شکل گیری یک شخصیت تمام عیار یک روند طولانی و بی پایان است. این به این دلیل است که یک فرد در طول زندگی خود در شرایط مختلف قرار می گیرد ، تغییرات خاصی را تجربه می کند و بهبود می یابد. بنابراین ، عوامل رشد شخصیت را نمی توان در هر گروهی تفکیک کرد ، فقط می توان آنها را جمع کرد.
شکل گیری یک شخصیت هماهنگ و تمام عیار فرآیندی چند وجهی و بسیار جالب است. روانشناسان اطمینان می دهند که برای درک بهتر چه عواملی در شکل گیری شخصیت وجود دارد ، باید در چندین بخش و بازه های زمانی مورد توجه قرار گیرد.
عوامل شکل گیری شخصیت در دوران کودکی
علی رغم این واقعیت که کودکی بی دغدغه ترین و سرگرم کننده ترین دوره است ، در این زمان است که رشد فرد به عنوان یک شخص به حداکثر می رسد. این امر به این دلیل است كه كودك همزمان یكباره همه ی جهان را یاد می گیرد و با آنها تعامل می كند و از خود و موقعیت خود در آن دفاع می كند. و این برای نوزادی که مثلاً فقط 3 سال دارد بسیار دشوار است.
روانشناسان می گویند که افراد هماهنگ از آن کودکان حاصل می شود ، مادران آنها را با گرما و مراقبت احاطه می کنند. این به این دلیل است که نیازهای اساسی کودک حداکثر برآورده می شود ، در نتیجه او فقط می تواند تمام تلاش خود را برای برقراری ارتباط با جهان هدایت کند.
مفهوم عشق معقول و صادقانه را با مفهومی که برای خرید ساده کودک با هدایا ، غذا و … طراحی شده اشتباه نگیرید. در حالت دوم ، برای رشد شخصیت هماهنگ کار نخواهد کرد.
احساساتی که مادر تجربه می کند در کودک نیز منعکس می شود. اگر مادر خوشحال و هماهنگ با خودش باشد ، کودک نیز هماهنگ رشد می کند. پیاده روی هم در یک زن باردار و هم در زنی که قبلاً موزه ، تئاتر و … به دنیا آورده است. همچنین به رشد صحیح روان کودک کمک می کند. از این گذشته ، بیهوده نیست که این موسیقی کلاسیک است که به خانم هایی که در موقعیت هستند ، پیشنهاد می شود که آن را گوش کنند.
مرحله بعدی رشد کودک به عنوان یک فرد کودکستان است (البته در مواردی که کودک وارد آن می شود). در اینجا ، شخصیت تحت تأثیر تعامل معلمان و والدین با هم است. اگر معلمان بی توجه و بی ادب باشند ، کودک از یک معلم جدید ترس خواهد داشت. اگر والدین کودک را نادیده بگیرند ، او می تواند خودش را کنار بکشد.
برای تربیت شخصیت هماهنگ از کودک ، والدین نباید در مقابل کودک سوگند یاد کنند ، در مورد شخصی بحث کنند ، محکوم کنند. و البته ، در هیچ موردی در مورد مهد کودک بد صحبت نکنید.
مرحله بعدی شکل گیری شخصیت در دوره نوجوانی اتفاق می افتد. اساساً ، این زمان تحت مدرسه است. در اینجا ، یک فرد در حال یادگیری تعامل با دیگران در سطح بالاتری است. اعمال او آگاهانه تر می شود ، خودش استقلال بیشتری دارد. و اینجا جامعه در حال ورود به عرصه است. والدین فقط می توانند اطمینان حاصل کنند که کیفیت این جامعه به اندازه کافی قابل قبول است.
علاوه بر این ، والدین باید توجه داشته باشند که در این دوره است که آنها باید مانند هر کس دیگری با کودک خود در تماس باشند. دوستان ظاهر می شوند. و همچنین دوست است که فرزندتان دوست شود تا درک کند چه چیزی او را نگران می کند ، با چه چیزی "نفس می کشد" و غیره.
رشد شخصی در دوره نوجوانی
برای نوجوانان ، اولین تجربه جنسی می تواند به یک عامل جدی در شکل گیری شخصیت تبدیل شود. این به خاطر این واقعیت است که آنها یاد می گیرند بزرگتر باشند ، نه تنها مسئولیت خود را بر عهده می گیرند. طبیعتاً همه در این امر موفق نیستند. اما ارزش تلاش دارد تا بتوانید با اطمینان خود را فردی هماهنگ بنامید.
رشد بزرگسالان
به نظر می رسد که یک فرد بالغ برای رشد شخصیت خود به عوامل کمتری نیاز دارد. به هر حال ، او باتجربه است: او چیزهای زیادی می داند و می داند چگونه. در واقع ، این برای بزرگسالان دشوارتر است. آنها حتی بیشتر از کودکی تحت تأثیر عوامل قرار می گیرند. اما یک فرد بالغ شخصیتی از قبل شکل گرفته است که باید خودش را بشکند.
نقش عوامل رشد شخصیت در اینجا توسط خانواده خود فرد بازی می شود: همسر ، فرزندان و نوه های بعدی ، همکاران ، دوستان و بسیاری دیگر که فرد با آنها تماس می گیرد. علاوه بر این ، مسئولیت بر عهده او بزرگ است ، زیرا او در حال حاضر یک فرد بزرگسال است و باید همه تصمیمات را خودش بگیرد.
عوامل مشترک
عوامل کلی رشد شخصیت شامل ژنتیک ، زیست شناسی و ویژگی های جسمی فرد است. از این گذشته ، اگر فردی سالم باشد می تواند کوه ها را حرکت دهد. اگر او در سطح ژنتیکی مشکل داشته باشد ، این به طور قابل توجهی توانایی های او و غیره را کاهش می دهد.
ایجاد فردی کامل و با کیفیت بالا روندی سخت و طاقت فرسا است. و غیرممکن است که هر عاملی را که ظاهراً تأثیر داشته است ، از هم جدا کرد. همه آنها با هم کار می کنند.