اگر کودکی در مدرسه هدف آزار و اذیت قرار گرفت: بزرگسالان چه کاری باید انجام دهند و چه نباید انجام دهند

اگر کودکی در مدرسه هدف آزار و اذیت قرار گرفت: بزرگسالان چه کاری باید انجام دهند و چه نباید انجام دهند
اگر کودکی در مدرسه هدف آزار و اذیت قرار گرفت: بزرگسالان چه کاری باید انجام دهند و چه نباید انجام دهند

تصویری: اگر کودکی در مدرسه هدف آزار و اذیت قرار گرفت: بزرگسالان چه کاری باید انجام دهند و چه نباید انجام دهند

تصویری: اگر کودکی در مدرسه هدف آزار و اذیت قرار گرفت: بزرگسالان چه کاری باید انجام دهند و چه نباید انجام دهند
تصویری: Manoto Plus / من و تو پلاس - قلدری و آزار و اذیت کودکان در مدارس 2024, آوریل
Anonim

در سال های اخیر ، واقعیت های خشونت روانی در مجموعه های آموزشی بیشتر و بیشتر شده است. متأسفانه ، معلمان و ادارات م educationalسسات آموزشی "چشم خود را" روی چنین شرایطی بسته می کنند. بیشتر به دلیل عدم درک نحوه کار با چنین پدیده هایی است. تلاش والدین بدون حمایت از مجموعه آموزشی ، در بیشتر موارد بی فایده است. وحشتناک ترین اشتباه بزرگسالان در چنین شرایطی این است که کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است نه تنها با این مشکل تنها نمی ماند بلکه مقصر اتفاقاتی است که اتفاق می افتد. بنابراین چگونه می توان به حقایق قلدری در مجموعه های آموزشی ، آنچه توسط بزرگسالان باید انجام شود و نباید انجام داد ، به درستی پاسخ دهیم.

اگر کودکی در مدرسه هدف آزار و اذیت قرار گرفت: بزرگسالان چه کاری باید انجام دهند و چه نباید انجام دهند
اگر کودکی در مدرسه هدف آزار و اذیت قرار گرفت: بزرگسالان چه کاری باید انجام دهند و چه نباید انجام دهند

قبل از اینکه به اصل مسئله بپردازیم ، درک مفهوم "قلدری" مهم است. قلدری ، سو استفاده روانی اعضای تیم از یک یا چند نفر دیگر است. عدم محبوبیت ساده کودک در بین همسالان ، عدم علاقه به او ، ناآگاهی در برقراری ارتباط نوعی خشونت نیست. قلدری دقیقاً عملی پرخاشگری است که به طور مداوم در انواع مختلف تکرار می شود. خشونت روانشناختی در تیم آموزشی در کشورهای خارجی به خوبی مورد تحقیق قرار گرفته و قلدری نامیده می شود.

تقریباً هر کودکی می تواند در تیمی به هدف قلدری تبدیل شود. این لزوماً یک "ناراحت کننده" از نظر جسمی نیست. در عمل من ، چنین اشیایی کودکان از خانواده های ناکارآمد و کودکان دارای معلولیت و حتی فرزندان خانواده مرفه خود بودند ، اما اقدامات غیرقانونی انجام دادند و به همین دلیل تحت تحقیق قرار گرفتند.

درک معلمان و والدین از اهمیت زیادی برخوردار است: اگر قلدری در یک تیم اتفاق بیفتد ، این مشکل شخصی نیست که هدف آن شده است ، این مشکل کل تیم است. بنابراین ، کار باید با همه اعضای تیم انجام شود ، حتی با کسانی که مستقیماً در قلدری مشارکت ندارند ، اما در سکوت شاهد تماشای آنچه از بیرون اتفاق می افتد ، هستند.

انتقال کودک زورگویی به مدرسه دیگر البته راه چاره ای است. با این حال ، شرایط ممکن است در تیم جدید تکرار شود. زیرا قربانی قلدری مجموعه ای از خصوصیات رفتاری و روانی است که این کودک از آن برخوردار است. و او تمام این خصوصیات را به تیم دیگری خواهد برد.

