جاذبه ، عاشق شدن ، وسواس ، عشق در نگاه اول علائم بسیار مشابهی دارند. با این حال ، تعیین تفاوت اصلی فقط در نگاه اول دشوار است ، زیرا در اعماق درون خود پنهان است. این احساس در سطح ناخودآگاه است ، در روح متولد می شود و هرگز خارج نمی شود. زمان زیادی طول می کشد تا متوجه شوید چه اتفاقی می افتد ، عشق عجله ندارد. تعدادی از س questionsالاتی که باید خودتان به آنها پاسخ دهید ، به شما کمک می کند تا درک کنید که این ولع غیر قابل مقاومت برای یک شخص خاص چیست.
دستورالعمل ها
مرحله 1
علاقه به یک شریک بر اساس چیست؟ زمینه جنسی ، ظاهر یا هرگونه استعداد ویژگی هایی است که در ابتدا جذب می شود. احساس واقعی بر اساس احترام ، محبت ، تمرکز و توجه به دنیای درونی یک عزیز است. توجه کنید که آیا علاقه دارید از مشکلات و پیروزی های او مطلع شوید. خواه با او خوشحال باشید یا ناراحت. چقدر ظاهر در نگرش شما نسبت به او تأثیر می گذارد. اگر این عشق باشد ، مطمئناً به احتمال زیاد شما متوجه خواهید شد که مشکلی پیش آمده است ، اما این نقشی تعیین کننده نخواهد داشت. ما عزیزان خود را با دید "درونی" خود می بینیم ، بنابراین آنها همیشه زیبا ترین و مطلوب ترین ما هستند.
گام 2
احساس مالکیت شناخته شده است که آزادی برای هر شخصی مهمتر از عشق است. اگر واقعاً شخصی را دوست دارید ، می توانید این آزادی را به او بدهید ، در صورت نیاز شرایط او را رها کنید و در ازای آن انتظار چیزی نداشته باشید. به این فکر کنید که آیا شما به خاطر رفاه شخص دیگری آماده هستید تا فضای شخصی خود را محدود نکنید و به تصمیماتی که می گیرید بدون تنظیمات خود احترام بگذارید. اگر او تصمیم به ترک بگیرد ، آیا شما با نفرت از او متنفر خواهید شد یا آن را رها خواهید کرد؟ آیا این مسئله را قبول خواهید کرد که او نتواند به طور کامل به احساسات شما پاسخ دهد؟ در صورتی که پاسخ همه سوالات مثبت باشد ، دریغ نکنید - این عشق است.
مرحله 3
تجلی احساسات. صحبت کردن در مورد چیزی واقعی معمولاً بسیار دشوار است. اگر کلمات را به راحتی تلفظ کنید: "من تو را دوست دارم" ، و سپس با همان سهولت می توانید یک شخص را آزرده خاطر کنید ، باید بدانید که این عشق نیست ، این یک وسواس ، اشتیاق است. به هر نامی که بگذارید ، اما این احساس بسیار بسیار دور از یک احساس روشن و ناب است. عشق گنگی را محکوم می کند. خیلی اوقات ، از نظر ظاهری ، بی تفاوت به نظر می رسد. این از این واقعیت ناشی می شود که افراد دوست داشتنی بیشتر از احساسات خود به احساسات دیگران تمرکز می کنند.