بی رحمانه ترین کتاب در مورد تربیت فرزندان - این توصیفی است که اکثر خوانندگان در مورد کتاب "سرود نبرد دجله مادر" از امی چوا آورده اند. این کتاب روش چینی تربیت کودکان را توصیف می کند که بسیار متفاوت با روش مدرن غربی است. به حدی که برای خوانندگان عادی اروپایی و آمریکایی ، او فوق العاده سخت و حتی بی رحمانه به نظر می رسد.
امی چوا یک دانشمند مشهور چینی و دارای مدرک فقه از دانشکده حقوق هاروارد است. وی در حال حاضر در دانشگاه ییل تدریس می کند و عنوان علمی استاد را در اختیار دارد. نویسنده چهار کتاب که مشهورترین آنها اثر "سرود نبرد دجله مادر" بود. سفتی روشهای آموزشی که در کتاب شرح داده شده است ، باعث واکنش گسترده مردم شد. این کتاب یک کار علمی نیست ، در آن مدل چینی فرزندپروری و همچنین تجربه زندگی شخصی نویسنده شرح داده شده است.
روش های فرزندپروری توصیف شده است
روشهای نوین فرزندپروری اروپا بدون توجه به دلایل این امر ، بر ستایش مداوم کودکان استوار است. از این لحاظ ، مدل والدین چینی بر این اساس استوار است که باید واقعاً ستایش کرد. در عین حال ، انتقاد مفیدتر تلقی می شود و هرگز مقدار زیادی از آن وجود ندارد.
در جامعه چین واقعاً چیزهای زیادی از کودکان انتظار می رود. و اول از همه - اطاعت و تسلیم بدون چون و چرا. اعتقاد بر این است که کودکان تا رسیدن به سن بلوغ نباید هیچ استقلال را بشناسند و کاملاً در رحمت والدین خود باشند. مادر و پدر همیشه بهتر می دانند چه چیز خوب و چه بدی برای فرزندانشان است. کار دومی گوش دادن و اطاعت کردن است.
جشن گرفتن تولد کودکان با هم ، اتلاف وقت و هزینه و همچنین سرگرمی های دیگری است که فواید عملی ندارد. وظیفه اصلی مادر آماده سازی کودک برای بزرگسالی است و بهترین راه برای این کار بارگیری کودک با انواع و اقسام موارد مفید هر روز است.
در نتیجه چنین روشهای تربیتی ، کودک حتی تصور نمی کند که والدین می توانند بی ادب و حتی متناقض باشند. کودکان چینی والدین خود را بسیار احترام می گذارند ، تا آخر عمر از آنها کمک و پشتیبانی می کنند. بار روزانه چیزهای مفید موفقیت علمی عالی را به همراه دارد - کودکان چینی بسیار بهتر از همسالان خود از کشورهای غربی یاد می گیرند.
مدل والدین چینی جدید نیست. این در طی قرن ها و هزاره ها توسعه یافته و برای جامعه چین سنتی محسوب می شود. حتی مهاجران چینی که در جستجوی زندگی بهتر وطن خود را ترک کرده اند نیز به آن پایبند هستند.
نگرش نویسنده کتاب به روشهای آموزش
امی چوآ عمیقا متقاعد شده است که سیستم آموزشی چین به طور قابل توجهی از غرب برتر است ، زیرا او از جوانی حقیقتی را القا می کند که طبق آن فقط سخت کوشی و اراده به موفقیت در زندگی کمک می کند. این امر خصوصاً در مورد مهاجرانی كه به یك كشور خارجی می آیند ، جایی كه هیچ كسی در انتظار آنها نیست و كسی نیست كه كمك كند ، بیشتر صدق می كند.
والدین امی خود در جستجوی خوشبختی به ایالات متحده نقل مکان کردند و چهار دختر خود را طبق مدل چینی بزرگ کردند و فرزندان را مجبور کردند که دائماً روی خودشان کار کنند. در نتیجه ، همه دختران با نمرات عالی از مدرسه فارغ التحصیل شدند و از دانشگاه های معتبر فارغ التحصیل شدند. از جمله جوانتر ، مبتلا به سندرم داون.
