هر کودکی ، به دنیای ما می آید ، قصد بدی با خود ندارد ، اما چرا پس از گذشت زمان ، او ناگهان دوستانی پیدا می کند که والدینش از آنها نشنیده اند؟ چرا همین دوستان نسبت به والدین به فرزندان نزدیکتر می شوند؟
مربیان استدلال می کنند که نوجوانان غالباً سعی می کنند با کودکی دوستانه رفتار کنند که شخصیت او غیرمعمول است. به زبان ساده ، دختر خجالتی ، ناامن و فشرده پاشنه یکی را دنبال خواهد کرد که در چهارده سالگی از آتش و آب عبور کرده است. یک پسر ترسناک با یک پسر شجاع دوست خواهد شد ، و یک پسر مطیع با یک قلدر دوست خواهد شد. البته والدین با اطلاع از چنین دوستی ، نگران می شوند: آیا فرزندشان شروع به دستکاری و استفاده به نفع آنها می کند. آیا کودک از ساکت و آرام به بی قاعده و متکبر تبدیل خواهد شد؟
راه های حل مشکلات
متأسفانه ، بسیاری از والدین در چنین مواردی اشتباه مشابهی انجام می دهند: آنها دوست داشتن کودک و بازی با برخی از کودکان را ممنوع می کنند. آیا می توان از این طریق به نتیجه رسید؟ اگر اختیارات والدین فوق العاده زیاد باشد ، می توانید. اما ، در بیشتر موارد ، کودکان شروع به انجام همه کارها با وجود والدین خود می کنند ، زیرا تناقض خود آنها بر آنها حاکم است. کودک به راحتی از گفتن پدر و مادر درمورد اینکه کجا بود ، با کی بود و چه کاری انجام می دهد ، متوقف می شود ، یعنی والدین از آگاهی کافی برخوردار نمی شوند. چنین دوستی "مخفی" یا "سایه ای" یک فعالیت فوق العاده هیجان انگیز است که مملو از ماجراجویی و پنهان کاری است ، و کدام کودک از ماجراجویی و فرصت زندگی "مضاعف" امتناع می ورزد؟
به جای ممنوعیت ها ، می توانید از روش م effectiveثرتر دیگری استفاده کنید: اجازه دهید کودک دوست شود و این مهم باید از قلب انجام شود ، هر چقدر هم سخت باشد. پیش داوری نسبت به همه دوستان جدید کودک غیرممکن است ، زیرا دوست جدید فقط برای اولین بار متناقض و غیرقابل کنترل به نظر می رسد ، اما در واقع یک فرد فوق العاده به نظر می رسد. سعی کنید از زاویه دیگری به دوستان جدید فرزند خود نگاه کنید و سعی کنید چیزی زیبا و جذاب را در آنها پیدا کنید (به هر حال فرزند شما چیزی در آنها دید). اما اگر در واقع این جنایتکاران نوجوان به خانه شما می آیند ، اگر اجازه ورود به آنها را دادید آنها را بیرون نکنید و نگران نباشید. نظر خود را برای فرزند خود توضیح دهید. به هر حال ، برای اطمینان والدین باید توجه داشت - دوستی فرزندان در بیشتر موارد زودگذر است. بعضی اوقات باید منتظر بمانید ، و وضعیت خود "حل" می شود. به عنوان مثال ، پس از تعطیلات ، مسافرت یا اردو زدن.
تغییر منافع
همچنین اتفاق می افتد که کودک شما به سادگی در زندگی علاقه و سرگرمی کافی ندارد و در آنجا ، در آن شرکت ، "دوستی تا قبر" ، ماجراها ، ماجراها و خطرات به او پیشنهاد می شود. به عنوان مثال برخی از کودکان سعی می کنند تا جایی که ممکن است از خانه دور شوند ، زیرا این مسئله برای آنها جالب است. شخصی در جمع دوستان خود به کارهای آرام تری مشغول است - آتش روشن می کند ، در میان جنگل ها قدم می زند. شخصی سعی می کند موتور سوار شود تا ضعف محسوب نشود. همانطور که می بینید ، فرصتهای زیادی برای ایجاد هیجان و همچنین راههایی برای ابراز وجود وجود دارد.
شما باید سعی کنید کودک را به فعالیتی سوق دهید که اشتیاق او به ماجراجویی را کاملاً برآورده کند. به عنوان مثال ، می تواند بخشهایی مانند والیبال ، بوکس ، سنگ نوردی ، چتربازی باشد. اما علاوه بر چنین ورزش های شدید ، باشگاه های غارشناسی ، باستان شناسی و جهانگردی نیز وجود دارد. وقتی کودکی مثلاً از صخره ها بالا می رود و زیر نظر و راهنمایی مربی پیاده روی می کند خیلی بهتر است تا اینکه در مکانی ناشناخته ناپدید شود و هیچ کس نمی داند با چه کسی.
اگر کودک در حال حاضر در یک شرکت بد است ، چه می شود؟
اگر کودکی با جمعیت بد "درگیر" است ، لازم است که دلیل آن را بیابید.غالباً در چنین شرکتی کودکی وجود دارد که احساس می کند یک اخراج شده است - آنها در خانه نمی فهمند ، در کلاس تحقیر می کنند … چه کار دیگری می تواند انجام دهد؟ فقط با هولیگان دوست شوید: تعجب کنید و غبطه بخورید!
زمین را احساس کنید: آیا فرزند شما واقعاً با دوستانش راحت است یا با وجود دیگران با آنها دوست است؟ به احتمال زیاد ، او خودش از چنین دوستی ناراضی است و کسی نیست که بخواهد کمک کند ، یا این خیلی ترسناک است. در این صورت ، به او بگویید که به هیچ وجه او را سرزنش نخواهید کرد ، تا بداند - در هر صورت او را قبول خواهید کرد.