علاوه بر این ، با حذف هدف آزار و اذیت از تیم ، تمایل به خشونت روانی علیه شخصی به خودی خود در بین اعضای تیم از بین نخواهد رفت. یا چنین جمعی قربانی جدیدی را برای خود انتخاب خواهد کرد ، یا همه اعضای آن اقدامات بی اخلاقی و غیراخلاقی را که تا آخر عمر بر علیه هدف آزار و شکنجه انجام داده اند ، در سیستم ارزشی و هنجارهای اخلاقی خود حفظ خواهند کرد. در همان زمان ، این اعمال غیراخلاقی و غیراخلاقی با تأیید اجتماعی در ذهن کودکان جای می گیرد. و پس از آن چنین رفتاری می تواند توسط والدین خود نشان داده شود.

برای والدین قربانی قلدری چه باید کرد

اگر کودک شما در یک تیم مدرسه یا در یک گروه دانش آموز به هدف قلدری تبدیل شده است ، نمی توانید او را با شرایط تنها بگذارید. کودک هر چقدر هم سن داشته باشد ، به کمک بزرگسالان و قبل از هر چیز به افراد نزدیک احتیاج دارد.

قطعاً باید در آنچه اتفاق می افتد مداخله کنید. و شما باید با مراجعه به مدرسه ، صحبت با معلم کلاس فرزند خود شروع کنید. پیش از این نوشتم که آزار و اذیت همیشه همه اعضای تیم را شامل می شود ، حتی کسی را که کنار می گذارد. درباره وضعیت با معلم بحث کنید ، بدانید که وی قصد دارد برای رفع مشکل چه کاری انجام دهد. در صورت لزوم ، مدیریت مدرسه و روانشناس مدرسه ، معلم اجتماعی را در حل مسئله مشاركت دهید. دعوت از نماینده سازمان های اجرای قانون در یک ساعت کلاس و یک جلسه والدین برای یک گفتگوی توضیحی بی مورد نخواهد بود.

والدین نباید با بچه هایی که در این زورگویی درگیر هستند "مسابقه" داشته باشند. ممکن است به نتیجه مطلوب نرسید. برعکس ، شما ممکن است مورد آزار و اذیت اعمال غیرقانونی علیه کودکان دیگران قرار بگیرید.

هر شب بعد از مدرسه ، از فرزند خود در مورد اوضاع مدرسه س askال کنید تا در جریان تحولات قرار بگیرد. در صورت لزوم چندین بار با مربیان و والدین همکلاسی ها ملاقات کنید. نکته اصلی در این وضعیت این نیست که اوضاع را با والدین بالا ببرید ، بلکه باید راه حلی برای این مشکل پیدا کنید.

از کودکی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرد حمایت معنوی کنید. تکنیک های ساده دفاع روانی در برابر متجاوزان را به او بیاموزید. به عنوان مثال ، به او بیاموزید که خود را مانند یک ظرف شیشه ای تصور کند ، که از آن تمام اهانت هایی که همسالان به کودک می کنند ، از آن بیرون می رود. توضیح دهید که اذیت و آزار و اذیت فقط برای کسانی جالب است که به قلدرها پاسخ می دهند. اگر در برابر حملات آنها واکنشی نشان ندهید ، علاقه به ادامه جرم از بین می رود.

به یاد داشته باشید که هر چقدر تلاش کند تا در برابر حملات واکنش نشان ندهد ، کودک شما هنوز هم یک زمان سخت احساسی دارد. پرخاشگری پاسخ ، احساسات جمع شده در داخل ، کودک باید برداشته شود. می توانید از روش های مختلفی برای این کار استفاده کنید. به عنوان مثال ، برای گفتن این احساسات با کودک ، یا پیشنهاد دادن به کشیدن کودکانی که او را آزرده خاطر می کنند ، و نقاشی ها را بشکنید. می توانید بادکنک ها را باد کنید ، چهره متخلفان را روی آنها بکشید ، نام آنها را بنویسید و بالون ها را لگد بزنید. به فرزندتان اجازه دهید استرس عاطفی درونی خود را بهتر از اینكه خود مجرمان از بین ببرد ، آزاد كند.

