در حدود پنج سالگی کودک نگران ترسهای خیالی می شود. اینها شامل تاریکی ، سگ ، مرگ ، ماشین های آتش نشانی است. کودک از قبل چنان تخیل توسعه یافته ای دارد که قادر است ترس را برای خود ابداع کند.
کنجکاوی یک کودک در سن پنج سالگی خارج از نمودار است. کودک مکالمات والدین را می شنود و آنها را بسیار جدی می گیرد. ترس معمولاً در کودکانی تأثیر می گذارد که بیش از حد مورد سرزنش قرار می گیرند یا از آنها محافظت نمی شود. این کودکان احساس عصبی شدن و خودباوری می کنند. اما اگر این کودکان از بدو تولد بیش از حد قابل تأثیر باشند ، انواع فوبیا می تواند در کودکان بدون اجزای فوق ظاهر شود.
به عبارت دیگر ، همه کودکان به طور دوره ای نوعی ترس را تجربه می کنند. هنگامی که کودک گزارش می دهد از چیزی ترسیده است ، باید به او گوش فرا داده و به او بگوییم که خطری ندارد. شما نمی توانید عمداً بچه ها را با جادوگران شیطانی ، پلیس یا عموهای دیگران بترسانید. همچنین ، نمی توانید فیلم های ترسناک و داستان های غم انگیز را به آنها نشان دهید. درک این ایده برای کودک بسیار دردناک است که اگر پدر و مادر نتوانند نیازهای او را برآورده کنند ، دیگر او را دوست ندارند.
زندگی کودک باید متنوع باشد ، او باید با همسالان خود بسیار بازی کند. هرچه زندگی کودک درخشان و سرگرم کننده باشد ، برای ترسهای بی دلیل وقت کمتری خواهد داشت. نور شب در اتاق شما را از ترس از تاریکی نجات می دهد. نور به اندازه ترس قادر به جلوگیری از خواب کودک نیست. به تدریج ترس از تاریکی کاملاً از بین می رود و دیگر نیازی به نور نخواهد بود.
در سن پنج سالگی ، کودکان معمولاً با فکر مرگ احتمالی مرعوب می شوند. توضیحات والدین نباید کودک را بیش از این ترساند. افراد معمولاً در سنین پیری بر اثر بیماری می میرند. باید ایده طبیعی بودن مرگ را به کودک منتقل کرد و در عین حال به او اطمینان داد که خیلی زود دنبال نخواهد شد. حتی در سن پنج سالگی ، بعضی از کودکان ممکن است از حیوانات بترسند. اگر می ترسد سگ از سگ ترسیده باشد ، نباید او را مجبور کنید که به او نزدیک شود. پشتکار والدین باعث لجبازی کودک می شود. این ترس به خودی خود از بین می رود.
ترس از آب نیز همین است. یادگیری شنا با کنار گذاشتن غیرمنتظره کودک فقط به عنوان یک استثنا امکان پذیر است. با اکثر آنها کار نمی کند. کودک خودش حتی اگر از آن بترسد می خواهد به داخل آب برود. برای خلاص شدن از ترس بیشتر کودک خود ، باید بیشتر با او بازی کنید. اگر ترس کودک شروع به جلوگیری از زندگی کامل او می کند ، مراجعه به روانپزشک ضروری است.
در پنج سالگی ، کودکان شروع به دیدن ناتوانی های جسمی می کنند و همچنین متوجه می شوند که بین دختر و پسر تفاوت وجود دارد. کودک شروع به پرسیدن از والدین مورد علاقه خود می کند و در صورت عدم پاسخ ، شروع به ارائه نسخه های خود می کند و در نتیجه ، به دلیل عدم توانایی درک برخی از س questionsالات ، دچار عذاب می شود. شما نباید این را به عنوان یک علاقه جنسی ناسالم ببینید. اگر درمورد مسائل فیزیولوژیک سکوت کنید ، می توانید به فرزند خود بینایی از رابطه جنسی را به عنوان چیزی خطرناک ارائه دهید. نیازی به ترتیب سخنرانی جدی هم نیست. لازم است که همه چیز راحت تر درمان شود و قابل فهم ترین توضیحات را به کودک ارائه دهید. بهتر است این کار را با مثال انجام دهید.