والدین اغلب با شکایت از اینکه کودک آنها بیش از حد لجباز ، دمدمی مزاج یا پرخاشگر است ، به پزشک مراجعه می کنند. اما تقریباً هیچکدام نگران کودکی بیش از حد آرام و مطیع نیستند. اگرچه بسیاری از روانشناسان استدلال می کنند که کودک مطیع همیشه خوب نیست.
البته برقراری ارتباط با چنین کودک صحیح و بدون مشکلی بسیار راحت است ، اما باید درک کنید که علت اطاعت وی چیست. شاید این جلوه ای از خلق و خوی بلغمی ذاتی ، پرورش خوب باشد ، اما ممکن است این رفتار اجباری باشد. مشاهده چگونگی رفتار کودک در موقعیت های درگیری ضروری است. بسیار مهم است که بتوانید به اندازه کافی به تجربیات پاسخ دهید ، با احساسات منفی کنار بیایید. اگر کودک می ترسد یا نمی داند چگونه آنها را بیان کند ، آنها جمع می شوند ، پرخاشگری داخلی ظاهر می شود ، که سلامتی را ضعیف می کند. چنین کودکانی ، به عنوان یک قاعده ، بسیار بیمار می شوند ، آنها دارای ایمنی ضعیف هستند. کودکان مطیع که به بیماری مبتلا می شوند ، خود را به خاطر افکار "بد" مجازات می کنند. بسیاری از والدین به یک کودک مطیع و خوش اخلاق افتخار می کنند. با این حال ، آنها به زندگی آینده او فکر نمی کنند. آنها با زیر سلطه و سرکوب کودک زندگی آرام خود را برای خود فراهم می کنند. اطاعت اغلب به انفعال تبدیل می شود ، به ناتوانی در یافتن جایگاه خود در زندگی تبدیل می شود. یک فرد مدرن نیاز به داشتن فردی فعال ، رهبری ، درخشان دارد. او باید بتواند تصمیم بگیرد ، ریسک کند ، فعال باشد. کودک بیش از حد مطیع توانایی چنین چیزی را ندارد. به دلیل نداشتن موقعیت خودش ، او به راحتی تبدیل به هدف دستکاری توسط افراد دیگر می شود. اطاعت می تواند به انواع اعتیاد منجر شود. عزیمت به دلیل اعتیاد به الکل ، اعتیاد به مواد مخدر یا یک فرقه برای یک نوجوان افسرده و افسرده کاملاً واقعی می شود. کودک باید حق ابراز احساسات منفی را داشته باشد. شما باید به او بیاموزید که احساسات منفی را به اندازه کافی ابراز کند ، در مورد آن صحبت کنید. والدین نباید از نشان دادن احساساتی مانند خشم ، تحریک ، کینه به خود بترسند ، بلکه این کار را بدون تحقیر و توهین انجام می دهند. لازم به یادآوری است که شما نمی توانید مطابق نیازهای کودک ، مطیع و مطیعی باشید. برای موفقیت باید بتواند از نظر خود دفاع کند.