چرا کودک در مدرسه احساس بدی دارد

چرا کودک در مدرسه احساس بدی دارد
چرا کودک در مدرسه احساس بدی دارد

تصویری: چرا کودک در مدرسه احساس بدی دارد

تصویری: چرا کودک در مدرسه احساس بدی دارد
تصویری: چطور دستور بدهیم که بچه ها گوش بدهند 2024, ممکن است
Anonim

اغلب اتفاق می افتد که خانواده محل زندگی آنها را تغییر می دهد و دانشجو مجبور است تحصیلات خود را در مکان جدیدی آغاز کند. روابط در کلاس همیشه بلافاصله بهبود نمی یابد و کودک در مدرسه بیمار می شود. به طور طبیعی ، این عملکرد علمی نیز تأثیر می گذارد.

چرا کودک در مدرسه احساس بدی دارد
چرا کودک در مدرسه احساس بدی دارد

والدین می توانند با برقراری ارتباط متقابل با همسالان در خارج از مدرسه به خواهر یا برادر خود در یافتن دوستان جدید کمک کنند. برای انجام این کار ، توصیه می شود که همکلاسی های خود را به بازدید دعوت کنید ، برای ترتیب دادن تعطیلات ، کودک را به برقراری ارتباط تشویق کنید. همچنین مهم است که به کودک نوپای خود جالب توجه بودن را یاد دهید. به عنوان مثال ، اگر او بلد باشد داستان های خنده دار بگوید ، گیتار بزند یا آتش روشن کند ، شانس بیشتری برای دوست شدن با بچه ها خواهد داشت.

لازم است اطمینان حاصل شود که دانش آموز از تیم جدا نشده و در سفرها ، پیاده روی ها و سایر فعالیت های کلاس شرکت می کند ، کمک می کند. وقتی دانش آموز دروس خود را به پایان می رساند ، حتی اگر لازم باشد وقت خود را برای موسیقی یا دروس انگلیسی بگذارد ، سریعاً انتخاب او از مدرسه نامطلوب است. در غیر این صورت ، کودک در کلاس که همسالان قبلاً با یکدیگر دوست شده اند ، غریبه باقی خواهد ماند.

اگر کودک از لکنت ، شب ادراری ، تیک ، انسداد یا بیماری پوستی رنج می برد ، این ممکن است در آینده باعث تمسخر همسالان شود. بسیار مهم است که به موقع متوجه مشکل شوید و سعی کنید آن را درمان کنید. و باید به معلم در مورد مشکلات کودک هشدار داد. به عنوان مثال ، نیاز به مصرف دارو به صورت ساعت به ساعت.

برای اینکه دانش آموز بتواند شرایط عمومی مدرسه را برآورده کند ، لازم است هر آنچه را که نیاز دارد در اختیار او قرار دهد. به عنوان مثال ، در کلاس های تربیت بدنی ، همه دانش آموزان باید شورت مشکی بپوشند. بنابراین ، اگر والدین آن را بی اهمیت بدانند ، برای او شورت صورتی بخرند ، همکلاسی ها می خندند و همکلاسی را اذیت می کنند. مهم است که او از نظر بیش از حد فقیر یا بی نظم بودن از جمع کودکان برجسته نشود.

اگر کودک شما در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ، می توانید به او توصیه کنید که رفتار معمول خود را تغییر دهد. کلیشه غالب همیشه اقدامات کودک را قابل پیش بینی می کند. و معمولاً طبق طرحی که دیگران تنظیم می کنند رفتار می کند. اما اگر او از شرایط استاندارد فراتر رود و به روشی غیرمنتظره پاسخ دهد ، در این صورت می تواند نه تنها خاطیان خود را گمراه کند ، بلکه از یک شرایط دشوار نیز عبور می کند. به عنوان مثال ، به جای ضرب و شتم تعقیب خود و گریه کردن ، باید با آرامش ، به چشمان آنها نگاه کنید ، این س askال را بپرسید: "پس چه؟" یا آن را بگیرید و در جواب به خود بخندید. در نتیجه کودک باید کاری را انجام دهد که اصلاً از او انتظار نداشته باشد.

والدین کودک نباید شخصاً با آزار و اذیت های وی برخورد کنند ، بهتر است این موضوع را به روانشناس و معلم کلاس اطلاع دهند. نیازی نیست برای محافظت سریع از کودک خود عجله کنید ، به محض اینکه کودک با همکلاسی های خود درگیری پیدا کند. تجربه همه مراحل درگیری گاهی بسیار مفید است ، زیرا به یک فرد در حال رشد کمک می کند تا در آینده خود به تنهایی با مشکلات خود کنار بیاید. اما در اینجا مهم است که زیاده روی نکنید و لحظه ای را فراموش نکنید که مداخله بزرگسالان به سادگی ضروری است. این در مورد آغاز آزار و اذیت سیستماتیک و اذیت و آزار کودک توسط همسالانش است.

والدین اغلب دیر فکر می کنند که چرا کودک مورد آزار و اذیت قرار گرفته و مرتباً مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. و این در حال حاضر نشان می دهد که وضعیت از دست رفته است و آنها باید فورا مداخله کنند. برای شروع دانش آموز را به مدرسه نفرستید تا با خاطیان خود ملاقات نكند. این پدیده را نمی توان مجازات نکرد ، در غیر این صورت بزهکاران خود و یک قربانی دیگر را پیدا می کنند. اما رویارویی با تعقیب کنندگان در این شرایط مهمترین رویداد نیست. اول از همه ، لازم است که به کودک کمک کنید تا از آسیب روانی جان سالم به در ببرد تا او نسبت به همسالان خود احساس ترس نکند و به آنها اعتماد کند.

برای تزریق موفقیت آمیز یک دختر یا پسر به تیم جدید کودکان ، مهم است که اقوام به او بیاموزند اولین کسی باشد که با همسالان خود ارتباط برقرار می کند.به هر حال ، رابطه در کلاس از قبل برقرار شده است - این رهبران خاص خود را دارد ، نادیده گرفته و رد می شود. بنابراین ، احتمال اینکه یک مبتدی مورد حمله همسالان قرار گیرد بسیار زیاد است. والدین باید اولین دوستان کودک باشند تا وی بتواند برای مشاوره ، کمک و حمایت از آنها به او رجوع کند.

توصیه شده: