چرا مردان ترک می کنند: تجربه شخصی

چرا مردان ترک می کنند: تجربه شخصی
چرا مردان ترک می کنند: تجربه شخصی

تصویری: چرا مردان ترک می کنند: تجربه شخصی

تصویری: چرا مردان ترک می کنند: تجربه شخصی
تصویری: چرا زنان مردانی را که عاشق شان هستند ترک می کنند؟ 2024, نوامبر
Anonim

آشنایی تاریخ. اولین بوسه. جلسات ارتباط. اولین مورد "من دوست دارم" است. نزاع اول اشک اول. فراق طبق آمار ، نتیجه اکثر روابط عاشقانه در دوره نوجوانی غم انگیز است. دختران و پسران آغازگر گسست روابط عاشقانه می شوند ، اما به طور کلی پذیرفته شده است که جنسیت جوان برای همیشه ترک می کند و مردان دیر یا زود برمی گردند.

چرا مردان ترک می کنند: تجربه شخصی
چرا مردان ترک می کنند: تجربه شخصی

اگر دختری تصمیم گرفت رابطه خود را با معشوقش خاتمه دهد ، دلیل این امر ممکن است خیانت مرد ، بی توجهی ، سوerstand تفاهم ، سرزنش یا عشق جدید باشد. قبل از جدایی با همسر روح خود ، خانم برای مدت طولانی به تصمیم خود فکر می کند ، تمام جوانب مثبت و منفی را وزن می کند. دختران به دلیل عاطفی بودن می ترسند که با سر به استخر بیایند و هرچه دارند از دست بدهند. به نوبه خود ، نمایندگان جنس قوی تر متفاوت عمل می کنند.

هوی و هوس هر مردی می تواند دلیل رفتن یک مرد باشد. مردم غالباً در مورد منطق زنانه صحبت می کنند ، فراموش می کنند که در بعضی موارد نمایندگان جنس قوی آن را ندارند. مرد جوان فکر می کند "او مرا نمی فهمد" و به دنبال کسی می رود که می تواند مشکلاتش را با او در میان بگذارد. "او از من قدردانی نمی کند ،" تصمیم می گیرد و شروع به جستجوی کسی می کند که او را تحسین کند. "او به من اهمیتی نمی دهد"؛ "او احمق است"؛ "من از آن خسته شده ام" ، و شکار قربانی بعدی دوباره آغاز می شود.

اخیراً یک داستان غم انگیز اما بسیار جالب برای من اتفاق افتاده است. همانطور که بیشتر اتفاق می افتد ، در اینترنت با یک جوان جذاب آشنا شدم. ارتباط به گونه ای بسیار سریع آغاز شد. در ابتدا مکاتبات ، سپس تماس ها ، مکالمات تا نیمه شب بود. او خواستار ملاقات شد و در آن زمان من در شهر دیگری بودم. برای دو هفته ارتباط از طریق ارتباطات سلولی ، چنان به این مرد وابسته شدم که نمی توانستم منتظر آشنایی زنده مان بمانم. بنابراین ، تاریخ تعیین شده است ، اما من زودتر از موعد مقرر به شهر برمی گردم. او با اطلاع از این موضوع اصرار دارد که در همان روز ملاقات کند. با اطمینان به سمت او که قدم برداشتم ، صبر نکردم تا سرانجام او را ببینم. برای من مهم نبود که چطور به نظر می رسد ، چه خوش تیپ باشد ، چه کوتاه قد یا بلند ، چشمانش چه رنگی است. من هم کاملاً خویشاوندی روح خود را احساس کردم و مطمئن بودم که این دقیقاً شخص من است. "ما اکنون ملاقات خواهیم کرد. محکم بغلت می کنم و هرگز رهایت نمی کنم. تو کسی هستی که به آن احتیاج دارم ، "دائماً در سرم می چرخید.

و بنابراین ، آشنایی که مدتها در انتظار آن بود ، صورت گرفت. روز اول با او ماندم ، روز دوم وسایلم را برایش آوردم ، روز سوم "چیزهای زنانه" لازم را خریدم ، و روز چهارم از هم جدا شدیم ، و دلیل قطع رابطه برای من توضیح داده نشده است. او فقط این تصمیم را گرفت و من فقط باید با شجاعت (تا جایی که توان داشتم) تصمیم او را بپذیرم.

اشک زیاد بود. هفته اول سعی کردم کار کنم ، بدون توجه به چیزی در اطراف ، و هنگامی که به خانه آمدم شعر نوشتم ، با دوستان ، اقوامم تماس گرفتم ، و در بالشتم هق هق کردم. هفته دوم دشوارتر بود. در شیفت شب ، دچار یک شکست عصبی و یک آمبولانس و دو هفته مرخصی استعلاجی شدم.

با گذشت زمان ، من یاد گرفتم که بدون او زندگی کنم ، اما لبخندم را به کلی متوقف کردم ، تقریباً چیزی نخوردم ، و شبها هنوز بطور دوره ای روی طاقچه نشسته بودم ، با تلخی گریه می کردم و مدام همان سوال را در تاریکی تکرار می کردم: "چه مشکلی بود؟ چرا رفتی؟"

بعد از چهار ماه هنوز همدیگر را ملاقات کردیم. کاملاً تصادفی ، در حمل و نقل عمومی. او ساکت بود و من هق هق گریه کردم. روز بعد ، او مرا به محل خود فرا خواند تا صحبت كنم و سرانجام توضیح دهم.

دلیل رفتن او من را کاملاً ناراحت کرد. "شما بیش از حد شیرین و مهربان هستید. من آدم وحشتناکی هستم شما لیاقت این را نداشتید. " و اما در مورد منطق مردانه پس از این اتفاقات؟

زنان نمی توانند بدانند که در سر معشوقشان چه می گذرد. دلایل رفتن مردان می تواند طاقت فرسا باشد.یک چیز مطمئناً ، بیشتر اوقات پسرها به کسانی که با آنها احساس خوبی و راحتی داشته اند ، به کسانی که آنها را دوست دارند و به آنها ایمان دارند برمی گردند. آنها مدتی را در جستجوی چیز بهتر می گذرانند ، اما با درک اشتباه خود ، تصمیم می گیرند گذشته را بازگردانند. اگر مرد رفت و دیگر برنگشت ، گرما و عشق کافی به او ندادید و فقط باید خودتان را سرزنش کنید.

توصیه شده: