عاشق شدن احساسی است که قابل کنترل نیست. هیچ کس انتخاب نمی کند که عاشق چه کسی شود. این اتفاق در سطح انرژی ، جسمی یا روحی رخ می دهد. این همان چیزی است که همه باید در زندگی احساس کنند. اما همه موفق به دیدار با عشق نمی شوند ، زندگی مشترکی که با آنها همراه خواهد بود. و زنده ماندن از فراق کار شکستن است. این مبارزه با خودش است.
فراق همیشه ناامید کننده ، درد ، پشیمانی است ، مهم نیست که چقدر ناامیدکننده به نظر برسد.
وقتی این مرحله را انجام می دهید ، با سر خود می فهمید که این درست است ، اما ، همانطور که می گویند ، شما نمی توانید قلب خود را سفارش دهید. و مهم نیست که این فرد چقدر خودخواه بود ، اما علی رغم همه چیز عاشق او بودید. آنها آنها را نه به خاطر چیزی بلکه به رغم آن دوست دارند. »
با تجربه زندگی ، می فهمید که واقعاً چنین است. شما نمی توانید فردی را انتخاب کنید که بخواهید تمام لطافت و دقت را به او بدهید. غالباً ما نوع کاملاً متضادی از مردم را دوست داریم ، اما احساسات واقعی و صادقانه را فقط برای کسانی که جسم و روح آنها را به خود جلب می کند تجربه می کنیم.
دلایل زیادی برای از هم گسیختگی افراد وجود دارد. به عنوان مثال ، شخص دیگری در مورد برگزیده ظاهر شد ، روابط عاشقانه به هم ریختگی به دوستی تبدیل شد ، معلوم شد که آن چیزی که تصور می کنید نیست و بسیاری از تفاوت های ظریف فردی است.
دلیل این جدایی هرچه باشد ، در ابتدا دلتان برای این شخص تنگ خواهد شد ، دائماً به این فکر خواهید کرد که آیا کار درستی انجام داده اید یا شاید ارزش آن را نداشته باشید؟ در چنین لحظاتی ، قلب به معنای واقعی کلمه از درون می شکند ، هیچ چهره ای روی شما نیست ، همه به آنچه اتفاق افتاده علاقه مند هستند.
یک چیز را بخاطر بسپار: اگر واقعاً می خواهی کاری انجام دهی ، بدون تردید ، چون افکار ما را خراب می کنند ، این کار را انجام بده ، البته این احتمال وجود دارد که از کاری که کرده ای پشیمان شوی ، اما گاهی بهتر است. از آنجا که افکار آنچه می توانست انجام دهد و همه چیز برای اصلاح یا اصلاح ، اما مرغدار ، برای مدت طولانی شما را همراهی می کند.
دشوارترین آزمونی که از نظر روابط انسانی به دست شما می رسد ، رها کردن شخصی است که عاشق او هستید. نکته اصلی این است که به توهین در جهت او خم نشوید ، این فقط شما را از خود دور می کند. اگر این اتفاق افتاد ، سعی کنید فقط خاطرات خوشایند را در حافظه این شخص حفظ کنید.
پس از فراق ، به هیچ وجه با خود تنها نمانید. شما شروع به ورق زدن عکس های موجود در تلفن هوشمند خود ، خواندن مکاتبات ، تماشای تماس های از دست رفته خواهید کرد. و سپس با طوفانی از خاطرات پوشیده خواهید شد. هرچیزی را که به شما یادآوری می کند را حذف کنید. خود را با دستان خود تمام نکنید.
با دوستان خود ملاقات کنید ، از زندگی خود برای آنها بگویید ، قدم بزنید ، ورزش را شروع کنید. به طور کلی اطمینان حاصل کنید که فقط در خواب با خود تنها هستید. گفتگو با دوستانی که زندگی شخصی خوبی دارند نیز یادآوری رابطه شما خواهد بود ، بنابراین در ابتدا از این رابطه پرهیز کنید. مراقب خودت باش.
بیهوده نیست که آنها می گویند درد روانی چندین برابر شدیدتر از درد جسمی است.
و یک قانون مهم دیگر را به خاطر بسپارید! هیچ کس تغییر نمی کند ، اگر همه چیز به مناسب او در یک رابطه باشد ، پس فرد به دنبال چیزی است که کم دارد. و او این کار را بارها و بارها ادامه خواهد داد. بر خود غلبه کنید ، خیانت قابل بخشش نیست.
خود را در کار خود غرق کنید. شما نگاه می کنید ، و به ارتقا می رسید! زمان خوب نمی شود ، بقایای گذشته را پاک می کند.
شما به یک شور و هیجان احساس نیاز دارید! از مکان هایی بازدید کنید که می توانید با تمام توان فریاد بزنید تا همه منفی ها را بیرون بیندازید.
به هیچ وجه مراقبت از خود را متوقف نکنید. چه کسی به دختری احتیاج دارد که از خودش مراقبت نکند؟ زندگی چنین چیزی است ، شاید دقیقاً پس از جدایی با آن یکی روبرو شوید و او شما را به زندگی برگرداند ، آن را پر از شادی و صدای خنده کند.
و با این حال ، اگر در کاری از شریک زندگی خود راضی نیستید ، باید بدانید که او تغییری نخواهد کرد. یا شخص را همانطور که هست قبول می کنید ، یا قبول ندارید.
انتخاب باشماست.