رقابت مداوم بین عاشقان همیشه منجر به فروپاشی رابطه نمی شود. برعکس ، این حتی گاهی اوقات می تواند علاقه مردم به یکدیگر را گرم کند ، آنها را وادار به تلاش برای بهترین ها کند و به طور مداوم بهبود یابد. با این حال ، هنگامی که رقابت به یک "مسابقه تسلیحاتی" تبدیل می شود ، هنگامی که همه به دنبال کسب درآمد هرچه بیشتر ، سریع تر از نردبان شغلی رفتن و غیره یا حتی به نوعی جنگ خانوادگی هستند ، ارزش دارد هرچه سریعتر اقدامات لازم را انجام دهید تا حفظ رابطه
رقابت خوب باعث بهتر شدن افراد می شود. زن با دیدن موفقیت همسرش ، گاهی اوقات دو بار تلاش می کند. به همین ترتیب ، شوهر ، با آموختن اینكه معشوق خود را در حقوق و دستمزد بزرگ كرده اند ، گاهی اوقات خود به دنبال افزایش حقوق است. دوستداران رقبا در چنین مواردی ، به عنوان یک قاعده ، موفق ، هوشمند و خوش خوان هستند. آنها ظاهر خود را کنترل می کنند ، سعی می کنند با یکدیگر مطابقت داشته باشند. رقابت مداوم اجازه نمی دهد احساسات محو شود و به یک زن و مرد کمک می کند تا سالها بدون خستگی از یکدیگر زندگی کنند. در چنین رابطه ای زن و شوهر به نوبت پیروز می شوند و به همین دلیل عزت نفس و احترام بالایی نسبت به یکدیگر دارند. با چنین رابطه ای است که کسانی که در هم روح خود نه تنها یک عزیز بلکه یک رقیب را می بینند باید برای آن تلاش کنند.
افسوس که غالباً رابطه در چنین زوجهایی بر اساس طرحی متفاوت شکل می گیرد. عاشقان با دستاوردهای خود گاهی سعی می کنند یکدیگر را تحقیر کنند ، به شریک زندگی ثابت کنند که در همه چیز بدتر است ، به این معنی که باید مطیع باشد. هر شکست خود در چنین شرایطی به عنوان یک فاجعه تلقی می شود و میل مداوم به خودسازی فقط با ترس از دست دادن و آوردن دلیل جدید برای تمسخر توضیح داده می شود. شما می توانید با یادگیری ارتباط راحت تر با پیروزی های پارتر و شکست های خود ، سعی کنید چنین رابطه ای را حل کنید ، با این حال ، هر دو عاشق باید نگرش خود را تغییر دهند ، در غیر این صورت اوضاع بهبود نخواهد یافت. گزینه دیگر توجه به شباهت ها نیست ، بلکه تفاوت ها است. به عنوان مثال ، اگر شوهر دائماً در یک زمینه برنده شود ، زن باید کار جدیدی انجام دهد ، کاری که در آن از شریک زندگی خود پیشی بگیرد.
نوع دیگری از رقابت وجود دارد ، که براساس پیشرفت نیست بلکه به عقب رجوع است. در چنین زوج هایی ، زن و مرد دائماً بر سر این موضوع بحث می کنند که چه کسی بیشتر در بودجه خانواده سرمایه گذاری می کند ، چه کسی بیشتر خسته می شود ، چه کسی باید بیشتر با کارهای ناخوشایند خانه کنار بیاید ، و غیره رسوایی های مداوم بر اساس چنین رقابت عجیبی بوجود می آید: شوهر از بیرون بردن سطل آشغال امتناع می ورزد ، با اطمینان اینکه در کار بیشتر خسته می شود ، و همسرش با او بحث می کند و برای انتقام شستن ظرف ها را متوقف می کند. سرزنش های متقابل فقط با ظاهر کودک قویتر می شود: همه مطمئن هستند که او زمان بیشتری را به کودک اختصاص می دهد ، او را بیشتر دوست دارد و درست تر پرورش می دهد. "مسابقات" آغاز می شود ، در نتیجه کودک نیز رنج می برد ، زیرا والدین بیشتر از مراقبت از کودک به رقابت و اختلافات اختصاص می دهند. لازم به یادآوری است که در چنین شرایطی ، ترس از آسیب پذیری ، تمایل به نیاز ، اغلب در پشت سرزنش ها نهفته است. شوهر با گفتن اینکه همسرش وقت کمی با خانواده اش می گذراند و به کودک توجه نمی کند ، گاهی می خواهد بگوید که یک خانواده صمیمی و دوستانه را از دست داده و آرزو می کند. یاد بگیرید که چنین مواردی را مستقیماً بگویید و نکات دیگران را درک کنید و هیچ دلیلی برای رقابت وجود نخواهد داشت.