به طوری که یک وضعیت بسیار آسیب زا در مورد آزار و اذیت ، اثری پاک نشدنی در روان کودک باقی نمی گذارد ، تغییر شکل شخصیت او ، تحریک رشد عقده های مختلف روانشناسی ، حتماً با یک روانشناس کودک کار کنید.

برای والدین کودکان زورگو چه باید کرد

به یاد داشته باشید که کودک شما ، با توجه به اینکه این رفتار از نظر اجتماعی قابل قبول است ، تظاهرات پرخاشگری علیه همسالان با گذشت زمان می تواند آن را به خودتان تبدیل کند. بنابراین ، به هیچ وجه نباید این واقعیت را که کودک شما درگیر زورگویی است ، نادیده بگیرید.

اگر فرزند شما در آزار و اذیت یکی از همکلاسی ها یا دانش آموزان خود شرکت کرد ، نباید این واقعیت را نادیده بگیرید. در بیشتر مواقع ، کودکان آسیب روانی خود را در مورد جسمی که به وضوح ضعیف تر از آن است ، "تمرین می کنند". چنین اشیایی نه تنها همسالان بلکه حیوانات نیز می توانند باشند. منبع آسیب روانی کودک شما می تواند و اغلب اوقات ، محیط خانواده است. نگرش پرخاشگرانه والدین یا یکی از والدین نسبت به کودک ، فشار ، محافظت بیش از حد و کنترل بیش از حد ، تعداد زیادی از ممنوعیت ها و تابوها ، محدودیت ها ، رسوایی های مکرر در خانواده - همه اینها بدون گذاشتن اثری برای روان کودک نمی گذرد. در عین حال ، بی توجهی والدین نسبت به کودک ، نادیده گرفتن علایق ، کم توجهی و محبت وی نیز می تواند باعث عصبانیت روح کودک شود. به خصوص در رابطه با آن دسته از همسالان که در جو مطلوب تری زندگی می کنند.

سعی کنید کودک را به یک گفتگوی صریح به چالش بکشید ، مشکلات او را بشنوید ، به ملاقات کودک بروید. کار کردن در مشکلات روابط خانوادگی خود با کودک یا روانشناس خانواده کار زایدی نخواهد بود.

نه تنها یافتن دلایلی که باعث رشد رفتار پرخاشگرانه در کودک می شود ، بلکه همچنین آموزش مهارت های خودتنظیمی ، کاهش استرس ، تخلیه روانی و عاطفی که به دیگران آسیب نمی رساند ، حقوق آنها را نقض نمی کند و صداقت شخصی بد نیست که به کودک خود در مورد عواقب قانونی بروز عدم تحمل و پرخاشگری نسبت به دیگران بگویید.

مهم است که این گفتگو در یک فضای مثبت و حمایتی صورت گیرد تا منفی گرایی و پرخاشگری کودک بیش از پیش تقویت نشود.

اگر فرزند شما در آزار و اذیت یک همکلاسی خود مشارکت فعالی نداشته است ، اما با سکوت آن را از بیرون تماشا کرده است ، صحبت با او صریح و صریح نیز مهم است.رفتار انفعالی در چنین شرایطی نیز صحیح ترین نیست. موقعیت عدم مداخله در کودک نگرش بی تفاوت نسبت به مشکلات دیگران را پرورش می دهد ، بی مهری و بدبینی را در او شکل می دهد.

معلمان چه کاری باید انجام دهند

1. نحوه مقابله با شرایط به تنهایی

غیرممکن است که در تیم آموزشی قلدری نکنید. حقایق پرخاشگری می تواند هم در حین درس ، قبل از شروع در دفتر و هم در هنگام تعطیلات ، بعد از درس ، در حین فعالیت های فوق برنامه و فوق برنامه رخ دهد.

