شما چندی پیش ملاقات کردید ، شروع به معاشرت با یکدیگر ، قرار ملاقات کردید و همه چیز بسیار شیرین و مهیج بود و بعد از خواستگاری زیاد ، وقت آن است که چیز بزرگی بسازید. اما وقتی لحظه پیشنهاد برای ایجاد یک رابطه جدی فرا رسید ، او ناگهان امتناع کرد. چرا چنین شرایطی غیر معمول نیست؟
تمام دلایل امتناع دختر را می توان به دو گروه تقسیم کرد: دلایل در خودش یا مرد. اما اگر ناگهان چنین حادثه ای در زندگی شما اتفاق افتاد ، خیلی تنبل نشوید و از او می فهمید چه چیزی مانع از ادامه کار شما شد ، زیرا دنیای درونی یک فرد ممکن است با دیگران متفاوت باشد.
اگر دلایل در یک مرد باشد
امروزه مردان شیرخوار بسیاری وجود دارد. از نظر ظاهری ، به نظر می رسد که آنها به خود اعتماد به نفس دارند ، آرزوی خانواده ها را دارند ، اما در بسیاری از اقدامات ، نگرش کودکانه می لغزد. آنها هنوز به بلوغ نرسیده اند تا اتحادهای محکم ایجاد کنند. زنان دوست دارند با چنین نمایندگانی از نیمه قویتر ملاقات کنند ، اما همه نمی خواهند ازدواج کنند یا با ازدواج مدنی موافقت می کنند. اگر مردی آمادگی کامل پذیرفتن مسئولیت را ندارد ، پس هر دختری جرات نمی کند که با او بیشتر پیش برود.
وجود عادت های بد در مرد نیز می تواند دلیل اختلاف باشد. اگر شخصی عاشق نوشیدن باشد ، اعتیاد به بازی های رایانه ای داشته باشد یا بسیار بی پروا باشد ، می تواند یک محاوره بزرگ یا حتی یک عاشق باشد. اما بهتر است درباره نیت های جدی صحبت نکنید ، زیرا ملاقات یا زندگی مشترک اصلاً یک چیز نیست.
اگر مردی بیش از حد خواستار باشد ، این نیز می تواند مانع شود. از این گذشته ، هر زنی به خاطر برقراری رابطه آمادگی ترک کار را ندارد ، همه شغل خود را فدا نمی کنند. حسادت بیش از حد نیز می تواند دلیل این امر باشد. تمام روابط جدی تعدادی از تعهدات را بر عهده دارد و خانم از این ترس دارد.
اگر دلایل آن در یک زن باشد
زنانی هستند که به دلیل ماهیتشان نمی خواهند ازدواج کنند. آنها بسیار سبک وزن هستند و آماده نیستند که وظایف خود را تحمل کنند. روابط جدی برای آنها بندهایی است که مانع آنها خواهد شد. اما چنین دختران را می توان بلافاصله مشاهده کرد ، در هر یک از اقدامات آنها قابل توجه است که نباید بیشتر از این حساب کنید. آنها کودکانی در بدن بزرگسالان هستند که هنوز بزرگ نشده اند.
اگر دختری عاشق مرد دیگری باشد ، پس او از ادامه کار امتناع می ورزد. خواستگاری ، گذراندن اوقات خوش برای همه جالب است ، اما این همیشه منجر به اتفاق بیشتر نمی شود. او می تواند این کار را برای آرامش ، یا شاید ایجاد حسادت انجام دهد. یا دیگری به او نگاه نمی کند ، این به طرق مختلف اتفاق می افتد. اما او وجود خود را با کسی که احساس عمیق برای او ندارد ، پیوند نخواهد داد.
ترس از روابط نیز می تواند دلیل این امر باشد. اگر شما قبلاً تجربه ای داشته اید که همه چیز با شکست روبرو شود ، دوباره قدم زدن در همان مسیر بسیار ناخوشایند است. ممکن است به نظر برسد که همه چیز دوباره اتفاق می افتد ، که بعد از مدتی جدایی رخ می دهد ، و حتی دردناک تر از دفعه قبل خواهد بود. اگر این مورد باشد ، همه چیز برطرف می شود. صبر ، یک نگرش احترام آمیز به شما کمک می کند دردی را که تجربه کرده اید فراموش کنید ، مهمترین چیز این است که خانم قلب را متقاعد کنید که همه چیز کاملاً متفاوت خواهد بود ، که در آینده همه چیز خوب خواهد شد.