روابط با عزیزان گاهی ارزشمندترین چیز در زندگی است. اما یک عادت می تواند احساسات را از بین ببرد و پس از آن خطر از دست دادن یکی از عزیزان شما وجود دارد. در دنیای مدرن ، مردم به طور فزاینده ای به فردیت یا استقلال خود اهمیت می دهند ، به همین دلیل امتیاز نمی گیرند. اما اگر به موقع سازش را به خاطر بسپارید ، می توانید روابط گران قیمت را ذخیره کنید و همه چیز را بهبود ببخشید.
دستورالعمل ها
مرحله 1
خیلی اوقات مردم چیز اصلی در شلوغی زندگی روزمره را فراموش می کنند. فراموش می شود که چرا زن و مرد با هم ملاقات می کنند یا با هم زندگی می کنند. زندگی مشترک احساسات را به پس زمینه تبدیل می کند ، امور و نگرانی ها به پیامدهای روابط تبدیل نمی شوند ، بلکه به خودی خود یک هدف هستند. به این فکر کنید: عزیز شما احتمالاً از دیدن چهره اخمو شما همیشه لذت نمی برد. حتی اگر به فکر مشکلات فوری هستید و برای هر دوی شما تلاش می کنید ، به یاد داشته باشید که باید بتوانید از زندگی خارج از زندگی لذت ببرید. مراقب خود باشید: شاید شما عادت کرده اید که شریک زندگی خود را برای زباله هایی که به موقع خارج نشده اند ، برای ظروف کثیف فراموش شده در ظرفشویی اره کنید؟ نباید برای یک عزیز نقش مادر یا مربی او را بازی کنید. اگر او دائماً در محل کار خود معطل می شود یا به دنبال بهانه هایی برای ناپدید شدن از خانه است ، به این معنی است که در کنار شما دیگر احساس لذت نمی کند.
سعی کنید از چیزهای کوچک روزمره به احساسات و احساسات خود تغییر دهید. فقط آنچه لازم است انجام دهید. اخلاق و سرزنش را فراموش کنید. اگر به کمک یکی از عزیزانتان احتیاج دارید ، با نظم غبطه برانگیز او را "نق" نکنید ، بلکه از او بخواهید. و این درخواست را با لبخند ، بغل یا بوسه پاداش دهید - درست مانند آنچه در روزهای اولیه ملاقات انجام داده اید.
گام 2
به برنامه روزانه خود تنوع دهید. گاهی اوقات این روال معمولاً هر شخص را گنگ می کند. سپس مالیخولیا فارغ از اینکه عزیزی در آن نزدیکی باشد یا نباشد ظاهر می شود. شکستن یک طرح معمول ضروری است: خانه-کار-خانه-کار-فروشگاه ، و دوباره خانه … بله ، نشان دادن خودانگیختگی در هنگام انجام کارهای واجب کار چندان ساده ای نیست. سعی کنید از کوچک شروع کنید. آخر هفته ها به جای اینکه تا ساعت ناهار بخوابید ، صبح زود بیدار شوید و برای اولین جلسه با عزیزانتان بروید. یک کمدی ، یک فیلم اکشن خارق العاده یا یک ملودرام هوشمندانه کار خواهد کرد. در روزهای هفته ، به جای شام خانگی معمول خود ، برای خوردن غذا در هر مکانی که زیبا به نظر می رسید ، میل کنید: یک غذاخوری با همبرگرهای خوب ، یک رستوران ژاپنی ، یک بستنی فروشی … یک مکان ناآشنا ، افراد جدید ، انتخاب غذاهای جدید تأثیر مثبتی بر روحیه عمومی شما خواهند داشت. حتی می توانید مسیر معمولی را که برای بازگشت از کار طی می کنید تغییر دهید. با مرد محبوب خود در پارک قرار ملاقات بگذارید ، یک پیاده روی طولانی انجام دهید ، به جای اعلام توقف در مترو ، به آواز پرندگان گوش دهید. دیر به خانه می آیید اما استراحت بیشتری خواهید داشت.
مرحله 3
گفتن همه چیز را یک قانون قرار دهید. بیایید بگوییم شما دیگر از سرزنش عزیز خود برای نان فراموش شده دست کشیدید. شما برای او شگفتی های دلپذیری ایجاد می کنید ، تنوع را در زندگی و استراحت خود ایجاد می کنید. اما رابطه هنوز چیزهای دلخواه را باقی می گذارد. عزیز خود را برای یک گفتگوی صریح به چالش بکشید. بگذارید آنچه را که مناسب او نیست بیان کند. به نوبه خود ، نارضایتی از برخی چیزها را جمع نکنید ، آنها را صدا کنید. اما چنین گفتگوهایی باید سازنده باشد. به تقصیر متوسل نشوید. دیگران را دستکاری نکنید. احساس خود را به ما بگویید. اختلافاتی که بین شما وجود دارد را بپذیرید. نیازی به شرمندگی و ترس از این نیست - همه مردم بسیار متفاوت هستند و شما نباید کپی از یکدیگر باشید. و سپس سعی کنید یک راه حل مشترک مناسب خود و عزیزتان پیدا کنید. یاد بگیرید که در کجا باید مصالحه کنید و کجا می توانید قانع نشوید.
به عنوان مثال ، شما موافقت می کنید که چگونگی پخت سوپ گوجه فرنگی را بیاموزید ، که بدون آن عزیز شما نمی تواند زندگی کند.اما می توانید به جای اینکه با چادر به جنگل بروید ، به دیدار اقوام خود در این کلبه بروید ، که برخلاف جنگل ، از همه امکانات رفاهی برخوردار است. در حالی که به علایق شریک زندگی خود احترام می گذارید ، یاد بگیرید که به او نیز اعتماد کنید. یک شریک زندگی با اعتماد به نفس بیش از یک دوست مشکوک که یک چادر جنگلی را فرا می خواند از او می پرسد که آیا دختران غریبه ای در آنجا وجود دارد. روابط خود را بر اساس اعتماد اعتماد برقرار کنید.