چگونه از خیانت به شوهرش جان سالم به در ببریم: توصیه یک روانشناس

فهرست مطالب:

چگونه از خیانت به شوهرش جان سالم به در ببریم: توصیه یک روانشناس
چگونه از خیانت به شوهرش جان سالم به در ببریم: توصیه یک روانشناس
Anonim

خیانت ، خیانت ، دروغ - همه اینها حلقه های یک زنجیره هستند. آنها به طرز دردناکی صدمه می بینند ، زنی را به شک در خود و البته عشق به شوهرش سوق می دهد. شما باید قدرت کنار آمدن با درد را پیدا کنید و زندگی را به طور کامل ادامه دهید.

چگونه از خیانت به شوهرش جان سالم به در ببریم: توصیه یک روانشناس
چگونه از خیانت به شوهرش جان سالم به در ببریم: توصیه یک روانشناس

لازم است

  • - دفتر خاطرات؛
  • - یک خودکار؛
  • - اشتراک در ورزشگاه یا استخر ؛
  • - مشاوره درون روانشناسی

دستورالعمل ها

مرحله 1

آرام باشید و از بیرون به وضعیت نگاه کنید. واقعیت خیانت واضح است ، اما آیا ارزش دارد که اتفاق افتاده را دراماتیک کنیم؟ پس از همه ، هیچ کس درگذشت ، بیمار نشد. همه چیز نسبی است. اکنون آنچه اتفاق افتاده است به نظر شما بسیار جدی ، ترسناک ، غم انگیز است ، اما زمان می گذرد - یک ماه ، یک سال ، پنج سال و شما خیانت را با احساسات و عواطف بسیار کمتر به یاد خواهید آورد.

گام 2

به این واقعیت فکر کنید که گاهی تقلب حتی ضروری است. برای چی؟ برای اینکه شما بفهمید واقعاً چه جور آدمی در کنار شما زندگی می کند ، برای روابط شما ارزشی قائل نیست. هر چه زودتر خیانت اتفاق بیفتد ، شانس بیشتری برای قطع رابطه زن با خیانتکار و یافتن شخصی واقعاً شایسته است. نسخه دیگری از چشم انداز مثبت در مورد خیانت وجود دارد: آنچه اتفاق افتاده است ، مشکلات موجود ازدواج شما را آشکار می کند ، به شما کمک می کند تا آنها را به موقع برطرف کنید و بیشتر با هم زندگی کنید ، اما بدون دروغ و دروغ.

مرحله 3

تحلیل کنید که چرا خیانت اتفاق افتاده است: به دلیل ماهیت دوست داشتنی همسرتان یا به دلیل دیگری؟ رابطه شما با همسرتان اخیراً چگونه بوده است؟ شاید ، با تغییر ، او می خواست چیزی را به شما ثابت کند؟ چه کسی شریک اصلی خانواده شما بود؟ شاید او فقط از بودن در نقش henpecked خسته شد و تصمیم گرفت احساس کند مانند یک مرد واقعی است؟ رابطه جنسی شما چگونه بود - آیا از علاقه ، تازگی ، احساس کافی برخوردار بود؟

مرحله 4

در مورد آنچه اتفاق افتاده صریح و صریح با شوهر خود صحبت کنید ، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید. برای این کار ، مدتی را از نقش همسر فریب خورده کنار بگذارید ، دوست شوید ، رفیق شوید. بپرسید چرا این کار را کرد؟ از او بخواهید صادق باشد. بگویید از اینکه همسرتان به شما خیانت کرده است بسیار صدمه دیده و ناراحت هستید. اگر احساس گناه غیرمستقیم خود را در آنچه اتفاق افتاده احساس کردید ، این موضوع را به شوهر خود بگویید ، در مورد نحوه زندگی خود تصمیم بگیرید.

مرحله 5

بارها و بارها از جزئیات آنچه در ذهن شما اتفاق افتاده است نگذرید. سعی کنید زندگی خود را متنوع کنید ، آن را با چیزها و اتفاقات جالب پر کنید. سرگرمی مورد علاقه خود را پیدا کنید ، برای برخی دوره ها ثبت نام کنید ، عضویت در سالن ورزشی یا استخر بخرید. به یاد داشته باشید که باید به ظاهر خود توجه داشته باشید. برای بهبود عزت نفس خود تلاش کنید.

مرحله 6

به خاطر داشته باشید که وسوسه فرو رفتن در افسردگی بسیار زیاد است. همه اطراف شما برای شما متاسف خواهند شد ، شما مانند یک همسر ناراضی به نظر خواهید رسید و ، شاید ، شوهر خیانت کرده شما به میزان کامل گناه خود پی ببرد ، روی زانوهای شما بخزد و بخواهد بخشش کند. با این حال ، این کلیشه نادرست است: بله ، در ابتدا آنها برای شما متاسف می شوند ، همسرتان از دیدن شما در چشمان شما شرمنده خواهد شد ، اما هر روز افسردگی شما را عمیق تر و عمیق تر می کند و افرادی که با شما همدلی می کنند ، امور و مشکلات خود را دارند و وقت دیگری برای آن نخواهند داشت. و شوهر یک زن قوی تر ، موفق تر و با اعتماد به نفس ترجیح می دهد.

مرحله 7

یک دفترچه خاطرات داشته باشید که در آن تمام افکار و احساساتی را که شما را آزار می دهند یادداشت کنید. با رها کردن آنها روی کاغذ ، احساسات جدیدی را که برای خارج شدن از این وضعیت به عنوان برنده نیاز دارید پر کنید ، یعنی: اعتماد به نفس به خود و فردا ، خشم سازنده و عزت نفس.

توصیه شده: