وقتی سرنوشت زن و مرد را به هم نزدیک می کند ، آنها حتی نمی فهمند که به دلیلی جذب یکدیگر می شوند. انتخاب یک شخص ، اول از همه ، به تجربه جاسوسی در خانواده والدین هدایت می شود. نسل گذشته اطلاعات مربوط به نیاز به عشق ، مشارکت و احترام را به نسل بعدی منتقل می کند. این نیازها که توسط هر شخص در نوع خود آورده شده است ، به صورت جفت و در قالب تعارض و تضاد یافت می شود. بنابراین ، برای زنان و مردان مهم است که باید با آمادگی و آگاهی از آنچه اتحاد عاشقانه هماهنگ بنا شده است ، وارد روابط شوند.
هر یک از شرکا می خواهند در رابطه به خود توجه کنند
افراد تنها در صورت تبادل توجه مداوم در یک زن و شوهر ، خوشبختی با یکدیگر را پیدا خواهند کرد. این را هر کسی که وارد یک رابطه عاشقانه می شود لازم می کند. وقتی یکی از شرکا از توجه محروم شود ، دعواها ، درگیری ها ، ادعاها شروع می شود. یک مرد می خواهد مورد ستایش یک زن و یک ستاره راهنما باشد. او انتظار دارد که او در همه چیز به توافق برسد و ابتکار عمل را به عهده می گیرد ، سعی می کند زندگی خود را درگیر کند ، تا تأثیر بگذارد. به عنوان مثال ، او با او برای بازدید ، سینما ، رستوران ، استراحتگاه دعوت می کند.
اما همیشه این احتمال وجود دارد که زن مخالف باشد و در نتیجه رویاهای توجه مرد را از بین ببرد. او می تواند چندین تلاش انجام دهد ، اما اگر او امتناع کند ، دیر یا زود ، علاقه خود را به چنین بانویی از دست خواهد داد. و زنی که هیچ کجا او را صدا نمی کنند و او را نادیده می گیرند از زیبایی خود ناامید می شود. در خوانش او ، مردی که نتوانسته است مورد همدردی خود را تسخیر و تسخیر کند ، فقط یک ضعیف است. اما او کمتر از شریک دمدمی مزاجی ناامید نیست ، که همه تلاش ها برای جلب توجه را رد کرد. چنین زنی به طور خودکار در گروه عوام برای مرد قرار می گیرد.
اگر تبادل توجه با موفقیت برقرار شده باشد ، پیوند ویژه ای در زوجین ایجاد می شود.
روابط با تبادل مداوم انرژی مشخص می شود
همانطور که می دانید ، در طبیعت ، انرژی از هیچ جا بوجود نمی آید و در هیچ جا از بین نمی رود. به همین ترتیب ، در روابط ، پیوندی که در یک زن و شوهر ایجاد شده است ، افراد را با جریان انرژی نامرئی متصل می کند. او به طور متناوب بین زن و مردی گردش می کند ، هر کدام را با انرژی پر می کند ، و آخرین قدرت را از آنها می گیرد. به همین دلیل است که وقتی یکی در حال دوچرخه سواری است و رنج می برد ، دیگری خوش شانس است که اولی را به ناامیدی حتی بیشتر می رساند.
اگر عمق آن را درک و احساس کنید می توانید در برابر این اعتیاد طاقت فرسا مقاومت کنید. ذهنی احساسات خود را در رابطه با شما به شریک زندگی خود برگردانید و احساسات خود را به خود بازگردانید. به محض اینکه کسی در یک زن و شوهر دیگر نمی خواهد عشق و علاقه خود را بدهد ، ارتباط قطع می شود.
