احتمالاً بسیاری از افراد با این شرایط آشنایی دارند که کودک ، پس از امتناع از خرید چیزی یا انگار از ابتدا ، کودک ناگهان در کثیف ترین گودال فروشگاه می افتد و شروع به فریاد زدن دل انگیز می کند. جمعیت مادربزرگها همان جا جمع می شوند و با ابراز تاسف می گویند: "چه مادری بیرحم ، او برای کودک آب نبات خریداری نکرد ، ای آی!" بسیاری از والدین در چنین لحظاتی احساس شرم و گناه می کنند و ترجیح می دهند آنچه را که می خواهند برای فرزندشان بخرند ، فقط اگر کودک خاموش شود. شخصی فقط کودک را در آغوش گرفته و برگهایش را فراموش می کند ، و همه موارد را فراموش می کند. و یک نفر علناً کودک را سرزنش می کند. در چنین مواردی چگونه رفتار کنیم؟
دلهره های کودکانه راهی سریع برای رسیدن به خواسته های شماست. آنها از حدود 1 ، 5 سالگی شروع می شوند و می توانند تا نوجوانی ادامه داشته باشند. کودکان والدین خود را بسیار خوب احساس می کنند و دردناک ترین نقاط خود را تحت فشار قرار می دهند ، به عنوان مثال شرم آور.
خواسته های کودکان خردسال خود به خودی است: می بینم - می خواهم. به دلیل یک واژگان کوچک ، و همچنین به دلیل این واقعیت که مادر خود مدت طولانی خواسته های کودک را حدس زده است (او گریه می کند ، به این معنی که او می خواهد غذا بخورد یا پوشک خیس است) ، 2-3 ساله- کودک پیر فقط به این دلیل که مادر خواسته خود را حدس نمی زند می تواند عصبانی شود. و خواسته ها گاهی اوقات می توانند بسیار جالب باشند. به عنوان مثال ، مادری کره را در یک سبد قرار داد ، و یک کودک خشمگین شد. معلوم شد که او خودش می خواست این کار را انجام دهد. اما مادرم حدس نمی زد.
از 1 ، 5 سالگی باید به کودک یاد داده شود که خواسته های خود را با کلمات بیان کند: "من نمی توانم آنچه شما می خواهید حدس بزنم ، لطفاً با کلمات به من بگویید." اگر کودک هنوز بلد نیست حرف بزند ، ممکن است مثلاً آب میوه یا کلوچه های روی میز را نشان دهد.
قبل از رفتن به فروشگاه ، باید برنامه خود را به گوش کودک برسانید ، آن را آماده کنید ، به عنوان مثال: "ما اکنون با شما به فروشگاه خواهیم رفت. در آنجا شیر ، نان ، کره خریداری می کنیم و سپس می توانید هر دو آب میوه را برای خود انتخاب کنید. اما امروز شیرینی و اسباب بازی نخریم. " با تشکر از چنین آمادگی ، به احتمال زیاد ، کودک دیگر به تمام قفسه ها نگاه نخواهد کرد ، زیرا ما به دنبال آب می رویم!
اگر هنوز هیستری اتفاق افتاده است ، شما باید به سطح کودک پایین بیایید ، چمباتمه بنشینید و او را آینه کنید و احساسات او را توصیف کنید: " اکنون انجام دهی به محض آماده شدن ، نزد من بیا ، من تو را ترحم خواهم کرد. " گاهی ممکن است کمی آرام بماند تا کودک. بگذارید گریه کند یا عصبانی شود ، احساسات خود را غرق نکنید.
وقتی احساسات و تجربیاتی را که کودک در حال حاضر تجربه می کند توصیف می کنیم ، به او می گوییم که او را درک می کنیم. و این حتی برای کودکان نوپا نیز بسیار مهم است. و با دیدن آن ، به اندازه کافی سریع آرام می شوند.