چه کسی نمی خواهد زندگی خود را بهبود بخشد و سعادت شخصی را پیدا کند؟ زن با انتخاب یک شریک زندگی امیدوار است که "او" باشد. اما در آینده ، هنگامی که او او را به خوبی بشناسد ، ممکن است یک مرد مهربان نه یک شاهزاده ، بلکه یک ستمگر واقعی باشد. هر چه زودتر یک زن بتواند این موضوع را درک کند ، عواقب منفی آن کمتر خواهد بود.
سوus استفاده کننده ، یعنی شخصی که علیه شخصی دیگر (چه از نظر جسمی و چه از نظر اخلاقی) مرتکب خشونت شود با علائم زیر قابل تشخیص است:
1. جذاب. چنین مردی همیشه می داند چگونه مردم را به خود جلب کند و فقط بهترین خاطرات و برداشت ها را از خود به جای بگذارد. همه رفتار بسیار خوبی با او دارند. اگر اشاره کنید که او با شما بدرفتاری می کند ، به احتمال زیاد ، بر روی دیوار سو mis تفاهم می افتید. از این گذشته ، چنین مرد جذابی به سادگی نمی تواند بد باشد.
2. خاطرات مثبت زنده از اولین جلسات. آغاز رابطه با چنین مردی بسیار زیبا خواهد بود: هدیه ، حرکات گسترده و موارد دیگر. شجاعت و مردانگی به وضوح او را از مردان دیگر متمایز می کند. خاطرات دوران دسته گل های شیرینی ، زن را برای مدت بسیار طولانی گرم می کند ، حتی اگر لحظه های مثبت دیگری در این رابطه وجود نداشته باشد.
3. حسادت ناسالم. البته احساس حسادت در هر فردی امری عادی است ، اما در مورد یک جبار ، این جنون خواهد بود. در ابتدای رابطه ، چندان واضح نخواهد بود. اما در برهه ای از زمان ، یک زن می فهمد که می ترسد حتی به جنس مخالف نگاه کند. او به وضوح درک می کند که هر چیز کوچکی می تواند خشم شریک زندگی خود را به همراه داشته باشد. یک زن فقط می تواند به چیزی از خودش فکر کند ، اما یک مرد آن را ترتیب می دهد ، زیرا مطمئن است که می خواهد او را تغییر دهد یا قبلاً آن را انجام داده است.
4. ممنوعیت برقراری ارتباط با دوستان. ستمگر به قربانی احتیاج دارد که هیچ دوستی برای تأثیرگذاری بر او باقی نماند. بنابراین ، او ابتدا دیگران را متقاعد می کند که زن در دست خوبی است و جای نگرانی برای او نیست. سپس ، به بهانه های قابل قبول ، زن را از دوستانش دور می کند تا فقط از نفوذ و دیدگاه خود بگذرد. پس از آن مدیریت قربانی راحت تر خواهد بود.
5. یک پیشنهاد ازدواج سریع. بیشتر خانم ها دوست دارند با یک مرد شجاع ، جذاب و فقط خوب ازدواج کنند. ظالم در ابتدای رابطه بسیار مثبت است ، او تصویر یک داماد ایده آل را برای خود ایجاد می کند به طوری که رد پیشنهاد او غیرممکن است. پس از ازدواج ، مردی به آرامی اما مطمئناً به یک هیولا تبدیل می شود.
6. دستکاری ماهر. سو The استفاده کننده نقشه خود را دارد تا یک زن مهربان را به برده ای تبدیل کند که مطیعانه از اراده و هوی و هوس او پیروی کند. بنابراین ، او برای دستیابی به هدف خود از هرگونه دستکاری (چاپلوسی ، ترغیب ، ارعاب و …) استفاده خواهد کرد.
7. نمی خواهد زنی کار کند. تا زمانی که یک زن درآمد خود را دارد ، احساس می کند یک فرد خودکفا است که ممکن است به نیمه دیگر وابسته نباشد. وابستگی مالی او را آسیب پذیر می کند ، مدیریت او آسان تر می شود ، به خصوص اگر خانواده فرزند داشته باشد. احساس اضطراب افزایش می یابد ، ناگهان رها می شود و بدون معیشت رها می شود. بنابراین ، یک زن احساس اعتیاد می کند ، و راه های کمتری برای خروج از بن بست (اگر می خواهد از شکنجه گر خود دور شود) دارد.
8- در هر شرکتی مرد متفاوت خواهد بود. وی برای جلب اعتماد مردم و گسترش دایره نفوذ ، باید مهارت های بازیگری خود را نشان دهد ، رویکرد فردی نسبت به هر شخص پیدا کند.
