زن و مرد متفاوت فکر می کنند. این به دلیل ویژگی های ساختار مغز ، با سنت ها و هورمون های تاریخی است. هر جنسیتی وظایف خاص خود را دارد و برای هزاران سال است که مغز با آنها سازگار است. نقاط قوتی در مردان و زنان وجود دارد و نمی توان گفت که هر جنسیتی از هوش بالایی برخوردار است.
دستورالعمل ها
مرحله 1
در مردان ، نیمکره چپ بیشتر رشد کرده است. این مسئول منطق ، ترتیب اقدامات ، جهت گیری در زمین است. یک مرد سریعتر راه خانه خود را پیدا می کند ، یک معادله پیچیده را حل می کند یا نحوه ساخت خانه را می فهمد. در عین حال ، علاقه به خلاقیت ، هنر ، زیبایی کمتر خواهد بود. از طرف دیگر ، یک زن از هر دو نیمکره به طور همزمان استفاده می کند ، بنابراین کمتر خطی فکر می کند ، اما همیشه گزینه های بیشتری را پیشنهاد می کند. او که تمایل به دیدن زیبایی در همه چیز دارد ، می داند چگونه هزاران چیز کوچک را متوجه شود. اما از طرف دیگر ، یافتن راهی برای او دشوارتر است ، تمرکز بر یک چیز دشوار است.
گام 2
از نظر تاریخی ، یک مرد فقط می تواند یک مشکل را حل کند. اگر به کاری مشغول باشد ، به همه چیز اطرافش توجه نمی کند. برای او دشوار است که همزمان صحبت کند و فکر کند. هنگامی که در دوران باستان او به شکار می رفت ، هیچ چیز نمی توانست او را گمراه کند. یک زن می تواند چندین کار را همزمان انجام دهد. از نظر تاریخی ، او مجبور بود از بچه ها مراقبت کند ، در خانه راحتی ایجاد کند ، غذا تهیه کند. در همان زمان ، او هنوز هم موفق به برقراری ارتباط شد.
مرحله 3
گفتگو برای یک مرد حرکت خاصی در مسیر درست است. این روند برای او مهم نیست بلکه نتیجه آن است. در عین حال ، او تقریباً همیشه همیشه از قبل می داند که چه چیزی باید گفته شود. و اگر سوالی پیش آمد ، او باید فکر کند. یک زن برای لذت بردن از روند کار به گفتگو نیاز دارد. زن هنگام صحبت فکر می کند. صحبت کردن ، او به برخی نتیجه می رسد ، نتیجه گیری می کند. برای شادی ، یک دختر باید 3 بار بیشتر از یک مرد کلمات در روز بگوید.
مرحله 4
جنس قوی همه کارها را به وظایف جداگانه ای تقسیم می کند. پس از اتمام ، او نیاز به استراحت دارد. اتمام یک روز کاری ، تعمیر یا عملکرد دیگر به او اجازه می دهد تا متوقف شود. اگر کاری نیاز به تکمیل دارد ، پس این ادامه گذشته نیست ، بلکه یک کار جدید است. یک زن نمی داند چگونه متوقف شود. حتی وقتی کار را تمام کرد ، به این فکر می کند که چگونه می توانست این کار را متفاوت انجام دهد. در صورت امکان ، او اصلاح می شود و مدام تعدیل می کند. فقط اینكه كاركردهای مرد همیشه مشخص و نهایی بوده است ، در حالی كه زنان كودكان را تربیت می كنند ، و در این روند هیچ اتمامی وجود ندارد.