شما با یک مرد جوان رابطه جدی دارید ، مدت طولانی است که با هم قرار ملاقات دارید ، قبلاً با همه اقوام خود ملاقات کرده اید و درخواست را به اداره ثبت رسانده اید. در این مرحله از رابطه ، فراخوانی مادر شوهر با نام کوچک و نام خانوادگی کاملاً طبیعی است. و سپس راهپیمایی مندلسون رعد و برق زد ، یک حلقه ازدواج بر روی انگشت شما قرار می گیرد ، و شما از قبل نه به عنوان دوست دختر او ، بلکه به عنوان همسر قانونی خود وارد خانه شوهر خود می شوید. نامگذاری مادر شوهر به نام و نام خانوادگی به نوعی اشتباه است ، اما مادر گفتن او هنوز کارساز نیست. چگونه می توان در چنین شرایطی قرار گرفت؟
برای برخی از دختران بسیار آسان است که مادرشوهر خود را مادر بنامند ، به خصوص اگر آنها روابط خوب ، خانوادگی و قابل اعتماد داشته باشند ، دیگران می فهمند که مادر شوهر تا حدی غریبه است ، بنابراین آنها به سختی می توانند مادر او را صدا کنند ، اگر نه
قبل از اینکه مادر شوهر را مادر بنامید ، باید مطمئن شوید که آیا مادر شوهر انتظار چنین رفتاری از عروس را دارد یا خیر. در اینجا شما باید معشوق خود را متصل کنید ، اجازه دهید او به طور جدی با مادر صحبت کند و بفهمد که او منتظر چه نوع درمانی است. اگر رابطه بین مادر شوهر و عروس برقرار شود و مادر شوهر با عروس به عنوان یک دختر رفتار کند ، در این صورت دختر ممکن است به مادر دوم مراجعه کند و س similarال مشابهی از او داشته باشد مال خود این رویکرد برای مادرشوهر روشن خواهد شد که عروس خانم به او احترام می گذارد ، به راحتی و روحیه او اهمیت می دهد.
در اینجا دوباره باید همسرتان را وصل کنید ، بگذارید با والدین صحبت کند و به او توضیح دهید که دختر به مدتی زمان نیاز دارد تا به محیط جدید و وضعیت جدید عادت کند.
تعداد کمی از مردم می دانند که مادر شوهر - معنای قدیمی ها "خون خودشان" بود. و زنان در زمان های قدیم حتی به این فکر نمی کردند که چگونه مادر شوهر خود را صدا کنند.