هنگامی که متوجه شدید دانش آموزان شما درگیر یک موقعیت قلدری هستند ، ابتدا می توانید سعی کنید خودتان با آنچه اتفاق می افتد کنار بیایید. با این حال ، 2 روشی که من پیشنهاد می کنم تنها زمانی می توانند موفق باشند که آزار و شکنجه به موقع برای مدت نسبتاً کوتاهی ادامه یابد.

در عمل تدریس ، من همیشه قادر به انجام این کار بدون مشارکت افراد دیگر بوده ام: مدیریت مدرسه ، روانشناس مدرسه و معلم اجتماعی ، والدین دانش آموزان و دانشجویان. بنابراین ، اگر مشکل با کمک یک معلم برطرف نشود ، من تجربه خود را با شما در میان می گذارم و همچنین الگوریتم حل مسئله را شرح می دهم.

روش 1. با موفقیت در گروهی از دانش آموزان دبیرستان و در گروهی از دانشجویان استفاده شد. در غیاب دانشجویی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود ، من به طرز سختگیرانه ای از دیگران خواستم که از اذیت و آزار همسال خود دست بردارند و گفتم که در حضور من جرات توهین و ضرب و شتم این دانش آموز ، خرابکاری یا پنهان کردن چیزهای او را ندارند. به بچه ها گفته شد كه كسي كه آنها را تحقير و تحقير كنند ، هيچ بدتر و شايد حتي از خودشان هم بهتر نباشد. معلوم شد که یکی از این موارد سختگیرانه بدون تهدید علیه کودکان کافی است. با این حال ، شایان توضیح است که در یکی از موارد هدف آزار و اذیت یک پسر معلول با عقل محدود بود. برای همسن و سالان وی ، علاوه بر درخواست برای جلوگیری از زورگویی ، من گفتم که این پسر در رفتار خود غیرقابل پیش بینی است. و اگر در پاسخ به پرخاشگری آنها ، مجرمین را مجروح کند ، هیچ مسئولیتی متوجه او نخواهد بود. اما متجاوزان می توانند بدتر از این شخص معلول زندگی شوند.

روش 2 چندین بار با موفقیت استفاده شده است ، هم در گروه های مدرسه ای و هم در یک آموزشگاه فنی. با ابراز عدم تأیید از زورگویی که جلوی چشمانم اتفاق افتاد ، از همه بچه ها پرسیدم که چرا همسالانشان اینقدر بد است. به غیر از مصادیق توهین آمیز تا هدف آزار و اذیت ، من چیزی از آنها نشنیده ام. سپس من سوالی در مورد آنچه آنها به طور خاص در مورد این کودک می دانند پرسیدم: او به چه چیزی علاقه مند است ، چگونه زندگی می کند ، چه چیزی او را دوست دارد ، چه کاری می تواند انجام دهد. پاسخی نبود. سپس همه را در خانه دعوت کردم که بنشینند و فکر کنند ، روی کاغذ بنویسند و لیستی از خصوصیات منفی این کودک را برای درس بعدی خود بیاورم. من پیشنهاد کردم که اگر از شناسایی خود خجالت نمی کشند ، اعلامیه را با این توصیف بی نام بگذارند ، و پیشنهاد دادند که چنین ورق هایی را روی میز زیر مجله در زمان تعطیل بگذارند ، وعده دادند که من به طور خاص برای تمام تعطیلات به راهرو می روم. قبل از درس بعدی ، به کلاس پیشنهاد خود را یادآوری کردم که شکایت های خود را در مورد هدف زورگویی روی کاغذ بیان کند و آنجا را ترک کردم. در هر مورد ، حتی یک برگ زیر مجله پیدا نشد. در ابتدای درس ، من در مورد اوضاع با دانش آموزان صحبت کردم و گفتم که هیچ کس نمی تواند درباره کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است چیز بدی بگوید. حتی ناشناس بعد از آن ، من به بچه ها پیشنهاد دادم ، همچنین به طور ناشناس و همچنین روی یک کاغذ در خانه ، بنویسند چه خوب می توانند در مورد این کودک بگویند. و دفعه بعدی حتی یک برگ زیر مجله نبود. باز هم ، در ابتدای درس ، توجه بچه ها را به این نکته معطوف کردم که ، همانطور که تمرین نشان داد ، هیچ کدام از آنها چیزی - بد یا خوب - از همکلاسی خود نمی دانند. و با این وجود ، او را آزرده ، تحقیر ، توهین می کنند. به سوال من ، دلیل چنین برخوردی نسبت به او چیست ، من نیز پاسخی از کسی دریافت نکردم. پس از آن ، واقعیت های قلدری متوقف شد.در یکی از این موارد ، دختری که مورد آزار و اذیت قرار می گرفت ، در بین همکلاسی های خود دو دوست داشت که منفعلانه آزار و زورگویی را دنبال می کردند. در یک مورد دیگر ، هم کلاسی هایی که قبلاً پرخاشگر بودند ، دختری را که قبلاً او را آزرده بودند ، تحت حمایت و حمایت خود گرفتند.

