بعضی اوقات می توانید زوج های خوشبختی را ملاقات کنید که بیش از ده سال با هم زندگی کرده اند ، علیرغم این واقعیت که این اختلافات ظاهراً غیرقابل حل دارند. با این حال ، در عین حال ، میلیون ها نفر در سراسر جهان هر روز اشتباه انتخاب می کنند ، که منجر به طلاق و آسیب می شود. دلایل زیادی وجود دارد که باعث می شود افراد ازدواج نادرستی انجام دهند و نتیجه آن خالی شدن احساسات و ناامیدی است.
فرد هنوز خودش را کاملاً درک نکرده است
بسیاری از افراد به راحتی نمی دانند که چه شخصیتی را می خواهند در کنار خود ببینند. به نظر می رسد چیزی مبهم مانند "خنده دار" ، "مهربان" ، "زیبا". این برای شروع ایجاد روابط واقعاً قوی کافی نیست.
وظیفه فردی که به دنبال شریک زندگی است درک خود است. لازم است اصل اعصاب خود را درک کنید و بفهمید چه نوع افرادی قادر به صاف کردن آنها هستند و برعکس ، آنها را تشدید می کنند.
افراد بدون نقص به سادگی در طبیعت وجود ندارند ، بنابراین شما باید شخصی را با مجموعه ای بهینه از ویژگی های منفی برای خود انتخاب کنید.
دلایل اشتباه ازدواج
خیال باطل بودن انسان است ، خصوصاً وقتی واقعاً بخواهید. هنگام ملاقات با یک شریک زندگی بالقوه ، بسیاری از مردم فکر می کنند که همه چیز را در مورد او می دانند. با این حال ، مشاهده مشترک عکس های خانوادگی و ملاقات با نزدیکان وی برای درک کامل عمق احساسات انسان کافی نیست. یک فرد اغلب توهم آمادگی برای ازدواج را به عنوان حقیقت درک می کند و بنا به صلاح دید خود واقعیت را ترسیم می کند. صفات و اعمال شخصیتی غیر موجود به یک شریک بالقوه نسبت داده می شود.
اغلب دلیل ازدواج می تواند عدم تمایل فرد به تنهایی باشد. در چنین حالتی انتخاب شریک صحیح و ایجاد یک رابطه طولانی مدت دشوار است.
پیش از این ، بشریت بسیار عقلانی به ازدواج نزدیک می شد. والدین تازه عروس های احتمالی آینده فرزندان خود را ملاقات کردند و ساختند. ازدواج به ندرت با عشق و خوشبختی همراه بود. اکنون اوضاع تا حدودی متفاوت به نظر می رسد: علاوه بر راحتی و رفاه اقتصادی ، شما همچنین باید خوشبخت و عاشق باشید ، و ترکیب همه اینها بسیار دشوار است ، بنابراین ، احساسات و غرایز غالباً معیار اصلی انتخاب می شوند یک شریک در دنیای مدرن
در زمان ازدواج راحت ، معیارهای زیر در نظر گرفته شد: چه مقدار جهیزیه برای عروس در نظر گرفته می شود ، همسران از چه خانواده هایی تشکیل می شوند و از نظر شاخص های فرهنگی تا چه اندازه به تازه ازدواج کرده ها نزدیک هستند. حالا همه چیز متفاوت به نظر می رسید. یک اتحادیه عاشقانه ، که فقط بر اساس احساسات بنا شده است ، با گذشت عاشق به پایان می رسد.
امیدهای بی دلیل
مردم ناامید هستند که همیشه شاد باشند. آنها خواسته های عاطفی زیادی از ازدواج دارند و وقتی توهماتشان شروع به فروپاشی می کند بسیار ناامید می شوند. وقتی یک زن و شوهر تصمیم به ازدواج می گیرند ، هر دو امیدوارند که سرخوشی برای همیشه ادامه داشته باشد ، اما متأسفانه هوشیاری رخ می دهد و مشکلات آغاز می شود.
هر شخص نمونه هایی از خانواده های ناموفق را دارد ، با این حال ، تقریباً همه کسانی که ازدواج می کنند مطمئن هستند که در هیچ موردی اشتباهات دیگران را تکرار نخواهند کرد ، اما زمان می گذرد و تاریخ تکرار می شود.
برخی تصمیم به ازدواج می گیرند زیرا از عاشقانه های ناموفق و تجربه های عاشقانه خسته شده اند. از نظر آنها خانواده پناهگاهی آرام و عاری از احساسات خشن است. با این حال ، هیجان در خانواده کمتر از زندگی یک فرد مجرد نیست.
شما نباید براساس محاسبه سرما ازدواج کنید. همچنین اتحادیه ای عاشقانه که فقط به احساسات متکی باشد خطرناک است. اول از همه ، شما باید خود را درک کنید و سعی کنید یک راه میانه پیدا کنید.