9. هوس قدرت و کنترل. هدف ستمگر تسلیم کامل قربانی است. برای اینکه زن عصیان نکند ، در ابتدای رابطه ، او قوانین مختلفی را معرفی می کند ، که در ابتدا حتی مانند او ، احساس عشق و مراقبت ایجاد می شود. کلمات: "عزیزم ، لطفا بنویس ، به محض اینکه به خانه آمدی ، من خیلی نگران تو هستم" بی ضرر به نظر می رسد و ابراز نگرانی می کند. اما بعد از مدتی کاملاً متفاوت به نظر می رسد: "من نمی فهمیدم که ترس خود را از دست داده اید.4 دقیقه کجا بودی ، با کی بودی؟ " انتقال از گزینه اول به گزینه دوم بسیار نامحسوس است و زن همچنین رفتار چنین مردی را صحیح می پذیرد. اگر مرد در زندان بود (گسترش حلقه آشنایان جنایتکار) یا ارتباطات بسیار خوبی ، وضعیت پیچیده تر می شود. در این حالت ، سو ab استفاده کننده از قبل مست قدرت است و عطش کنترل بیش از حد مجاز است.
10. هیچ مصالحه ای وجود ندارد. برای یک استبداد ، یک نظر وجود دارد - آن نظر او است. او در هر موقعیتی حتی اگر موقعیتش فاقد معنا و دلیل باشد به آن پایبند است. یک مرد هرگز این را قبول نمی کند ، بنابراین نمی تواند سازش کند.
11. هیچ وقت مقصر نیست. بالغ ، بزرگسالان همیشه می توانند به اشتباه خود اعتراف کنند. برای سو ab استفاده کننده ، پذیرفتن اشتباه مانند باختن است. و چنین شخصی قادر به پذیرش گناه خود نیست. حتی اگر او عذرخواهی کند ، نباید آن را به ارزش واقعی قبول کنید ، به احتمال زیاد ، کلمات به راحتی دستکاری را پنهان می کنند.
12. شما همیشه احساس گناه می کنید. سرزنش و نارضایتی مداوم از یک مرد نیز حاکی از ظالم بودن او است. عملکرد هر زن (و حتی بیشتر از آن بی عملی) کاملاً اشتباه است ، حتی وقتی که پوچ به نظر برسد. کار او این است که گناه را به شما القا کند.
13. کاری را که انجام می دهید بی ارزش می کند. شما سرانجام به یک چیز ارزشمند دست یافتید (نه به ذکر چیزهای روزمره) ، باور کنید یک مرد هرگز قدر آن را نخواهد داد. پاسخ او چیزی شبیه به این خواهد بود: "همه می توانند این کار را بکنند / هیچ چیز منحصر به فرد و معنی داری در این وجود ندارد / پس چه؟" اگر او اقدامات شما را مثبت ارزیابی کند ، در این صورت شما اهمیت خود را احساس خواهید کرد ، عزت نفس خود را بالا ببرید ، اما او اصلاً نیازی به آن ندارد.
14. مخالفت با استانداردها. یک زن می خواهد شریک زندگی مرد خود باشد ، تا در یک سطح برابر باشد. ظالم دو معیار در سر دارد. اظهارات می تواند به شرح زیر باشد: "تغییر کاملاً ممنوع است و زن توانایی چنین چیزی را ندارد اما برای یک مرد در طبیعت چیزهاست." آنهایی که او می تواند در محل کار خسته شود / روحیه بدی پیدا کند / دیر کند / تماس نگیرد ، اما این برای شما کاملاً غیرممکن است.
15. تحقیر ، انتقاد ، توهین ، پیشنهادات و اظهارات منفی. همه اینها به شکستن قربانی کمک می کند ، باعث می شود او فکر کند که او در همه چیز بد است ، اشتباه به نظر می رسد ، همه کارها را اشتباه انجام می دهد و به طور کلی نمی تواند برای کسی جالب باشد.
16. عزت نفس پایین. تمام تأثیرات سو the استفاده کننده بر عزت نفس زن تأثیر منفی می گذارد. او ناامن ، ناامن ، گوشه گیر می شود. همه اینها به نگه داشتن او در بند کوتاه کمک می کند. به هر حال ، هرچه بند کوتاه تر باشد ، فرصت کمتری برای حرکت وجود دارد.
17. نظارت و احساسات پیگیری. ظالم همیشه به تلفن یک زن دسترسی دارد: او اس ام اس را اسکن می کند ، تماس ها را ردیابی می کند ، شبکه های اجتماعی را ردیابی می کند. قربانی سو استفاده کننده نباید فضای شخصی داشته باشد. یک مرد همیشه می داند زن کجاست. بنابراین ، قربانی ممکن است در آینده دچار شیدایی آزار و اذیت شود ، که به طور مداوم در همه جا کنترل می شود ، حتی زمانی که در خانه تنها باشد. این منطقی است ، زیرا یک مستبد می تواند یک دوربین فیلمبرداری یا یک دستگاه شنود را در آنجا نصب کند.
