چرا مردم برای زندگی خود ارزشی قائل نیستند

فهرست مطالب:

چرا مردم برای زندگی خود ارزشی قائل نیستند
چرا مردم برای زندگی خود ارزشی قائل نیستند

تصویری: چرا مردم برای زندگی خود ارزشی قائل نیستند

تصویری: چرا مردم برای زندگی خود ارزشی قائل نیستند
تصویری: سخنرانی دکتر انوشه - سبک زندگی موفق 2024, ممکن است
Anonim

به طور کلی پذیرفته شده است که زندگی ارزشمندترین هدیه ای است که فرد دریافت می کند ، اما با نگاهی به نحوه استفاده برخی از افراد از این هدیه ، می توان جای تعجب داشت که چقدر زندگی خود را بی دلیل و غیر منطقی سپری می کنند ، چقدر برای آن ارزش قائل نیستند.

چرا مردم برای زندگی خود ارزشی قائل نیستند
چرا مردم برای زندگی خود ارزشی قائل نیستند

زندگی مانند هدیه است

شاید اولین دلیل دقیقاً این باشد: زندگی یک هدیه است ، یعنی درست به همین ترتیب به شخص داده می شود ، نه به عنوان پاداش برخی از شایستگی ها یا رنج ها ، بلکه "به صورت رایگان". البته برخی از ادیان ادعا می کنند که یک فرد در اثر تجسم های قبلی زمینی سزاوار زندگی و سرنوشت خود است و کیفیت زندگی و وضعیت اولیه یک فرد به این بستگی دارد که وی در گذشته چقدر وظایف زندگی خود را با موفقیت حل کرده است.

اما همه به چنین دیدگاه هایی پایبند نیستند. بسیاری از افراد هستند که مطمئن هستند مکان ، زمان و سایر شرایط تولد آنها فقط یک تصادف است ، به این معنی که آنها به خاطر اعجاز تولد خود به هیچکس مدیون نیستند. خوب ، شاید برای والدین ، اما آنها خودشان تصمیم به بچه دار شدن گرفته اند.

اتفاقاً ، والدین خیلی دقیقتر و جدی تر از زندگی خود با زندگی فرزندانشان رفتار می کنند: آنها دقیقاً می دانند برای به دنیا آمدن فرزند چه هزینه ای باید بپردازند ، چه چیزی را باید پشت سر بگذارند و چه چیزی را باید سپری کنند. تا بچه ای به دنیا بیاید. بر اساس این منطق ، از كودكان "مدتها در انتظار" و در انتظار بسیار محترمانه تر از آنهایی كه بدون هیچ مشكل خاصی متولد شده اند ، محافظت می شود.

مردم خود پیچ و خم های مرتبط با مفهوم خود ، یا درد زایمان یا سایر مشکلات مرتبط با تولد خود را به خاطر نمی آورند. شاید این استثنا توسط افرادی ایجاد شود که در ابتدا دارای مشکلات سلامتی هستند یا در طول زندگی خود با بیماری جدی روبرو شده اند. آنها این فرصت را دارند که دریابند که زنده ماندن و زندگی کردن چه معجزه ای است ، بنابراین اغلب وجود آنها را بسیار بیشتر از نمایندگان سالم و موفق گونه های انسانی می دانند.

ترس از مرگ

شاید دلیل دوم کاهش ارزش زندگی شخص خود این باشد … ترس از مرگ. در نگاه اول ، متناقض به نظر می رسد ، با این حال ، یک منطق خاص در این وجود دارد. واقعیت این است که شخص چنان از مرگ می ترسد که ترجیح می دهد به آن فکر نکند. البته ، او می فهمد که روزی می میرد ، اما تصور اینکه این اتفاق خیلی خیلی زود بیفتد برای او خوشایندتر و راحت تر است. و بنابراین ، او ناخودآگاه خود را به عنوان یک فرد فناناپذیر درک می کند: او هنوز هم زمان زیادی را در پیش دارد که می تواند به دلخواه خود صرف کند.

این امر همچنین می تواند عدم تمایل برخی به فکر کردن در مورد سلامتی خود را توضیح دهد: به نظر می رسد که همیشه وقت برای حل همه چیز وجود دارد ، و هیچ چیز مهلکی به سادگی اتفاق نمی افتد. و اگر اینطور باشد ، البته ، نه با آنها.

این افرادی هستند که به طور کامل به محدودیت عمر خود پی برده و مرگ را به عنوان نتیجه طبیعی وجود خود پذیرفته اند ، که برای زندگی ارزش قائل هستند ، تلاش می کنند تا از نظر خود کارهای مهم و ضروری را انجام دهند - به هر حال ، پایان مطمئناً فرا خواهد رسید ، و این هر لحظه می تواند اتفاق بیفتد.

توصیه شده: