طلاق همیشه دردناک ، دشوار و ناخوشایند است. مهم نیست که چند سال با هم زندگی کرده اید و به ابتکار این اتفاق افتاده است. فراق هم برای زنان و هم برای مردان دشوار است.
در روزهای اول ، به نظر می رسد که زمان متوقف شده است و زندگی دیگر هیچ معنایی ندارد. خلاص شدن از فکرهای منفی امكان و ضروری است و سعی در شروع زندگی جدید و شاد دارد.
اول از همه ، لازم است همه چیزهایی را که یادآور شخص عزیمت شده از منطقه دید است: دیسک ها ، آلبوم ها ، هدیه ها و غیره برای پاره کردن ، سوختن یا دور انداختن عکس ها عجله نکنید. فقط کافی است که آنها را در یک جعبه بگذارید و آنها را کنار بگذارید ، زیرا زمان می گذرد و یک قسمت ناخوشایند فراموش می شود ، و یک عکس یک خاطره است.
این کار تمام شده است ، اما هنوز مبلمان ، لوازم خانگی ، وسایل خانه وجود دارد. اگر امور مالی به شما اجازه نمی دهد همه موارد را یک باره به روز کنید ، بهتر است تعمیرات لوازم آرایشی را انجام دهید و مبلمان را دوباره مرتب کنید. دردسر خرید رنگ ، کاغذ دیواری ، کاشی و موارد دیگر افکار منفی را برای مدت طولانی جابجا می کند.
علاوه بر خانه ، مکانهایی وجود دارد که زن و شوهر با هم از آنها بازدید کرده اند: کافه ، بار ، سینما ، مغازه در این نزدیکی هست و … بهتر است مدتی این مراکز را فراموش کنید و یک کافه دنج پیدا کنید که در آن راحت باشد و فقط متعلق به شما باشد.
اگر کارهای کار و خانه به شما کمک نمی کند تا با افسردگی کنار بیایید ، یک راه حل عالی دیدار با دوستان قدیمی ، رفتن به یک ملاقات ، مهمانی ، پیک نیک و غیره است.
اگر فرزندان در ازدواج ظاهر شده باشند ، وضعیت بسیار پیچیده است ، زیرا طلاق یک فشار روانی شدید برای روان کودک است. اگر کودک به اندازه کافی بزرگ شده است ، باید سعی کنید برای او توضیح دهید که چرا والدین دیگر با هم زندگی نمی کنند و هیچ کس کمتر او را دوست نخواهد داشت. به طور پیش فرض ناگفته ، کودکان اغلب در کنار مادر خود می مانند. در این حالت ، نباید به او چیزهای زننده درباره پدرش بگویید ، از ملاقات با والدین خودداری کنید ، مگر اینکه ، البته او یک شخص ضد اجتماعی است ، ملاقات با او فقط به کودک آسیب می رساند.
و مهمتر از همه ، از خود دست نکشید ، زیرا همه حق شادی دارند: جوان و نه خیلی جوان ، زنان زیبا و زشت ، زنان مطلقه با بچه ها و یک زن بازرگان.