تنها چیزی که امی برخلاف خواسته والدینش رفت این بود که او برای تحصیل در هاروارد رفته بود ، در حالی که پدرش می خواست او به استنفورد برود. این رفتار ناشایست در ابتدا پدر و مادر امی را ناراحت کرد ، اما پس از دریافت دکترای وی "بخشیده شد".
نویسنده همچنین معتقد است که شیوه زندگی و فرزندپروری آمریکایی بیش از حد آنها را خراب می کند. آنها کار بلد نیستند ، دستیابی به اهداف را نمی دانند ، با کمترین شکست تسلیم می شوند و خودشان را صد در صد استفاده نمی کنند. آنها نمی توانند به همان روشی که نمی توانند از خود و توانایی هایشان پیشی بگیرند ، به موفقیت برسند.
نگرش مادران چینی نسبت به یادگیری
در چین اعتقاد بر این است که کودکان فقط باید خوب عمل کنند. بدون هیچ گونه رزرو. پنج با منفی در حال حاضر علامت رضایت بخشی نیست ، و چهار شرم آور است! اگر كودكی نتواند فقط با A بخواند ، این یك ترك جدی در تربیت وی است. فقط در تربیت بدنی و نمایش مجاز به بچه ها نمره چهار است. و سپس به شرطی که در ریاضیات بچه ها بهترین کلاس باشند.
در صورت تعارض بین کودک و معلم ، والدین در همه موارد طرف بزرگسالان را می گیرند. به این ترتیب ، کودکان نه تنها احترام به اقتدار بزرگسالان ، بلکه برقراری روابط بدون درگیری با بزرگان در سن و موقعیت را می آموزند.
حضور در محافل و بخشهای اضافی اگر نتیجه عملی جدی در آینده نداشته باشد ، تشویق نمی شود. اعتقاد بر این است که بهتر است کودک تمام وقت خود را به مطالعه اختصاص دهد. اگر در فعالیت های فوق برنامه شرکت می کنید ، فقط در یک موضوع و به شرطی که در آنجا بهترین باشد.
به عنوان مثال ، امی خود دخترانش را برای تحصیل ویولن و پیانو فرستاد. در همان زمان ، آنها را وادار کرد که هر روز ساز را تمرین کنند. حتی آخر هفته ها ، حتی روزهای تعطیل ، حتی روزهای بیمار و تعطیلات. تمام این تلاش ها فقط برای دستیابی به بالاترین نتیجه است.
سایر ویژگی های تربیت چینی
سخت گیری و بی رحمی در تربیت فرزندان یک نعمت است. این توانایی پایداری و مقاومت در برابر ضربات سرنوشت است که باید از بدو تولد در کودکان ایجاد شود. مادران چینی اینگونه سیستم تربیتی خود را تصور می کنند.
والدین معتقدند که در رابطه با فرزندانشان بسیار مجاز هستند. توهین ، تحقیر کودک ، تهدید وی یا سیاه نمایی - همه این موارد طبیعی تلقی می شود. بسیار بدتر است اگر مادر به طور ناگهانی هل دادن کودکان را متوقف کند و به آنها اجازه دهد حداکثر نتیجه را نگیرند.
هر عمل نافرمانی و نافرمانی کودکان ، ترک جدی در تربیت آنهاست و نشانه ای است برای مادر که کنترل خود را بر آنها چندین برابر کند. برای کودکی که در چنین شرایطی قرار دارد ، بهتر است تسلیم شود و دستورالعمل های والدین را دنبال کند.
نتیجه
والدین چینی معتقدند فرزندانشان تا آخر عمر مدیون آنها هستند. زمانی که برای تربیت و آموزش آنها صرف شده است ، تلاشی که برای مراقبت از آنها شده است - همه اینها باعث می شود کودکان چینی احساس کنند که مدیون مادر و پدر خود هستند. و این بدهی باید با تلاش روزانه و ساعتی بازپرداخت شود ، حتی وقتی که مغایر با زندگی شخصی آنها باشد.
در چین ، کودکان هرگز والدین بیمار و پیر را رها نمی کنند. و تا پایان زندگی آنها با آنها زندگی می کنند ، یا آنها را با خود می برند. در غیر این صورت ، شرم پاک نشدنی در انتظار آنها است.