2. نحوه کنار آمدن با شرایط با تلاش مشترک تیم آموزشی

اگر زورگویی برای مدت طولانی ادامه داشته باشد ، بسیاری از همسالان در آن گنجانده شده اند ، وضعیت بسیار دور شده است ، کنار آمدن با مشکل فقط با استفاده از روش های توصیف شده در قسمت 4 امکان پذیر نخواهد بود. کار جدی تر و گسترده تر با تیم مورد نیاز خواهد بود. بعد ، من یکی از الگوریتم های کار روی یک مسئله کلاس مشابه را توصیف می کنم.

دو گام مهم اول در حل آزار و اذیت ، گفتگو با کلاس و والدین است.

گذراندن یک ساعت کلاس ضروری است که در آن زمان آنچه در تیم آموزشی به وجود آمده است به نام آن خوانده می شود. دانش آموزان باید آگاه شوند که آنها در حال سو abuse استفاده روانی از همکلاسی خود هستند. همچنین باید به آنها گفت که این رفتار غیرقابل قبول است. این هیچ قدرت ، برتری متجاوزان نسبت به قربانی را نشان نمی دهد. این امر به تخریب اخلاقی متجاوزان و غیرقانونی بودن اقدامات آنها گواهی می دهد. در چنین ساعت كلاسی ، مهم نیست كه مورد آزار و اذیت در مقابل كلاس به عنوان یك قربانی آشكار شود ، به ترحم فشار نیاورید ، برای او همدردی و دلسوزی نكنید ، بلکه باید كودكان را بطور جداگانه دعوت كنید تا آنچه را که احساس می کنند ، آنچه را تجربه می کنند ، آنچه قربانی آنها تجربه می کند بیان کنند. همچنین ، هر دانش آموز باید برای خود تعیین کند که مثلاً در مقیاس 5 نمره ای ، میزان مشارکت در قلدری ، سهم شخصی خود را در بیماری گروه ارزیابی کند. به عنوان مثال ، 1 - من هرگز در این شرکت نمی کنم ، 2 - من گاهی در این شرکت می کنم ، اما بعد از آن شرمنده ام ، 3 - من گاهی در این شرکت می کنم و سپس شرم نمی کنم ، 4 - من در این اغلب شرکت می کنم و نمی کنم پشیمان شوید ، 5 - من یکی از اصلی ترین شرکت کنندگان فعال در قلدری هستم.

برای شروع ، چنین مکالمه ای می تواند توسط یک معلم انجام شود. اگر نتیجه ای نداد ، پس باید ساعت کلاس دوم با این موضوع با مشارکت روانشناس و نماینده سازمان های اجرای قانون انجام شود.

جلسه و بحث درباره اوضاع ایجاد شده در کلاس نیز باید با والدین دانش آموزان برگزار شود. در جلسه والدین نیز لازم است که به طور مفصل آنچه اتفاق می افتد را شرح دهید ، از شرکت کنندگان در قلدری نام ببرید ، قلدری را با نام خود بنامید و والدین را به انجام مکالمات آموزشی با فرزندانشان دعوت کنید. در جلسه والدین می توان همان متخصصان را در ساعت کلاس دعوت کرد. برای والدین مهم است که روشن کنند که مشکل قلدری مشکلی برای شرکت کنندگان مستقیم در قلدری نیست ، بلکه یک بیماری از کل کلاس است که باید دقیقاً به عنوان یک بیماری جمعی درمان شود.