18. ترس از تنهایی. به یک زن گفته می شود که از لحاظ ظاهری ، شخصیت و خصوصیاتش مشکل دارد و همه کارها را اشتباه انجام می دهد. سرکوب اخلاقی سیستماتیک ثمری می دهد و قربانی شروع به باور کردن به سخنان شکنجه گر خود می کند. دیگر هیچ کس او را دوست نخواهد داشت و او تا آخر عمر تنها خواهد بود. بنابراین ، او فکر می کند بهتر است حداقل با کسی زندگی کند ، حتی اگر این شخص دائما او را مسخره کند.
19. طغیان خشم ، تغییرات خلقی. خلق و خوی سوus استفاده کننده اغلب تغییر می کند ، رضایت او با چیزی غیرممکن است ، او اغلب از همه چیز ناراضی است - این هنجار در نظر گرفته می شود. اما اگر زنی گستاخانه باشد ، اطاعت نکند ، شروع به ابراز ادعا نسبت به مجرم کند ، پس چنین رفتاری او را به خشم غیرقابل کنترل سوق می دهد. در بعضی موارد ، بد به پایان می رسد.
20. احساس خلسه و اشک شادی آور است. اگر زنی شروع به گریه کند ، یک مرد عادی می خواهد برای او دلسوز شود و به او اطمینان دهد.در مورد سو ab استفاده کننده ، همه چیز متفاوت است. درد و رنج قربانی ، به ظالم شادی می بخشد ، انرژی می گیرد و عزت نفس را افزایش می دهد. هر چقدر احساس بدتری داشته باشید بیشتر خوشحال می شود.
21. احساس افسردگی. عزت نفس پایین ، انتقاد و نارضایتی مداوم یک شریک ، پاک شدن تدریجی شخصیت بر وضعیت روانی یک زن تأثیر منفی می گذارد. او شروع به احساس بی ارزشی ، افسردگی و ناتوانی در هر کاری می کند. خستگی مداوم و بی علاقگی به همه چیز دیگر اضافه می شود.
22. دلبستگی عاطفی شدید. علیرغم همه رنجهایی که ظالم ایجاد می کند ، ارتباط عاطفی با قربانی برقرار می شود. همه مشاجرات از یک سناریو پیروی می کنند. پس از مشاجره ، دوره انتظار طولانی سکوت ، آرامش و لحظات خوش می آید. سپس همه چیز تکرار می شود و به مرور زمان این حلقه معیوب باعث ایجاد وابستگی در یک زن می شود و مانند دریافت یک "دوز" مانند یک معتاد به مواد مخدر می شود.
23. استفاده از نیروی جسمی. این سخت ترین مرحله است. وقتی بزهکار از دیدن زنی در قربانی خود چشم پوشی می کند و می تواند دستی بر او بلند کند. حتی اگر به نظر می رسد عملی بی ضرر (هل دادن و غیره) باشد ، استفاده از نیروی جسمی نیز در نظر گرفته می شود.
24. تهدید به خشونت جسمی. یک شریک ناکافی ممکن است از نظر جسمی رفتار نکند ، بلکه فقط تهدید کند. به عنوان مثال: "اگر بفهمم شما به من خیانت می کنید ، گردن / دنده ها / سر شما را می شکنم." این یک تأثیر بسیار شدید بر روی قربانی دارد ، که در این زمان در حال حاضر در یک وضعیت روانی مرزی قرار دارد.
25. شما "وقتی ملاقات می کنید" و شما "اکنون" دو شخصیت کاملاً متفاوت هستید. این ممکن است نشان دهنده این باشد که شما با یک جباری رابطه دارید که کاملا شخصیت شما را تغییر داده و اکنون عملا چیزی از شما باقی نمانده است.
خلاصه کنید ستمگر از قربانی خود نیاز دارد:
- ارسال کامل اجرای بی چون و چرا دستورات.
- عدم حمایت از یک زن.
- پاک شدن شخصیت ، عدم علاقه و عقیده به خود.
- ترس از مرد خود را.
- یک زن هیچ تصوری از زندگی بدون شریک زندگی ندارد.
- به منظور دستکاری ، وابستگی عاطفی ایجاد کنید.
- قدرت و کنترل
- احساسی که هیچکس به او احتیاج ندارد.
هیچ کس نمی خواهد داوطلبانه وارد چنین رابطه ای شود. اما حتی اگر این اتفاق افتاده باشد ، بهتر است درک کنید که شما در یک رابطه سمی قرار دارید که تأثیر مخربی بر زندگی شما دارد. و سپس شما باید تصمیم بگیرید که بعد چه اقدامی انجام دهید: همه چیز را به حال خود رها کنید یا اقدامات شدیدی انجام دهید.