فکر تنهایی بسیاری از افراد را می ترساند زیرا در جامعه ، این پدیده با بی فایده ای ، بی تفاوتی و پوچی زندگی برابر است. اما به عنوان مثال چنین افرادی وجود دارند که نه تنها تنهایی را می پذیرند ، بلکه آگاهانه آن را انتخاب می کنند. دسته های مختلفی از افراد به شیوه خود تنهایی را تجربه می کنند.
دستورالعمل ها
مرحله 1
نحوه تجربه تنهایی به عوامل زیادی بستگی دارد: دلایل وقوع آن ، خلق و خوی فرد ، نوع شخصیت ، تأثیر دیگران. همه افرادی که احساس تنهایی می کنند را می توان به سه گروه تقسیم کرد. گروه اول تحت فشار تنهایی قرار دارند و بدنبال پر کردن زندگی خود با افراد هستند. گروه دوم از تنهایی به عنوان یک پدیده موقتی یاد می کنند - یعنی آن را قبول می کند ، اما می فهمد که با گذشت زمان همه چیز تغییر خواهد کرد. گروه سوم افراد برای تنهایی به عنوان منبع خودشناسی ، خودسازی و خلاقیت تلاش می کنند.
گام 2
افرادی که از تنهایی می ترسند ، غالباً از آنجا به شرکت های پر سر و صدا و مکان های شلوغ سرگرمی فرار می کنند ، صدها دوست در شبکه های اجتماعی پیدا می کنند و … برخی از این افراد در شغل خود موفقیت بزرگی کسب می کنند یا با موفقیت تجارت خود را می سازند. بیشتر از همه ، آنها می خواهند این توهم را ایجاد کنند که افراد زیادی در اطراف آنها هستند ، آنها موفق و مورد تقاضا هستند. روش متداول دیگر برای جلوگیری از تنهایی حل شدن در همسرتان است. در این حالت ، ما در مورد عشق صحبت نمی کنیم - یک شخص از دیگری استفاده می کند تا احساس کند غیر ضروری است. برای حل مشکل تنهایی و ایجاد روابط جدید هماهنگ ، این افراد باید وضعیت خود را بپذیرند و خود را درک کنند ، یعنی از گروه اول به گروه دوم بروید.
مرحله 3
افرادی که با تنهایی خود به عنوان یک پدیده موقت رفتار می کنند ، سعی در ایجاد زندگی یا روابط اجتماعی فعال ندارند. آنها زمان را تنها با خود به عنوان هدیه ای از سرنوشت می دانند که به گونه ای طراحی شده است که به آنها امکان می دهد زندگی خود را داشته باشند ، خود ، ترجیحات خود ، اشتباهات در روابط را درک کنند. تنهایی به آنها این فرصت را می دهد که خودشان را بشنوند ، از منحصر به فرد بودن آنها قدردانی کنند ، مراقبت از خود را شروع کنند ، زیرا شخص خود را دوست نداشته باشد ، قادر نخواهد بود شخص دیگری را دوست داشته باشد. مشکلات مرتبط با این واقعیت که یک دوره خاص از زندگی باید به تنهایی سپری شود ، چنین افرادی سعی در حل سازنده دارند ، به عنوان مثال ، آنها یاد می گیرند تنش جنسی را به تنهایی از بین ببرند ، فعالیت های جالبی را برای خود پیدا می کنند.
مرحله 4
گروه سوم افراد تنها کسانی هستند که این شیوه زندگی را به تنهایی انتخاب کرده اند. چنین شخصیت هایی برای آنها کم است ، همانطور که شوپنهاور گفت: "… تنهایی دو فایده به همراه دارد: اول اینکه با خود بودن باشد ، و دوم اینکه با دیگران نباشد." تنهایی به افرادی که آن را دوست دارند اجازه می دهد بدون هیاهو و عجله روزانه به جهان نگاه کنند. تنها بودن با خودشان انزوا نیست ، بلکه تنها بودن و رهایی از نفوذ دیگران است. برای افراد خلاق ، تنها بودن بیشترین پاداش را دارد - این باعث الهام گرفتن و ایده های عالی می شود.