جدایی مرد از مادر عامل اصلی ازدواج خوشبخت است
سال ها مادر مادر زن اصلی زندگی پسرش است و در بعضی مواقع وقتی او می خواهد خانواده تشکیل دهد ، کنار کشیدن به موقع برای او بسیار دشوار است. حتی در یک زن بالغ ، در قلب او ، یک دختر کوچک به زندگی خود ادامه می دهد ، که مانع ترس و تردید در مورد سرنوشت پسر خود می شود.
بی اعتمادی به پسر محبوب ، آرزو برای مدیریت زندگی خود ، و ماندن تا آنجا که ممکن است مورد نیاز است ، نهفته است. او کودک بالغ خود را به سمت اعتیاد خطرناکی می کشاند که مانع از قدرتمندتر ، باهوش تر ، شجاع تر شدن او می شود. به عبارت دیگر ، مادران دستكار از رشد روانشناختی پسران خود جلوگیری می كنند. برای بسیاری ، این به الكلیسم تبدیل می شود.
بنابراین ، برای یک مرد مهم است که خود را از تأثیر مادر رها کند ، بر این وابستگی غلبه کند و فقط پس از آن روابط عاشقانه ایجاد کند.
هرچه مرد با زن رابطه ضعیف تری داشته باشد ، برای او راحت تر است
وظیفه یک انسان قدرتمند مطالعه ، یادگیری ، غلبه بر موانع ، کشف اسرار کیهان است و سپس انتقال این دانش به پای معشوق خود است. فقط در این صورت است که او احساس حق و جای او می کند. و یک زن ، کاملاً طبیعی ، می خواهد برای او کیهان باشد ، معمایی که با حل آن ، جنبه های جدید و جدیدی به طرف شریک زندگی باز می شود.او به مردی احتیاج دارد که برای همیشه با این روند همراه شود ، به طوری که وی حتی فکر انتخاب شی دیگری را برای مطالعه ندارد (یعنی تصمیم به تقلب).
سپس زن تصمیم می گیرد از خود محافظت کند ، هر مرحله از شریک زندگی را کنترل می کند و راه به جایی نمی برد. اگر بخواهد اعتراض کند ، رسوائی می کند و تهدید به جدایی می کند. با پذیرش قوانین زنانه بازی ، یک مرد ضعیف می شود ، علاقه خود به دانش را از دست می دهد. او مأموریت اصلی خود را از دست می دهد و در چنین رابطه ای به تدریج به پسر مامان تبدیل می شود. بعلاوه ، انقراض جذابیت جنسی اجتناب ناپذیر است. گرچه زن البته از اینكه از خود در برابر تقلب محافظت كرده است راضی است.
فقط عشق زن می تواند محرکی قدرتمند برای رشد به مرد بدهد
رشد ، بلوغ ، رشد یک مرد در یک رابطه فقط تحت تأثیر عشق زن امکان پذیر است. او با انرژی مثبت ، به ایمان به خصوصیات استثنایی او که می تواند موفقیت هر شغلی را تضمین کند ، به همراه خود غذا می دهد. طبق تعریف ، مرد قوی نمی شود ، زن به او اجازه می دهد چنین احساسی داشته باشد. هرچه بیشتر او را تحسین کند ، با اطمینان بیشتری توجه یک عزیز را جلب می کند.
و مردی که موفقیت کسب کرده است ، به نوبه خود ، آن را با الهام بخش خود به اشتراک می گذارد. ضمناً مادر علاوه بر همسر یا شریک زندگی ، برای این نقش نیز مناسب است. به محض خشک شدن جریان عشق و توجه ، مرد رشد نمی کند. بنابراین ، به جای سرزنش زنانی که شریک زندگی آنها دچار مشکلات مادی هستند ، لازم است عشق ورزیدن و الهام گرفتن از آنها را یاد بگیرید.
