مفهوم معروف به "تئوری لیوان آب" هیچ ارتباطی با "لیوان آبی" که کسی باید در سنین پیری به فرد بدهد ندارد. مورد دوم به عنوان استدلال به نفع تشکیل خانواده مورد استفاده قرار می گیرد ، در حالی که "تئوری لیوان آب" برعکس مفهوم خانواده است.
کلارا زتکین ، بنیانگذار حزب کمونیست آلمان ، که به خاطر مبارزه برای حقوق زنان مشهور شد ، اغلب او را خالق "تئوری یک لیوان آب" می نامند. این نویسندگی همچنین به الكساندرا كولونتای ، سیاستمدار روسی كه به عنوان اولین زن سفیر در تاریخ تبدیل شد ، و همچنین انقلابی اینسا آرماند نسبت داده می شود.
نمی توان انکار کرد که چنین دیدگاه هایی نزدیک به همه این زنان بوده است ، و با این وجود نباید کف دست را به آنها داد ، بلکه به آرورا دودونت ، نویسنده فرانسوی قرن نوزدهم که با نام مستعار ژرژ ساند کار می کرد ، داده شود. آهنگساز معاصر و مجارستانی وی ، فرانتز لیست ، سخنان نویسنده را نقل می کند: "عشق ، مانند یک لیوان آب ، به کسی که آن را درخواست کند داده می شود."
ماهیت مفهوم
"یک لیوان آب" در این زمینه به عنوان تصویری کلی از ساده ترین نیازهای فیزیولوژیکی انسان در نظر گرفته می شود که باید بدون بروز هیچ گونه مسئولیت و مسئولیتی برآورده شود. روابط بین جنسیت با چنین نیازهایی هم تراز است.
در اینجا یک مرد گرسنه است - و او چیزی خورده است ، تشنه است - و یک لیوان آب نوشید. پس از آن ، فرد به کار خود برمی گردد ، یا نیازی را که دیگر او را آزار نمی دهد و یا شرایط رضایت آن را به خاطر نمی آورد. فرض بر این است که نگرش نسبت به نیاز به صمیمیت نیز باید همین باشد. هیچ قراردادی به صورت منع اخلاقی یا ازدواج وجود ندارد - آنها یک زن را به بردگی می کشند و او را به جایگاه "ابزار تولید" فرو می کشانند.
درک مفهوم در جامعه
"نظریه یک لیوان آب" ، و همچنین ایده جامعه همسران نزدیک به آن در آغاز قرن بیستم. اغلب به سوسیالیست ها و کمونیست ها نسبت داده می شود. به تعبیری بنیانگذاران ایدئولوژی کمونیستی خود دلیل این امر را پیش بینی کردند و پژمردن قریب الوقوع خانواده را پیش بینی کردند. چنین پیش بینی هایی در "مانیفست حزب کمونیست" توسط ک. مارکس و اف. انگلس ، در "منشأ خانواده ، مالکیت خصوصی و دولت" توسط اف. انگلس بیان شده است.
در حقیقت ، ک. مارکس ، انگلس و پیروان آنها به خانواده به این ترتیب اعتراض نکردند و خواستار لغو ازدواج نبودند. آنها از خانواده بورژوازی ، ساخته شده بر اساس مالکیت خصوصی و ادغام سرمایه انتقاد کردند - طبق گفته نظریه پردازان مارکسیسم ، چنین خانواده ای واقعاً باید از بین برود. کارل مارکس با کنایه از ایده تخریب خانواده به کمونیست ها نسبت داده شد ، و اشاره کرد که "جامعه زنان" در واقع به صورت فحشا و زنا صورت می گیرد.
V. لنین همچنین نگرش منفی به این مفهوم داشت: "جوانان ما از این تئوری یک لیوان آب عصبانی شدند". و این بیانیه بی اساس نبود: در دهه 1920 ، این نظریه حتی در اختلافات کومسومول نیز مورد بحث قرار گرفت - بسیار محبوب بود.
این مفهوم نه توسط V. Lenin و طرفدارانش ، بلکه توسط Uvarov ، عضو سازمان سلطنت طلب راست افراطی ، اتحادیه مردم روسیه مطرح شد. وی در سال 1918 در "فرمان شورای استانی ساراتوف کمیسرهای مردمی" "لغو مالکیت خصوصی توسط زنان" را اعلام کرد. متعاقباً ، در طول جنگ بزرگ میهنی ، نازی ها با تکیه بر این سند ، همه زنان شوروی را "روسپی" اعلام کردند.
در جامعه شوروی ، "نظریه یک لیوان آب" امکان پذیر نبود. او در دهه 70 قرن 20 زنده شد. به شکل یک "انقلاب جنسی" در کشورهای غربی و در دهه 90 توسط جامعه روسیه انتخاب شد.