بیشتر والدین مدرن فرزندان خود را بر اساس اصل اساسی کودک گرایی تربیت می کنند: "بهترین ها برای کودکان". و تعداد کمی از مردم فکر می کنند که خوشبختی کودک نه در آخرین مدل آیفون و نه در تعداد زیادی از فعالیت های اضافی است.
چگونه کودک را بزرگ کنیم؟ به دلایلی ، والدین مدرن به طور فزاینده ای در پاسخ به این سوال مفهوم مادی ، و نه معنایی ، سرمایه گذاری می کنند. ما كاملاً فراموش كردیم كه تحصیلات گران قیمت و بهترین چیزهای موجود در "زرادخانه" فرزندان ما اساس شخصیت ، عادت ها و نگرش ها نسبت به دنیای اطراف آنها ، بستگان و دوستان نیست. ما کودکان را بر اساس اصل کودک گرایی تربیت می کنیم. یوگنی شوارتز ، روزنامه نگار و نثر نویس روسی ، این پدیده اجتماعی را با دقت بیشتری از همه روانشناسان و مربیان اواسط قرن گذشته توصیف کرد: "کودکان باید متنعم شوند ، زیرا این تنها راه رشد آنها به یک سارق واقعی است".
اگر بهترین ها دشمن خیر شوند
مادران و پدران مدرن در تلاشند کمبود توجه و ارتباطات شخصی خود را با بهترین افراد - مدارس و کلینیک های تجاری ، لباس های مارک دار و لوازم گران قیمت جبران کنند. توسعه هماهنگ؟ آسان - نقاشی ، شنا ، ورزش ، زبان های خارجی. و این رویکرد نه تنها بر کودک ، بلکه بر بزرگسالان نیز تأثیر منفی دارد. شما باید برای همه چیز وقت داشته باشید - برای کار ، هنگام ناهار ، یا اینکه کودک را به یک حلقه (آموزش ، کلاس) برسانید. همه توانایی تهیه پرستار بچه و دستیار را ندارند ، بنابراین شما باید لحظات استراحت و اعصاب خود را فدا کنید.
اولین قربانی کودک گرایی بزرگسالان هستند. و نکته فقط این نیست که آنها بار زیادی را متحمل می شوند ، بلکه این است که دیر یا زود مادر و پدر (مادربزرگ و پدربزرگ) یک مسابقه را ترتیب می دهند - که چه کسی می تواند و خواهد وقت داشته باشد تا آنجا که ممکن است برای فرزند دلبند خود انجام دهد. درگیری ایجاد می شود ، که کودک مشاهده می کند و این او است که شروع می کند خود را مقصر خود بداند.
نه ثروت ، خوشبختی یا بچه های "ثروتمند" فقیر
برای یک کودک ، غوغا پیرامون او دیر یا زود مانند رقص با تنبور می شود و او شروع به نفرت از آن می کند یا آن را مسلم می داند. در نتیجه ، وی با توجه به اصل "همه چیز برای من است ، من مرکز هستی هستم" خانواده ای می سازد. اما اگر نیمی دیگر دقیقاً با همان اصل در آن تربیت شوند ، این خانواده چگونه خواهند بود؟
من یک دنیای هماهنگی و خوشبختی را به شما نشان خواهم داد
آموزش كودك وظیفه اصلی والدین است. در مثال ما ، آنها تصویری از جهان پیرامون و الگویی از رفتار در خانواده را تشکیل می دهند. در طول دوره شکل گیری شخصیت ، مادر و پدر باید نقش رهبر ، رهبر و مربی را بر عهده بگیرند. در خانواده ای که کودک گرایی انجام می شود ، این نقش به کودک منتقل و منتقل می شود - او تصمیم می گیرد چه موقع ، چرا و چه مقدار. سیستم عصبی شکل نگرفته کودکان در چنین خانواده ای تحت استرس است ، که در سن 16-18 سالگی منجر به بی علاقگی مداوم می شود. کودک فقط از شلوغی و شلوغی خسته شده و برای رسیدن به چیزهای غیرقابل تحقق تلاش می کند. و اگر او همچنین برخی از امیدهای والدینش را برآورده نكرد ، این امر می تواند منجر به یك عقده حقارت پایدار شود.
رمز موفقیت چیست؟
کودک گرایی در دنیای مدرن یک دام است ، اما اجتناب از این "دام" آسان است. چگونه کودکان را به درستی تربیت کنیم؟ فقط 4 اصل ارتباط را دنبال کنید.
- نشان دهید که نیمه دیگر شما نیز برای شما معنی زیادی دارد.
- خودخواه باشید - خواسته ها ، نیازهای خود را فراموش نکنید ، سعی نکنید خواسته های کودک را پیش بینی کنید.
- مرزهای مشخص حتی در برنامه روزانه (صبحانه ، ناهار ، شام ، خواب ، بازی و زمان فعالیت) به کاهش اضطراب کودک و ایجاد احساس اعتماد به نفس کمک می کند. علاوه بر این ، قوانین رفتاری نیز مهم هستند - بدون تغییر بدون توجه به وضعیت ، غیرممکن و امکان پذیر است.
- دور از توهم - بدون نیاز به تربیت فرزند خود ، محافظت از او در برابر واقعیت. این به او می آموزد که جامعه را به اندازه کافی درک کند ، و بدون کمک والدین با دیگران رابطه برقرار کند.
و مهمتر از همه - بیشتر با هم باشیم ، صحبت کنیم ، دوست شویم و منبع ثروت مادی نباشیم.