشد.
اصالت
فردی را که در نگاه اول از جمعیت متمایز است می توان ناکافی نامید. اگر او ظاهر یا رفتاری عجیب و غریب داشته باشد که با حالت استاندارد متفاوت باشد ، دیگران ممکن است او را عجیب بدانند. هر انحراف از میانگین می تواند برای کسانی که در اطراف چنین فردی هستند نگران کننده باشد. اما مردم خصوصاً از کسانی ترسیده اند که علی رغم عجیب و غریب بودن ، کاملاً فعال نیز هستند و یا از نظر فرضی تهدیدی برای دیگران هستند.
بسته به شرایط ممکن است فردی که در یک مکان عمومی بسیار بلند صحبت می کند ، به شدت لقب می زند یا با صدای بلند می خندد ، ناکافی تلقی شود. این واقعیت که فردی بیش از دیگران به خودش اجازه می دهد می تواند برای اطرافیانش نگران کننده باشد. چنین نگرانی هایی با سوions ظن شخص در رابطه با الکل یا مسمومیت با مواد مخدر یا بیماری روانی در ارتباط است.
پرخاشگری
مطمئناً برخی افراد مشروبات الکلی و هولیگان را ناکافی می دانند. افرادی که در محل کار یا در مکانهای عمومی پرخاشگری نشان می دهند ، و از ساختن رسوائی با قدرت و اصلی دریغ نمی کنند ، شخصی می شوند و توهین می کنند ، افراد با خویشتن داری بیشتری را ترس ایجاد می کنند.
پرخاشگری لزوماً منفی نمی شود. سرگرمی بی بند و باری بدون دلیل و در آستانه هیستری همچنین می تواند زمینه ای برای شناسایی ناکافی شخص توسط دیگران شود. ابراز بیش از حد عواطف ، نامناسب و بی بند و باری ، اعم از خشم ، اشک یا خنده ، باعث طنین انداز شدن در جامعه می شود ، زیرا در هنجارهای رفتاری اجتماعی نمی گنجد.
دمدمی مزاجی
یک فرد ناکافی را می توان کسی دانست که عادت های عجیبی دارد. افرادی که در طول زندگی خود برای اکثر اعضای جامعه هیچ ارزشی نداشته اند ، مجموعه هایی را جمع آوری می کنند ، می توانند از این رو نامناسب باشند. و اگر یک سرگرمی تمام مرزها را پشت سر بگذارد و در مقیاس خود شبیه یک شیدایی باشد ، به احتمال زیاد ، همسایگان و آشنایان انگشتان خود را به معابد خود می پیچانند.
وقتی فردی به برخی ایده ها وسواس پیدا می کند و فقط با آن زندگی می کند ، ممکن است برای دیگران عجیب به نظر برسد. به عنوان مثال ، اگر فردی بدون دلیل خاصی در تمیزی استریل یا اقتصاد کل وسواس داشته باشد ، افراد دیگر او را ناکافی می دانند. یک شخص در دنیای خودش زندگی می کند و در این حالت احساس راحتی می کند. و آشنایان وی معتقدند که وی دارای اختلال روانی است و این سبک زندگی را با خصومت دنبال می کنند.
استانداردها
افراد ناکافی را می توان کسانی نامید که خود رفتاری کاملاً متفاوت دارند. در اینجا برداشت ذهنی از رفتار و گفتار افراد دیگر وجود دارد. برای برخی ، نماینده دولت دیگر از قبل ناكافی خواهد بود ، زیرا آداب و رسوم او در دنیای ایجاد شده در فرد دیگری نمی گنجد.
بنابراین ، هنگام حلق آویز کردن برچسب های دیگر ، بعضی از افراد باید فکر کنند که آیا آنها خود شخص برای کسانی مصداق رفتارهای نامناسب ناشی از تفکر ، ذهنیت یا اعمال هستند.