مرحله دوم شناسایی در بین دانش آموزان افرادی است که آماده اند وظایف حمایت و محافظت از قربانی قلدری را از متجاوزان بر عهده بگیرند. با این حال ، چنین مواردی یافت نمی شود. اما هنوز هم باید امتحان کنید.

مرحله سوم باید کار یک روانشناس مدرسه با تیمی از دانش آموزان باشد. م mostثرترین آنها آموزش برای تجمع گروهی و همچنین کار فردی یک روانشناس با شرکت کنندگان فعال در قلدری برای حل مشکلات روانی است که کودکان را به سمت بروز پرخاشگری سوق می دهد. کار روانشناس همچنین باید در قربانی قلدری باشد تا نتایج عواقب آسیب زا را بررسی کند.

در این مرحله ، شما می توانید از روش شکل گیری خصوصیات اخلاقی و اخلاقی بر اساس پی بردن به اشتباه خود و تقلید از مثال مثبت دیگران استفاده کنید. برای این منظور ، می توانید به طور دوره ای ترتیب تماشای فیلم های مربوط به دوستی برای کودکان را بدهید. بسیاری از این فیلم ها را می توانید در صندوق فیلم اتحاد جماهیر شوروی سابق پیدا کنید. پس از نمایش چنین فیلمی به کودکان ، می توانید بلافاصله آن را با کودکان در میان بگذارید و پیشنهاد دهید که مقاله یا مقاله ای با موضوع دوستی بنویسید ، و همچنین مقاله ای از دسته بررسی فیلم.این کار بهتر است در کلاس انجام شود تا اطمینان حاصل شود که همه فیلم را می بینند. با مشاهده جمعی ، راحت تر می توان بحث خود را تنظیم کرد.

گام چهارم باید تدوین قوانین ارتباط بین فردی ، قوانین ارتباطی و تعامل بین دانش آموزان با دانشجویان باشد. این قوانین باید شامل هر دو ممنوعیت عمل منفی و اقدام مثبت بین دانش آموزان باشد. تلفیق قوانین رفتاری تدوین شده بین دانش آموزان به عنوان نوعی کد مهم است. باید چاپ شود و در یک مکان برجسته در کلاس قرار گیرد. علاوه بر این ، چاپ آنها و توزیع آنها به هر دانش آموز مفید خواهد بود. هر ساعت کلاس یا درس بعدی با معلم کلاس ، مهم است که با س aالی از کلاس شروع شود که چگونه موفقیت آمیز هستند که می توانند به قوانین توسعه یافته ارتباطات پایبند باشند. می توانید از کسانی که در تبعیت از قوانین مهارت چندانی ندارند بخواهید که ابتدا دست خود را بالا ببرند. سپس کسانی که بندرت آنها را نقض می کنند ، سپس کسانی که عملا آنها را نقض نمی کنند. در پایان کسانی که از آخرین نظرسنجی حتی یک بار هم تخلف نکرده اند. کسانی که مرتکب تخلف می شوند باید اطمینان داشته باشند که در صورت تلاش قطعاً موفق خواهند شد. کسانی که این قوانین را زیر پا نمی گذارند باید در معرض تمجید و تمجید از دیگران قرار بگیرند و آنها را سرمشق دیگران قرار دهند. به عبارت دیگر ، تغییرات مثبت در ماهیت تعامل کودکان در کلاس باید مورد تشویق و حمایت قرار گیرد.

به منظور بالا بردن اقتدار یک قربانی قلدری در گروه همسالان ، مهم است که مسئولیت مسئولیت را به او بسپاریم ، در آن نسبت به سایر همکلاسی ها به او حقوق و اختیارات بیشتری داده شود. با این حال ، در عین حال مهم است که اطمینان حاصل کنیم این کودک شروع به جبران مجرمان خود نمی کند.

توصیه شده: