افرادی که مدت طولانی ازدواج کرده اند با لحظات خستگی از زندگی خانوادگی مشخص می شوند. غالباً ، علت آن اختلافات ، مشکلات روزمره ، جمع شدن شکایات متقابل و خنک شدن احساسات است. در این دوره دشوار ، در کنار یک مرد ، ممکن است ناگهان فرد ظاهر شود که زندگی خسته کننده اش با رنگ های جدید برق می زند. و با عبور از خط ممنوع ، گام به گام ازدواج طولانی مدت خود را به ویرانه تبدیل خواهد کرد.
اولین "زنگ ها"
در چرخه کارهای خانه ، گاهی اوقات برای زنان دشوار است که به اطراف نگاه کنند و متوجه شوند که شوهر تغییر ماهوی را آغاز کرده است. اگر بخواهید ، می توانید بهانه های زیادی بیاورید که چرا او متفکر و غرق در خودش است. حتی خنک شدن در حوزه جنسی را می توان به راحتی به خستگی ، سلامتی ضعیف یا پوند اضافی همسر در طی بارداری نسبت داد. نکته اصلی این است که کار ، برنامه معمول ، سرگرمی های مورد علاقه در زندگی همسر به جای آنها باقی می ماند و بدین ترتیب اضطراب و اضطراب زنان را بی حس می کند.
شاید همسر به دنبال دلایل از بین رفتن شور باشد و بدون دریافت پاسخ صریح منتظر بماند و نگرش را ببیند. یا اهمیت نخواهد داد ، زیرا رابطه جنسی برای او مدتهاست که دیگر جایگاه اول روابط را اشغال نمی کند. او به راحتی خلا shows حاصل را با نمایش های تلویزیونی ، چت تلفنی با دوست دختر یا شبکه های اجتماعی پر خواهد کرد. در نهایت ، وضعیت ناخوشایند به یک عادت تبدیل می شود.
مردان متاهل چه کسانی را می خواهند؟
در لحظه حداکثر تنهایی و فراموشی ، یک مرد می تواند "ناجی" خود را ملاقات کند. او انگار با جادو آنجا خواهد بود. و این اصلاً یک خانم جوان با سینه های بزرگ نخواهد بود ، که تصویرش با کلمه "معشوقه" در ذهن همسران ظاهر می شود. راه خروجی برای یک مرد خانواده متاهل ، غالباً به سن او یا یک خانم کمی بالاتر می رود - یک همکار ، دوست ، همسایه.
به احتمال زیاد قبل از نزدیک شدن ، عاشقان آینده مدتی یکدیگر را می شناختند. این مرد مخفیانه استقلال ، اعتماد به نفس ، ظاهر آراسته او را تحسین می کرد. او کاملاً توانایی تأمین هزینه های زندگی خود را دارد ، اگرچه کار گزافی انجام نداده است. شاید در گذشته ، این خانم ازدواج ناموفق داشته است ، یک فرزند وجود دارد. اما او به اندازه کافی بزرگ شده است که نمی تواند برنامه های او را مختل کند ، یا با حمایت پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ می شود.
چگونه یک مرد شروع به تقلب می کند
بار اول ، تقلب ممکن است از قبل برنامه ریزی نشود. با موفقیت پیروز شرایط ، خلوت غیر منتظره عاشقان او را تحت فشار قرار می دهد. معاشقه ، کنجکاوی ، وسوسه امتحان چیز جدید - همه اینها به یک شکل یا روش دیگر به نزدیک شدن دو نفر کمک می کند.
این مرد دوباره توسط احساساتی از مدتها فراموش شده ، قابل مقایسه با سالهای اول ازدواج ، گرفتار می شود. او به این زن علاقه مند است ، راحت ، راحت است. برخلاف همسرش ، او با انبوهی از مشکلات خانه روبرو نیست ، او همیشه عالی به نظر می رسد. معشوقه با نگرشی صمیمانه و صمیمانه به طرز ماهرانه ای غرایز فاتح را گرم می کند. از یک طرف ، او به یک شریک جدید نمی چسبد و بدون او زندگی کامل و غنی دارد. از طرف دیگر ، او همیشه ابراز خوشحالی می کند که در صورت ابراز تمایل ملاقات کند و به راحتی برنامه های خود را لغو کند.
یک مرد حتی یک حسادت فراموش شده را دوست دارد. همسری که از یک تمایل به یک خادم ، یک معلم بچه ها و یک آشپز تبدیل شده است ، مدت ها است احساسات تصرفی برانگیخته نیست. و بانوی جدید قلب هنوز هم باید نگه داشته شود ، او می تواند هر لحظه را ترک کند ، و این البته غرایز یک فاتح را در یک مرد تحریک می کند.
علاوه بر این ، معشوقه توانایی نشان دادن تنها یک طرف زندگی خود را دارد - هوشمند و بی دغدغه. یک تی شرت قدیمی ، یک نان روی سر شما یا یک پارچه تمیز کننده به طرز قابل اعتمادی از چشمان شوهر بی وفا پنهان شده و با یک غفلت سکسی ، فرهای سرسبز و یک شام عاشقانه جایگزین می شود.
سفر به آن به یک خروجی و یکی از معدود شادی های زندگی تبدیل می شود. رابطه جنسی طوفانی ، صمیمیت معنوی ، اوقات فراغت بدون مانع - به همین دلیل ، یک شوهر بی وفا آماده است تا همه چیزهایی را که تا همین اواخر گرامی داشت ، به خطر بیندازد.
عاشقانه مخفی
آدرنالین موجود در خون توسط هاله ای از رازداری تقویت می شود ، که عاشقان مجبور می شوند از کشف تصادفی محافظت کنند.برنامه ریزی جلسات جدید ، بحث در مورد جزئیات ، نیاز به "حفظ چهره" در مقابل افراد دیگر آنها را به هم نزدیکتر می کند. بگذارید زمان زیادی طول بکشد ، یک زن آزاد جایی برای عجله ندارد. از این گذشته ، او برخلاف معشوقه های بی فرزند ، در حال حاضر دارای یک فرزند است ، بنابراین "ساعت بیولوژیکی" فشار نمی آورد تا مرد را تحت فشار قرار دهد. و وجود فرزندان یک خانم دیگر شوهر شخص دیگری را آزار نمی دهد. برخلاف فرزندان خودش ، اگر تمایل زیادی وجود نداشته باشد ، مجبور به تربیت نخواهد شد.
در اعماق روح خائن ، یک تصمیم در حال رسیدن است. او آرام می شود ، کمتر با احتیاط رفتار می کند. به عنوان یک نتیجه طبیعی ، زن از ماجراهای خود مطلع می شود.
پایان چه خواهد بود
البته مقاومت در برابر رسوایی برای یک زن فریب خورده دشوار است. و او تمام نارضایتی های شوهر بی وفا را بیرون می اندازد و بدین ترتیب فرار او را آسان می کند. او قبلاً به طلاق فکر می کرد ، اما در اینجا او فقط بهانه می آورد تا در را به شکل نمایشی بکوبد. اگر همسر خودش را بیرون کند ، در نظر اطرافیان او مرد قربانی خواهد شد که آنها نمی خواهند آن را بفهمند و ببخشند.
طلاق اجتناب ناپذیر است. خائن برای معشوقی تازه عزیمت می کند. زن فرزندان و نفقه می گیرد. اولین بار احتمالاً برای او دشوار خواهد بود. اما دیر یا زود ، کینه فروکش می کند ، زندگی شروع به بهبود می کند. بچه ها بزرگ می شوند ، زنی که از نیمی از وظایف خانه اش رها شده ، با لذت از خودش مراقبت می کند. باز هم ، مانند بهترین سال ها ، او احساس آزادی ، جذاب ، جالب خواهد کرد.
از قضا همسر فریب خورده با شوهر شخص دیگری نیز ملاقات خواهد کرد. فقط در حال حاضر ، به جای یک معشوقه ، او از قبل از رابطه جنسی ، خوشایند لذت می برد و در هر جایی عجله نخواهد کرد. اکنون او دیگر نیازی به وسواس برای پرش از ازدواج ندارد ، زیرا این مرحله مدتهاست که سپری شده و زندگی جدید ، همانطور که مشخص شد ، مزایای خود را دارد.
و اگر ، با این حال ، عاشق خانواده را ترک کند ، یک زن آزرده خاطر نمی کند. به هر حال ، آنها در روابط خود عشق و درک متقابل دارند ، که هر دو در ازدواج های گذشته فاقد این رابطه بودند. او احساسات گذشته خود را به جای همسر فریب خورده به یاد نمی آورد. و بعید است رقیب فعلی همدردی کند. در این توهمات ، امیدهای دروغین ، جستجوی بهانه برای کارهای ناپسند آنها ، چرخه ابدی همسران ، معشوقه ها و همسران گاهگاهی اتفاق می افتد.