حمایت از رشد یک شریک زندگی یکی از اصلی ترین نشانه های عشق است
وقتی افراد در یک زن و شوهر توجه کافی از یکدیگر دارند ، آنها خواهان توسعه برای خود و برای نیمی از زندگی خود هستند. اگر این اتفاق نیفتد ، آنها رابطه نابرابر دارند - یک برده و یک ارباب. ارباب برده خود را در پیشرفت عذاب و محدود می کند و فروتنانه تحمل می کند. با این حال ، یک تلاش رقت انگیز برای افزایش به قیمت یک شریک زندگی ، افراد ضعیف را به یک شخصیت قوی تبدیل نخواهد کرد. یا باید از چنین شخصی فرار کرد ، یا منتظر تولد دوباره دردناک آهسته او بود.
رذایل مرد بازتاب درد درونی زن است
همانطور که قبلاً ذکر شد ، یک زن و مرد رابطه خود را در پیوندی ناگسستنی با تاریخ نسل های گذشته برقرار می کنند. حتی در یک رابطه دشوار و طاقت فرسا ، جایی که اعتیاد به الکل ، استبداد و تعرض رشد می کند ، شرکا برای کاری نیاز به یکدیگر دارند. شاید با این روش آنها مسیر زندگی اجداد خود را تکرار می کنند و سعی می کنند مشکلات ارثی خود را حل کنند. علاوه بر این ، در این رابطه ناسالم ، دو طرف رنج می برند - شکنجه گر و قربانی او. از این گذشته ، هر دو حکایت از تاریخ قبیله را دارند ، فقط این که هر یک مختص به خود خواهد بود.
یک مرد وقتی زن تسلیم شود برنده می شود ، اما این راه برای او نیز یک راه برنده است
انرژی های زن و مرد در صفحات مختلف به گردش در می آیند. جنس قوی همیشه با داشتن جریانهای انرژی عمودی خود ، به سمت بالا تلاش می کند. و زنان زمینی ترند ، قدرت آنها در یک صفحه افقی گسترش می یابد ، مثل اینکه در امتداد زمین گسترش می یابد. و جایی در اینجا ، با فشار از سطح جامد ، این جریان زندگی دو نفر با هم تلاقی می کنند. آنها را می توان با زمین و درخت مقایسه کرد که ریشه در خاک دارند و به دنبال رسیدن به خورشید هستند. بنابراین یک زن به همسر خود قدرت پیروزی های جدید و رشد را می دهد. وقتی هرکدام در جای خود جفت می شوند ، هر دو احساس راحتی و درستی می کنند.
اگر عکس این اتفاق بیفتد ، و مرد در پایین باشد ، چنین زمین لرزه ای اضطراب را در روابط ایجاد می کند. یک شریک قادر نخواهد بود برای مدت طولانی در کنار چنین زنی بماند ، مانند افرادی که از مناطق فعالیت لرزه ای خارج می شوند. یک صحرا حول انرژی غلط زنانه شکل می گیرد. از این گذشته ، همه می خواهند در دشتی وسیع و آرام زندگی کنند ، جایی که ساکت و آرام است. علاوه بر این ، نه تنها مردان به چنین زنی ، بلکه دوستان ، اقوام ، همکاران نیز علاقه مند می شوند.
یک مرد ایده آل خود را از زن مجسمه می کند ، اما زن می خواهد آن را فوراً بدست آورد
یک زن به دستیاری احتیاج دارد که دنیا را به روی او بگشاید و به او بیاموزد که خودش را بشناسد.او در مرد به دنبال این است و برعکس ، به شریکی احتیاج دارد که به تک تک کلمات او گوش دهد. به همین دلیل است که ، با کاهش ارزش لیاقت یک عزیز ، زن نارضایتی و کینه می یابد. فقط او قادر است که مردی را به همان ایده آل تبدیل کند ، به او توجه می کند و در تشخیص شایستگی ، ستایش ، تشویق کوتاهی نمی کند. بنابراین ، نباید فراموش کنیم که با انرژی مشتاق آن را تغذیه کنیم. در این صورت رابطه شما آرام ، هماهنگ ، مثمر ثمر خواهد بود.