در زمان ما چیزهای زیادی برای جلب توجه کودک وجود دارد: کارتون ، کتاب تصویری ، بازی ویدئویی ، ضبط صدا با افسانه ها … اما اگر کودک از شما بخواهد یک داستان افسانه ای بیاورید چه باید بکنید برای او؟ البته برای او آسان تر است که کارتون مورد علاقه خود را روشن کرده و کار خود را انجام دهد. اما آسان تر همیشه بهتر نیست. کودکان به توجه ، نزدیکی ما احتیاج دارند. در غیر این صورت ، آنها شروع به ترجیح جامعه ما به شخصیت های کارتونی می کنند که برای درس های یاد نگرفته و اسباب بازی های پراکنده مورد سرزنش قرار نمی گیرند.
دستورالعمل ها
مرحله 1
برای شروع ، به یاد داشته باشید که کودک از کدام افسانه ها و کدام شخصیت ها را دوست دارد. اگر دخترتان عاشق جن و جادوگر است ، بعید به نظر می رسد که به یک افسانه در مورد روبات ها علاقه داشته باشد. بگذارید شخصیت اصلی ویژگی های قهرمان مورد علاقه کودک شما را داشته باشد ، و در عین حال ، به نوعی از نظر خارجی یا از نظر شخصیت ، شبیه خود کودک است. قهرمان ممکن است کمی از شنونده داستان افسانه بزرگتر باشد ، اما اجازه دهید آنها با اختلاف سنی زیاد از یکدیگر جدا نشوند. کودک با علاقه فراوان ماجراهای چنین قهرمانی را دنبال کرده و با او همدلی می کند.
گام 2
وقتی با شخصیت های منفی روبرو شدید در این کار زیاده روی نکنید: مهم نیست که چگونه کودک شما شروع به ترس جدی از آنها می کند. با این حال ، اگر کودک از قبل ترس خاصی دارد ، بگذارید داستان افسانه ای به او کمک کند تا بر او غلبه کند.
مرحله 3
شما می توانید افسانه خود را بر اساس یک مشکل واقعی مانند ترس از تاریکی هوا یا بدشکنی از تمیز کردن ، برای کودک خود پایه گذاری کنید. شما می توانید در مورد پری کوچکی که عصای خود را از دست داده به دلیل اینکه در اتاقش خراب شده است ، یا در مورد یک جغد که از تاریکی می ترسد ، داستانی بنویسید.
مرحله 4
برای شخصیت اصلی به دوستان خود فکر کنید که در شرایط دشوار از او حمایت خواهند کرد. اجازه دهید قهرمان با نشان دادن اینکه از قدرت کافی برای کنار آمدن با مشکلات خود برخوردار است ، به آنها کمک کند.
مرحله 5
با نزدیک شدن داستان به انکار ، مشکل قهرمان باید با تلاش مشترک خود و دوستانش حل شود. بیش از حد به جادو یا مکانیزم های آینده اعتماد نکنید - اجازه دهید قهرمان شجاعت ، استقامت ، هوش را نشان دهد. در این صورت کودک احساس می کند که پیروزی بر ترس و شکست هایش در دستان اوست ، حتی اگر عصای جادویی یا تپانچه لیزری نداشته باشد.
مرحله 6
شرور باید شکست بخورد ، اما شما نباید مرگ وحشتناکی برای او اختراع کنید: بهتر است بگذارید برای او اتفاقی بیفتد که باعث خنده او شود و به هیچ وجه خطرناک نباشد. از کودک بخواهید از ترس او بخندد. یک شخصیت منفی همچنین می تواند به سمت قهرمانان برود ، برای بهتر شدن تغییر کند ، در مورد رفتار خود تجدید نظر کند. این به کودک کمک می کند تا از پرخاشگری غیرضروری در ایده های خود در مورد روش های حل مشکلات زندگی جلوگیری کند.
مرحله 7
اگر فرزندتان از شنیدن داستان شما لذت می برد و از نوشتن آن لذت می برید ، آماده باشید که به زودی دنباله ای از او بخواهید. ترسیم خط داستانی در اوقات فراغت به شما کمک می کند ذهن خود را از مشکلات روزمره بردارید. بسیاری از کتابهای کودکان به این دلیل متولد شده اند که نویسنده تصمیم گرفته است در اوقات فراغت خود افسانه ای را برای فرزندانش بنویسد … شاید قهرمانان شما نیز فرصتی برای اقامت در زیر یک کتاب داشته باشند؟